تجزیه و تحلیل علل تأخیرات در بخش مهندسی (E) پروژه‌های EPC پتروشیمی (مطالعه موردی)

تجزیه و تحلیل علل تأخیرات در بخش مهندسی (E) پروژه‌های EPC پتروشیمی (مطالعه موردی) پیمان آقایی دیبایی کارشناس رشد مهندسی صنایع- مدیریت سیستم شرکت مدیریت و مهندسی ناموران Pei_agd50@yahoo.com   واژه‌های کلیدی: تأخیر، تأخیرات پروژه، آنالیز تأخیرات، عوامل تأخیر، تأثیرگذاری عوامل تأخیر، مدیریت پروژه   چکیده: از عمده مشکلات بارز در اجرای پروژه‌ها، تأخیرات پروژه […]

تجزیه و تحلیل علل تأخیرات در بخش مهندسی (E) پروژه‌های EPC پتروشیمی (مطالعه موردی)

پیمان آقایی دیبایی

کارشناس رشد مهندسی صنایع- مدیریت سیستم

شرکت مدیریت و مهندسی ناموران

Pei_agd50@yahoo.com

 

واژه‌های کلیدی:

تأخیر، تأخیرات پروژه، آنالیز تأخیرات، عوامل تأخیر، تأثیرگذاری عوامل تأخیر، مدیریت پروژه

 

چکیده:

از عمده مشکلات بارز در اجرای پروژه‌ها، تأخیرات پروژه می‌باشد، به‌طور کلی تأخیر هرگونه عدول از توافقات زمان‌بندی شده متأثر از عوامل درونی و بیرونی سیستم می‌باشد که بعضاً باعث ایجاد مشکلاتی برای صاحب قرارداد (کارفرما) و مجری (پیمانکار) می‌گردد. این مقاله براساس اطلاعات دریافتی از وضعیت پیشرفت پروژه‌های یکی از شرکت‌های ارایه‌دهنده خدمات مشاور مهندسی، فعال در پروژه‌های EPC، تهیه گردیده و هدف از تهیه آن تشریح و روشن‌تر ساختن علل و مشکلات تاخیر در اجرای پروژه‌ها می‌باشد. با توجه به تعدد پروژه‌های فعال در شرکت مورد بررسی، شناسایی عوامل تأخیر و کنترل و پیشگیری آنان جهت جلوگیری یا کاهش تأخیرات و هدایت منابع و امکانات موجود به سمت استفاده بهینه و افزایش کارایی، مفید و حایز اهمیت خواهد بود. همچنین با توجه به پیچیدگی، ویژگی، و حساسیت خاص پروژه‌های EPC در این راستا، در این مقاله با توجه به اصل اجتناب‌ناپذیر تأخیرات و تأثیرات آن بر پروژه، با تمرکز بر تأخیرات رخ داده در پروژه‌ها، به تجزیه و تحلیل علل ایجاد تأخیرات و منشأ بروز آنها پرداخته شده است، این موارد شامل عواملی چون عدم قطعیت‌های حاکم بر مسایل مهندسی و اجرایی، تغییر در مفروضات اولیه پروژه، تغییر در محدوده و دامنه کاری پروژه، ضعف در مطالعات اولیه، عوامل محیطی و تأثیرات آن، بی‌تجربگی مجریان پروژه‌ها، نبود امکانات لازم و کافی و … می‌باشد.

 

۱٫ مقدمه

از عمده مشکلات بارز در اجرای پروژه‌ها، تأخیرات پروژه می‌باشد، به‌طور کلی تأخیر هرگونه عدول از توافقات زمان‌بندی شده متأثر از عوامل درونی و بیرونی سیستم می‌باشد که بعضاً باعث ایجاد مشکلاتی برای صاحب قرارداد (کارفرما) و مجری (پیمانکار) می‌گردد. در این مقاله با توجه به اصل اجتناب ناپذیر تغییرات و تأثیرات آن بر پروژه، با تمرکز بر تأخیرات رخ داده در پروژه‌ها، به تجزیه و تحلیل علل ایجاد تأخیرات و منشأ بروز آنها پرداخته شده است، این موارد شامل عواملی چون عدم قطعیت‌های حاکم بر مسایل مهندسی و اجرایی، تغییر در مفروضات اولیه پروژه، تغییر در محدوده و دامنه کاری پروژه، ضعف در مطالعات اولیه، عوامل محیطی و تأثیرات آن، بی‌تجربگی مجریان پروژه‌ها، نبود امکانات لازم و کافی و غیره می‌باشد. این مقاله براساس اطلاعات دریافتی از وضعیت پیشرفت پروژه‌های یکی از شرکت‌های ارایه‌دهنده خدمات مشاور مهندسی، فعال در پروژه‌ها EPC، تهیه گردیده و هدف از تهیه آن تشریح و روشن‌تر ساختن علل و مشکلات تاخیر در اجرای پروژه‌ها می‌باشد. در این مقاله، ابتدا به بحث تأخیرات و جایگاه آن در مدیریت پروژه پرداخته شده است. سپس روش تحقیق به‌کار رفته در این پژوهش معرفی شده تا ابزارهای مطالعاتی مورد استفاده در این تحقیق مطرح گردد. در مرحله بعد، به شرح عوامل تأخیر مندرج در پرسش نامه طراحی شده در تحقیق در دو گروه عوامل داخلی و خارجی پرداخته شده است و سپس روش اتخاذی جهت تجزیه و تحلیل پاسخ‌ها با تمرکز بر میزان تکرار و تأثیرگذاری عوامل تأخیر بیان گردیده است. در انتها یک جمع بندی و نتیجه‌گیری به لحاظ بیان مزیت‌ها،

کاربرد‌ها و محدودیت‌های تحقیق انجام گرفته است. با توجه به ضرورت درک یکسان از اصطلاحات به‌کار رفته در این مقاله تعدادی از اصطلاحات کلیدی مقاله را تعریف می‌نماییم.

تأخیر: هرگونه عدول از توافقات زمان‌بندی شده متأثر از عوامل درونی و بیرونی سیستم را تاخیر می‌تامیم.

تأخیرات پروژه: اختلاف بین زمان پیش‌بینی شده برای تکمیل پروژه و زمان واقعی تکمیل آنرا تأخیر پروژه گویند. این تأخیر با مجموع

تأخیرات فعالیت‌های موجود بر مسیر‌های بحرانی برابر خواهد بود. آنالیز تأخیرات پروژه: شناسایی، بررسی و تجزیه و تحلیل عوامل ایجاد کننده تاخیرات، منشأ بروز تأخیرات و نقش هر کدام در تأخیر کل پروژه را آنالیز تاخیرات می‌نامیم.

 

۲- تأخیرات و جایگاه آن در مدیریت پروژه

حدود یک دهه از واگذاری مدیریت و اجرای بعضی از پروژه‌های پتروشیمی به صورت EP و EPC[1] به شرکت‌های ایرانی می‌‌گذرد. متجاوز از ۴۰ پروژه متوسط و بزرگ از پروژه‌های پتروشیمی در قالب هشتاد قرارداد به صورت EP+C به اجرا درآمده است (قرارداد EP برای طراحی، مهندسی پروژه و تأمین کالا و قرارداد C برای عملیات ساختمان و نصب و پیش راه‌اندازی پروژه با مدیریت و کنترل شرکت‌های پتروشیمی اطلاق می‌گردد). در این قرارداد‌ها دستگاه اجرایی (کارفرما مسؤولیت مدیریت، هماهنگی و راه‌اندازی پروژه را بر عهده دارد [۱].  در این راستا قابلیت‌ها و امکانات شرکت‌های ایرانی از لحاظ نیروی انسانی، ماشین‌آلات و سرمایه افزایش چشم‌گیری یافته است. با افزایش روزافزون پروژه‌های عمرانی در کشور و گسترش دامنه رقابت شرکت‌های مجری در ارایه خدمات بهتر و برآورده ساختن رضایت مشتری،  شرکت‌هایی موفق‌تر خواهند بود که در اجرای تعهدات قراردادی خود بهتر و سریع‌تر عمل نمایند.

از نظر جایگاه و ارزش علمی، با توجه به شاخصه‌های مدیریت پروژه و عوامل مختلف مؤثر بر موفقیت پروژه‌ها، دستیابی به اهداف زمانی یکی از مهم‌ترین شاخص‌های موفقیت پروژه‌ها محسوب می‌گردد، لذا با در نظر گرفتن این اصل، تحلیل تأخیرات پروژه و نحوه جبران یا تقلیل یا اجتناب از آنها از جایگاه ویژ‌ه‌ای برخوردار می‌باشد. این موضوع در بحث روابط متقابل کارفرمایان و پیمانکاران و منافع و موقعیت هر کدام از طرفین نیز مطرح و حایز اهمیت می‌باشد، کارفرمایان به دنبال علت‌یابی تأخیرات بوده تا بتوانند تسویه خسارت‌های پیمانکاران را محاسبه و تخمین‌های مناسبی از حجم هزینه‌های اضافی تحمیل شده به پیمانکاران را برآورده نمایند. پیمانکاران نیز به دنبال یافتن تحلیل‌ها و دلایل کافی برای انجام ادعای خسارت تأخیر و دیرکرد خود طبق قرارداد می‌باشند [۲]. در این راستا، علم مدیریت پروژه به دلیل توجه به تأخیرات و کاهش اثرات زیان بار حاصل از تأخیرات و ارایه راهکارهایی برای بهبود آن از جایگاه ویژ‌ه‌ای برخوردار است و نتایج حاصل از آن می تواند انعکاس مثبتی در مدیریت اجرایی این پروژه‌ها داشته باشد.

نکته قابل توجه این است که هرچه به پیش می‌رویم و پروژه‌های بیشتری انجام می‌دهیم و تجربیات بیشتری کسب می‌نماییم باید به‌طور منطقی مدت تأخیرات و به دنبال آن مدت اجرای پروژه‌ها کاهش یابد، ولی متأسفانه این طور نیست. با نگاهی به آمارهای سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور در مورد میانگین مدت اجرای پروژه‌های خاتمه یافته متوجه می‌شویم که نه تنها مدت اجرا پروژه‌ها ثابت نبوده، بلکه گاهی افزایش هم داشته است. متأسفانه عامل زمان در پروسه‌های صنعتی ایران عامل فراموش شده و دست دوم محسوب می‌گردد و شاید اگر سازمانی متولی محاسبه زیان‌های حاصل از دست دادن زمان و نرخ بازگشت سرمایه در پروژه‌های صنعتی ایران در ۲۰ سال گذشته گردد

به ارقامی خواهیم رسید که چندین برابر قیمت کل پروژه‌ها خواهد بود. براساس بررسی‌های به‌عمل آمده، عمده‌‌ترین دلایل طولانی شدن پروژه‌ها در ایران عبارتند از: ضعف در مطالعات اولیه، به‌کارگیری ارکان اجرایی ضعیف در پروژه‌ها به‌دلیل برگزاری مناقصات بر مبنای قیمت پایین تر و تحت تأثیر قرار گرفتن پیشنهاد فنی از پیشنهاد مالی، ضعف نظارت کارگاهی عالیه مهندسین مشاور بر پروژه‌ها، اثربخشی پایین کنترل پروژه در فرایند کنترل پروژه‌های صنعتی، ضعف در فرایند پرداخت‌های مالی و بوروکراسی چرخشی صورت ‌وضعیت‌های پیمانکار و مشاور، عدم نظارت و بازرسی علمی کارفرما بر عوامل اجرایی و مدیریت سنتی توسط عوامل کارفرما، مشکلات مربوط به سفارشات .[ خریدهای داخلی و خارجی و ترخیص و تشریفات گمرکی و … می‌باشد [۳].

می‌دانیم که پیشگیری بهتر از درمان است اما باید این واقعیت را در نظر داشت که علی‌رغم تمامی تمهیدات و پیش‌بینی‌ها می‌بایست همواره انتظار بروز مشکلات را داشت و برای مقابله موردی با آنها چاره‌اندیشی نمود. به راستی چگونه می‌توان علل اصلی تأخیرات پروژه را شناسایی نمود؟ به‌طور کلی برای کنترل فرایند‌ها ۳ رویکرد را می‌توان متصور بود: رویکر گذشته‌نگر (Feedback)، رویکرد آینده‌نگر (Feedforward) رویکرد زمان وقوع (Realtime). در رویکرد زمان وقوع هر تأخیر به عنوان یک مشکل و خطر جدی در راه حصول مسأله (Problem Solving)، استاندارد ISO 9000: 2000 و ISO 10006 و PMBOK® Guide پیشنهاد می‌گردد. این مدل شامل ۸فرایند بررسی گزارشات عملکرد، شناخت عوامل تأخیر، جمع‌آوری اطلاعات مرتبط، اولویت‌بندی عوامل، شناخت علل اصلی تأخیر، یافتن پیشنهادات مختلف، انتخاب بهترین راه‌حل و ممیزی نتایج حاصله می‌باشد. هر کدام از این فرایند‌ها دارای ورودی‌ها، تکنیک‌ها و ابزار و  خروجی‌های مشخص و متعددی می‌باشد و برای مدیریت تأخیرات لازم است که کلیه فرایندهای هشت‌گانه بالا اجرا گردد.[۴]

 

۳. تبیین روش تحقیق

در این بخش به تبیین روش تحقیق به‌کار رفته در این پژوهش، روش مطالعه موردی و میدانی، می‌پردازیم. در این مطالعه ابتدا موقعیت پروژه‌های شرکت ارایه‌دهنده خدمات مشاور مهندسی براساس مستندات موجود مورد مطالعه قرار گرفت [۵]. سپس روابط گروه‌های ذی‌نفع در پروژه و سطح عملکرد داخلی بخش‌های مهندسی و ارتباطات بین بخشی و برو نبخشی مورد تحقیق و بررسی قرار گرفته است. برای از ابزارهای مطالعاتی، (E) جمع‌آوری اطلاعات در مطالعه موردی- میدانی با تمرکز بر نحوه عملکرد و علل تأخیرات در بخش‌های مهندسی زیر استفاده شده است:

الف: اسناد و مدارک پروژه‌ها (مطالعه و تجزیه و تحلیل ورودی‌ها و خروجی‌ها):

با توجه به موضوع تحقیق، اسناد و مدارک بخش‌های ذی‌نفع شامل گزارشات پیشرفت ماهانه پروژه‌ها، مکاتبات پروژه‌ها، رویه برنامه‌ریزی و کنترل پروژه، گزارشات بخش‌های مهندسی و دستورالعمل‌های کنترل و پیگیری روند پیشرفت پروژه‌های مهندسی مورد بررسی و مطالعه قرار گرفت.

ب: مصاحبه با مدیران و کارشناسان شرکت مهندسی مشاور نفت و گاز و پتروشیمی:

به منظور بررسی عمیق موضوع و دست یافتن به علل زیربنایی و ساختاری تاخیرات، با تعدادی از مدیران و کارشناسان شرکت در بخش‌های مهندسی و مدیریت اسناد و مدیریت پروژه مصاحبه‌های ساختارمند و نیمه ساختارمندی به‌عمل آمد. در مسیر مطالعه این امکان فراهم آمد تا از نقطه نظرات آگاهان پروژه در راستای جهت‌دهی‌های لازم برای گا‌م‌های بعدی استفاده گردد.

ج: تهیه پرسش نامه با هدف ارزیابی تکرار و تأثیرگذاری عوامل تأخیر پروژه‌ها:

پس از تهیه و جمع‌آوری اطلاعات از دو مرحله قبل، لیستی از تأخیرات بخش‌های مهندسی به دست آمد. سپس به منظور ایجاد امکان بررسی و نتیجه‌گیری ضرورت داشت عواملی که بیشترین اثرگذاری را دارند تدوین گردیده و اطلاعات لازم در ارتباط با تکرار و تأثیرگذاری آن‌ها جمع‌آوری گردد، لذا پرسش‌نامه‌ای مشتمل بر ۹ عنوان عامل تأخیر و ۴۴ سؤال مرتبط با عوامل تاخیر و میزان و شدت تأثیر آنها تهیه و تدوین گردید. در تهیه و تدوین پرسشنامه، ابتدا فهرستی تشریحی از عوامل تأخیر در پروژه‌ها تهیه شد، سپس با محدود نمودن این فهرست، به طبقه‌بندی عوامل تأخیر بر مبنای ماهیت تأخیرات (با استناد به استانداردهای مدیریت پروژه) و عوامل و ارکان اجرای پروژه پرداخته شد. در مرحله بعد، محتوای سؤالات پرسش‌نامه به نحوی که بتواند ارتباط لازم بین محقق و پاسخ‌دهندگان را در راستای بررسی مورد نظر برقرار سازند طراحی گردید. مبنای پاسخگویی به سؤالات مطرح شده در پرسشنامه تکرار و تأثیر عوامل تأخیر در پروژه‌ها بر مبنای مقیاس لیکرت (کم، متوسط، زیاد، خیلی زیاد) بوده است. این پرسش نامه در اختیار گروه‌های شغلی (مدیران پروژه، سرپرستان بخش، کارشناسان ارشد) قرارگرفت. انتخاب گروه‌ها براساس نوع ارتباطات و درگیری آنان با پروژه‌ها و وجود دیدگاه‌های متفاوت هر کدام نسبت به عناوین تأخیر انجام گرفت. لازم به ذکر است که افراد منتخب در گروه‌ها دارای حداقل ۱۰ سال سابقه کار و حداقل مدرک لیسانس می باشند.

شایان ذکر است، از آنجایی که رسالت شرکت‌های مهندسین مشاور در درجه اول شامل بررسی‌های امکان‌سنجی و توجیه فنی- اقتصادی پروژه‌ها، طراحی مقدماتی بنیادی و تفصیلی، تهیه نقشه‌های اجرایی در کلیه تخصص‌های مهندسی می‌باشد، محوریت تحقیق را طراحی پایه

و تفصیلی قرارداده و عوامل تأخیر مرتبط با آنها مطرح گردیده است.

 

۴٫ عوامل تأخیر در پروژه‌ها

در این بخش به تشریح عوامل تأخیر در دو گروه عوامل داخلی و خارجی می‌پردازیم.

 

الف: عوامل تأخیر داخلی

 

عوامل تأخیر مرتبط با برآوردهای نیروی انسانی و زمان:

این عوامل شامل مواردی چون عدم تناسب نفر ساعت برآورد شده با مجموعه فعالیت‌های تخصیص داده شده به آنها، تخصیص ناکافی نیروی انسانی برای فعالیت‌ها، عدم تطابق کیفیت نیروی کار با آنچه در برآورد‌ها پیش‌بینی شده، بررسی میزان حجم کاری در نفرات کلیدی بخش‌های مهندسی، بررسی اولویت در تخصیص منابع کمیاب و محدود میان عناصر ساختار کارهای پروژه و ارزیابی ضوابط، معیارها و دستورالعمل اولویت‌گذاری میان فعالیت‌ها می‌باشد.

 

عوامل تأخیر مرتبط با نارسایی سیستم‌های اطلاع‌رسانی بخش‌های مهندسی:

این عوامل شامل مواردی چون میزان و کیفیت اطلاع‌رسانی از جانب مدیر پروژه و بخش کنترل پروژه به تیم‌های مهندسی، میزان آشنایی و

اشراف کارشناسان به فرایند تولید مدارک و انتقال اطلاعات به بخش‌ها، نحوه ارتباطات مؤثر بین مهندسان پروژه با بخش‌های مهندسی و میزان هماهنگی انجام گرفته بین بخشی در ارجاع آخرین Revision مدارک به بخش‌های مرتبط و رعایت و توجه به توالی تولید مدارک و انجام فعالیت‌ها می‌باشد.

 

عوامل تأخیر مرتبط با برنامه‌ریزی و مدیریت منابع انسانی:

این عوامل شامل مجموعه عواملی چون نحوه و مکانیزم توزیع نیروی انسانی در مقاطع زمانی مختلف پروژه‌ها، کمبودهای پرسنل متخصص در بخش‌های مهندسی، توان شرکت در جذب و حفظ نیروهای فعال و باتجربه، سیستم پرداخت پاداش در پروژه‌ها و سیستم تعیین حقوق و مزایا و سایر امکانات دیگر می‌باشد. در این راستا عوامل محیطی، سازمانی، نهادی و برنامه‌ریزی سازمانی پروژه‌ها براساس الزامات خاص هر  پروژه و نیز ساختار سازمانی شرکت می‌توانند نقش عمد‌های را ایفا نمایند. [ ۶]

 

عوامل تأخیر مرتبط با خطا و اشتباهات پرسنلی:

این عوامل شامل بررسی مجموعه عواملی چون تغییر در نفرات کلیدی پروژه و میزان دوباره کاری‌ها (Rework) توسط پرسنل بخش‌ها به دلایلی چون عدم دقت کارشناس به عوامل مرتبط با طراحی، عدم تناسب مسؤولیت‌ها و توانایی‌ها افراد با موقعیت‌های شغلی واگذار شده به آنان، استفاده از نیروهای کم سابقه در موقعیت‌های حساس پروژه، میزان آشنایی کم و توجه ننمودن کارشناسان نسبت به تولید مدارک و انتقال اطلاعات به عوامل دخیل در پروژه بوده است.

 

عوامل تأخیر مرتبط با مدیریت شرکت:

این عوامل شامل بررسی مجموعه عواملی چون عملکرد و تصمیم‌گیری مدیران پروژه و مدیران بخش‌ها در راستای اقدامات پیشگیرانه و میزان ارایه خط‌مشی مناسب و پیوسته به بخش‌های مهندسی و کنترل پروژه از جانب مدیران می‌باشد.

 

ب: عوامل تأخیر خارجی

عوامل تأخیر مرتبط با کارفرمایان:

شامل بررسی مجموعه عواملی چون تغییر نیازهای کارفرما به جهت تغییر در حجم کار، دامنه کار، سرویس‌دهی به بخش‌ها و مرزهای جانبی پروژه، سرعت انتقال اطلاعات طراحی به مشاور طرح، سرعت ارایه comment‌‌ها در راستای اظهارنظر‌ها با تأیید مدارک و مشخصات فنی و نحوه عملکرد کارفرما در پرداخت صورت‌ وضعیت‌ها می‌باشد.

 

عوامل تأخیر مرتبط با تبادل اطلاعات با سازندگان:

این عوامل شامل بررسی مجموعه عواملی چون سرعت و کیفیت ارسال مدارک از طرف سازندگان داخلی و دریافت پاسخ سازندگان خارجی در زمان لازم نحوه عملکرد شرکت در راستای تهیه به موقع Mechanical and Equipment Date Sheets برای تجهیزات خرید داخل در ابتدای پروژه و تبحر و دانش مهندسی در سازندگان و تأمی نکنندگان کالا (به‌خصوص سازندگان داخلی) می‌باشد

 

عوامل تأخیر مرتبط با تشکل مشارکت در پروژه (JOINT VENTURE):

شامل بررسی مجموعه عواملی چون مسایل قراردادی فی‌مابین (Split of work) کیفیت کار J.V، ارتباطات طرفین در راستای انتقال اطلاعات، میزان تغییرات در محدوده کاری طرفین و شفافیت در تعریف شرح کار و محدوده اختیارات طرفین، میزان حضور نمایندگان دو شرکت در جریان تبادل اطلاعات اجام گرفته و بررسی نقاط قوت و ضعف J.V در فرایند همکاری می‌باشد.

 

عوامل تأخیر مرتبط با پیمانکاران فرعی در بخش مهندسی (SUBCONTRACTOR)

شامل بررسی مجموعه عواملی چون نحوه گزینش پیمانکاران فرعی مهندسی از جانب بخش‌های مختلف مهندسی و تناسب تعهدات پیمانکاران فرعی با تعهدات شرکت در مقابل کارفرما و میزان کنترل و هدایت بهینه پیمانکاران توسط بخش‌های مهندسی و میزان تعهد پیمانکاران فرعی نسبت به کیفیت کار ارایه شده توسط ایشان می‌باشد.

 

۵٫ تجزیه و تحلیل عوامل تأخیر

روش اتخاذی جهت تجزیه و تحلیل پاسخ‌ها با تمرکز بر میزان تکرار و تأثیرگذاری عوامل تأخیر، رو ش‌های آماری بوده است. از بین نرم‌افزارهای آماری مانند: SPSS، Minitab، SAS و غیره، SPSS انتخاب و اطلاعات جمع‌آوری شده از پرسش‌نامه‌ها با توجه به (موقعیت، سابقه، تحصیلات) سه گروه شغلی و (میزان تکرار و تأثیر هر عامل) طبقه‌بندی و کدگذاری شده است تا قابلیت گرفتن خروجی در

راستای تحقق اهداف زیر باشد.

 در مرحله اول با به‌کارگیری روش آمار توصیفی و استنباطی، داده‌های جمع‌آوری شده از پرسش‌نامه‌ها خلاصه، طبقه‌بندی و تحلیل شد. در مرحله دوم با استفاده از آزمون ضریب هم‌بستگی عوامل تاخیر، رابطه و هم‌بستگی بین عوامل تاخیر بررسی و ارزیابی شد. در مرحله سوم برای رتبه‌بندی عوامل مؤثر بر تکرار و تأثیرگذاری تاخیرات از آزمون ناپارامتری فریدمن که یکی از روش‌های آمار استنباطی می‌باشد و براساس رتبه مشاهدات عمل می‌نماید استفاده شد. در مرحله چهارم به منظور تحلیل عوامل تأخیر به تفکیک سه گروه شغلی مسؤولین پروژه، سرپرستان بخش و کارشناسان ارشد، با مقایسه میانگین پاسخ‌ها و رتبه‌بندی اولویت‌های عوامل تأخیر، گرایش‌های هر کدام از ۳ گروه شناسایی و مشخص گردید. در مرحله آخر، به بررسی ارتباط بین عوامل تأخیر از نقطه نظر شاخص‌های تکرار و تأثیرگذاری عوامل تأخیر، با به‌کارگیری جداول توافقی Crosstabulation پرداختیم. این ارتباطات در قالب ساختار تکرار زیاد- تأثیر کم- تأثیر زیاد؛ تکرار زیاد- تأثیر زیاد؛ تکرار کم- تأثیر کم بررسی شد که با تعیین موقعیت هر عامل تأخیر از تلفیق یا اثردهی دو شاخص تکرار و تأثیر می توان موقعیت عامل تأخیر را تعیین و نحوه برخورد و سیاست‌گذاری اتخاذی نسبت به آنها را مشخص نمود.

بر مبنای نتایج بدست آمده از گزارشات آماری، جهت انتخاب بهترین راه‌حل‌ها در جهت تقلیل یا اجتناب از عوامل تأخیر، جلساتی با حضور

خبرگان شرکت از سه گروه شغلی (مدیران پروژه، سرپرستان، کارشناسان ارشد) برگزار گردید تا نتایج حاصله ممیزی شود که در این میان با استفاده از پیشنهادات و خط‌مشی عملکرد ارایه شده در جلسات هم‌فکری با بررسی کلیه جوانب، بهترین راه‌حل‌ها مطرح و در پایان با اتفاق

نظر انجام گرفته مابین سه گروه از سه زاویه متفاوت، مدیران پروژه به لحاظ وجود دیدگاه کل نگر و به واسطه ارتباطات بیشتر با سایر ذی‌نفعان در پروژه‌ها، سرپرستان بخش به لحاظ مسایل و مشکلات درون بخشی و الزامات در کنترل منابع زمانی و انسانی، کارشناسان ارشد بخش‌ها به جهت درگیری آنان در فاز عملیاتی و مسایل اجرایی پروژه‌ها، راهکارهایی در راستای نتایج تحقیقات انجام گرفته حاصل آمده است.

 

۶٫ جمع بندی و نتیجه‌گیری

بر اساس نتایج حاصل از بررسی‌ها مهم‌ترین عوامل تاخیر در بخش طراحی و مهندسی پروژه از نقطه نظر میزان تکرار به ترتیب اهمیت عبارتنداز عوامل تأخیر مرتبط با برنامه‌ریزی و مدیریت منابع انسانی، عوامل تأخیر مرتبط با خطا و اشتباهات پرسنلی و، عوامل تأخیر مرتبط

با کارفرمایان. همچنین مهم‌ترین عوامل تاخیر از نقطه نظر میزان تأثیرگذاری به ترتیب اهمیت عبارتند از عوامل تأخیر مرتبط با برنامه‌ریزی و مدیریت منابع انسانی، عوامل تأخیر مرتبط با خطا و اشتباهات پرسنلی، عوامل تأخیر مرتبط با Joint Venture و عوامل تأخیر مرتبط با نارسایی سیستم‌های اطلاع‌رسانی بخش‌های مهندسی. همچنین راهکارهای پیشنهادی برای کاهش تاخیرات و اثرات آنها عبارتند از:  شناسایی زمینه‌های عدم قطعیت و فرضیاتی که برنامه‌ریزی را تحت تأثیر قرار می‌دهند، برآورد عدم قطعیت‌ها و حتی‌الامکان کاهش آنها، اتخاذ استراتژی مشخصی برای لحاظ ضرایب احتمالی برای برخورد با تغییرات حاصل از عدم قطعیت‌های غیرقابل اجتناب در گزینه‌های طراحی، منابع مختلف تأمین کننده، قراردادهای نقدینگی و سایر، .شناخت کامل و صحیح از فعالیت‌ها، محدودیت‌ها، و نیازهای ذی‌نفعان و دیگر گروه‌ها، بررسی هرگونه ارتباط با پروژه‌های دیگر به لحاظ تقدم و تأخر کاری، شناخت منابع موجود در زمان اجرا، تهیه برنامه زمان‌بندی کلی و فاز به فاز پروژه و تهیه برنامه‌های زمان‌بندی قابل کنترل مربوط به هر بخش از فعالیت‌های پروژه، شناسایی فعالیت‌های ریسک‌زا و بحرانی در ابتدای پروژه، توجه به نحوه توزیع اطلاعات و سازماندهی برای توزیع مؤثر آنها به کلیه افراد و گروه‌های ذی‌نفع پروژه برنامه مناسب و منظم برای توزیع اطلاعات، و غیره ارایه شده است.

مزیت آنالیز تأخیرات در پروژه‌ها، شناسایی عوامل ایجاد کننده تأخیرات، ریشه یابی منشأ بروز تأخیرات، اولویت بندی عوامل تأخیر و نهایتاً

طبقه‌بندی عوامل ایجاد کننده تأخیرات براساس ماهیت آنها، استاندارد‌ها و المان‌های مدیریت پروژه، سازمان‌های ذی‌نفع در پروژه‌ها و قابل

اجتناب یا غیرقابل اجتناب بودن تأخیرات و دسته‌بندی آنها، خواهد بود. دیگر مزیت آنالیز تاخیرات برای شرکت‌های مهندسی مشاور و پیمانکاری مجری پروژه‌ها ارایه اطلاعات تحلیلی و کارشناسی و راهکارهای مناسب به اینگونه شرکت‌ها برای اجرای صحیح و به موقع پروژه‌ها و قراردادهای منعقده با مشتریان و کارفرمایان خود از جمله شرکت صنایع پتروشیمی ایران و اتخاذ استراتژی و بستر مناسب جهت شناسایی نقاط ضعف موجود و بهبود فرایند مدیریت پروژه می‌باشد. تحقیقات نشان می‌دهند که مسؤولین ذی‌ربط در پروژه‌ها بر این اعتقادند که عوامل تأخیر را به‌طور کامل می‌شناسند. اما حقیقت آن است که بنا به دلیل وجود فعالیت‌های موازی، تعامل میان فعالیت‌ها و عوامل محیطی فراوان تأثیرگذار بر فعالیت‌ها، شناسایی این عناصر و تجزیه و تحلیل آنها به راحتی امکان پذیر نمی‌باشد و نیازمند پژوهش‌های کارشناسی و دقیق می‌باشد. لازم به ذکر است که موانع و محدودیت‌هایی حاکم بر چنین تحقیقاتی که باید مورد توجه سایر محققین قرار گیرد عبارتند از محدودیت حاصل از کیفی بودن ماهیت عوامل تاخیر و تحلیل‌های مربوطه، امکان پذیر نبودن دسترسی به تمامی دست اندرکاران پروژه‌ها که در جریان امور پروژه بودهاند، با توجه به گذشت زمان از بعضی از پروژه‌های تحت بررسی، و از همه مهم تر ضعف روش‌های مدیریت اسناد و مدارک و نبود سیستم مستند‌سازی در پروژه‌ها مطرح بوده است.

 

 



(اجرا) Construction و (تامین کالا) Procurement، (مهندسی)  EPC:Engineering-1