آیا وقت بیدار شدن غول صنایع نساجی‌، پارچه و پوشاک ایران فرا رسیده است؟

آیا وقت بیدار شدن غول صنایع نساجی‌، پارچه و پوشاک ایران فرا رسیده است؟ تألیف‌، گردآوری و تنظیم‌: علیرضا رضایی     مقدمه: پیشینه بسیار ارزشمند تولید پارچه در ایران آن‌قدر قدیمی ‌است که به گواه باستان‌شناسان حتی به عصر حجر و ایران‌باستان برمی‌گردد و تولید قدیمی‌ترین پارچه‌های کشف شده در ایران متعلق به ۶۵۰۰ […]

آیا وقت بیدار شدن غول صنایع نساجی‌، پارچه و پوشاک ایران فرا رسیده است؟

تألیف‌، گردآوری و تنظیم‌: علیرضا رضایی  

 

مقدمه:

پیشینه بسیار ارزشمند تولید پارچه در ایران آن‌قدر قدیمی ‌است که به گواه باستان‌شناسان حتی به عصر حجر و ایران‌باستان برمی‌گردد و تولید قدیمی‌ترین پارچه‌های کشف شده در ایران متعلق به ۶۵۰۰ سال قبل از میلاد است (کاوش‌های پروفسور کارلتون‌کن در غار کمربند در شمال کشور) و حتی در حدود ۴۵۰۰ سال قبل از میلاد نشانه‌هایی از وجود کارگاه‌های تولید پارچه وجود دارد که به کمال رسیدن فن پارچه‌بافی با توجه به ظرافت پارچه‌های به دست آمده کاملاً مشهود است.

پارچه و پوشاک ایران سال‌هاست که قدرت رقابت جدی با همتاهای خارجی خود را از دست داده است و به جز اینکه صادرات آن بسیار محدود است‌، بخش مهمی ‌از بازار داخل را هم به رقبا سپرده است.

سؤال کلیدی اینجاست که آیا کشور ما در زمینه تولید نخ‌، پارچه و پوشاک مزیت‌های نسبی چندانی ندارد‌، آیا کیفیت و کمیت تولیدات داخلی به حدی نیست که بتواند حداقل بازار داخل را پوشش داده و از ورود پارچه و پوشاک خارجی جلوگیری نماید و آیا ضعف در این صنایع جدی و غیرقابل حل است و یا ناشی از سوء‌مدیریت‌، عدم هماهنگی و اشکالات مقرراتی است‌؟

به هر حال با توجه به افزایش نرخ دلار (علی‌رغم همه تبعات منفی و کمرشکن آن) و به تبع آن گران شدن کالاهای وارداتی مثل نخ‌، پارچه و پوشاک‌، آیا هنوز می‌بایست میزبان و مشتری اینگونه محصولات با منشأ خارجی باشیم و یا وقت آن رسیده است که این صنایع آرام‌آرام از پیله و موضع انفعالی چند ۱۰ساله خود خارج شده و هم بازار داخل را سیراب نماید و هم اینکه در عرصه بین‌المللی عرض اندام نموده و توجه مشتریان منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای را به طور جدی به خود جلب نماید‌؟

 مشکلات صنایع پارچه و پوشاک:

     وقتی می‌خواهیم دلایل عدم استقبال مصرف‌کننده از پارچه و پوشاک ایرانی را مورد بررسی قرار دهیم در همان ابتدای امر به این نتیجه می‌رسیم که اساساً دلایل این عدم استقبال در این دو صنعت با یکدیگر تفاوت‌های ماهوی و شکلی دارد و بنابراین علی‌رغم وجه مشترک‌هایی‌، بهتر است به صورت جداگانه مورد بررسی قرار گیرد.

می‌توان عمده مشکلات صنعت نساجی و پارچه کشور را به شرح ذیل عنوان نمود

       ما در گذشته پنجمین صنعت نساجی جهان را داشتیم که در حال‌حاضر در رتبه هشتادوهفتم قرار گرفته‌ایم. بنابراین تعطیلی ده‌ها کارخانه ریسندگی از عمده دلایل رکود در صنعت تولید پارچه تماماً ایرانی می‌باشد‌، بنابراین محصولی که با نخ خارجی تهیه می‌گردد به دلیل گران بودن ماده اولیه عملاً بخشی از قدرت رقابت خود را از دست می‌دهد.

      صنعت تولید پارچه به‌شدت از عدم به‌روز بودن صنایع و تجهیزات مورد استفاده رنج می‌برد و به جز اندک کارخانجات‌، تقریباً بسیاری از تولیدکنندگان پارچه به دلیل نداشتن دستگاه‌های پیشرفته‌، امکان تولید انواع پارچه را ندارند و به همین ترتیب در در تولید انواع نخ هم دارای محدودیت تکنیکی هستیم. باور کردنی نیست ولی کم نیستند دستگاه‌های ریسندگی و بافندگی در ایران که با عمری بیش از ۳۰ تا ۴۰ سال همچنان در حال کار هستند و این یعنی عقب افتادن از تکنولوژی در عرصه تولید نخ و پارچه.

      عدم برندسازی‌، کنترل و حذف قاچاق و حمایت‌های مردمی ‌و دولتی از تولیدات داخل (به دلایل مختلف) از دیگر نقاط ضعف در این صنعت می‌باشد. در حال‌حاضر ما در تولید پارچه فاستونی و انواع پارچه‌های مبلی بسیار پیشرو و موفق بوده‌ایم به‌طوری‌که عملاً در عرصه فنی و کیفی می‌توانیم با رقبای خارجی مقابله نماییم‌، اما این موفقیت‌ها کمتر مورد استقبال مردم و حمایت نهادهای مربوطه قرار گرفته است و همچنان خریدار تولیدات خارجی زیاد است و هم واردات آن انجام می‌شود‌!  

عمده مشکلات صنعت پوشاک کشور کدام‌اند:

در صنعت تولید پوشاک با شرایط متفاوتی روبه‌رو هستیم‌، که می‌توان دلایل عدم موفقیت در این صنعت را به شرح ذیل عنوان کرد‌:

      بخش مهمی ‌از پارچه‌های مورد مصرف در این صنعت‌، خارجی است و یا اگر هم ایرانی است منشأ خارجی (نخ وارداتی) دارد‌، بنابراین در قدم اول مواداولیه (متریال) مورد نیاز گران و با قیمت‌های دلاری به دست تولیدکننده می‌رسد.

      پارچه‌های داخلی هم بعضاً دارای کیفیت بالا می‌باشند که این موضوع باعث پایین آمدن کیفیت پوشاک تولیدی از این پارچه می‌گردد و محصولات با کیفیت هم به دلیل عدم رقابت با کالای دیگر کشورها با عنوان و برندهای خارجی در سطح کشور توزیع می‌گردد که این امر عملاً ذهنیت مصرف‌کننده مبنی بر پایین بودن کیفیت همه تولیدات داخلی را تقویت نموده است.

      اما شاید مهم‌ترین مشکل در صنعت پوشاک کشور قیمت بالای محصولات تولیدی است که برای عرضه به مشتریان‌، ارائه می‌گردد و علی‌رغم اینکه با همه شرایط فوق هزینه تولید پوشاک در کشور ما به مراتب پایین‌تر از پوشاک کشورهای خارجی و حتی منطقه‌ای و همسایه است‌، باز می‌بینیم اختلاف قیمت آنقدری نیست که مصرف‌کننده را به خرید کالای داخلی راغب نماید. در بررسی دلایل بالا بودن قیمت در این مقطع به نکات جالب‌توجه‌ای برمی‌خوریم‌:

۱-   تولید پوشاک یا براساس سفارش مشتری است و یا براساس فصل‌ها می‌باشد‌، روش اول که کاملاً مشخص است‌، اما در روش دوم‌، تولیدکننده اقدام به تولید پوشاک برای فصول سرد و گرم سال می‌نماید‌، بنابراین برای پوشاک زمستانی مجبور می‌باشد از اواخر بهار اقدام به تولید نماید (خرید پارچه به‌صورت نقدی و یا با فرجه حداکثر سه‌ماهه) و سپس محصولات تولیدی در مرداد و شهریورماه‌، به عمده فروش‌، فروخته می‌شود که این فروش در بهترین حالت به صورت فروش مدت‌دار از چهارماه و حتی تا ۱۲ماهه می‌باشد‌! و فروشگاه‌ها و عرضه‌کنندگان هم از مهرماه شروع به خرید می‌نمایند که معمولاً این خرید هم به‌صورت مدت دار (دو تا چهار ماهه) انجام می‌گردد.  

۲-  مسلماً وقتی تولیدکننده مجبور است چند ماه زودتر از فصل‌، اقدام به تولید نماید و به صورت فروش مدت مدار کالای خود را به عمده فروش تحویل دهد و همچنین عمده فروش هم با خرید پیش از فصل و فروش مدت‌دار‌، پوشاک را به فروشندگان و عرضه‌کنندگان‌، می‌فروشد و در نهایت بالا بودن هزینه‌های مغازه‌داری و همچنین رسوب بخشی از محصولات در پایان فصل که پیش‌روی عرضه‌کنندگان است. همه این‌ها باعث می‌گردد حاضرین در این زنجیره به دلیل حفظ ارزش سرمایه خود و سودآوری قابل قبول‌، مبالغی را با عنوان سود خواب‌، سود مدت و نرخ رسوب محصولات به‌علاوه سود تجاری مورد انتظار‌، بر روی کالای خود اضافه نمایند که این ارقام عملاً در برخی مواقعی به بیش از ۳۰۰ درصد قیمت تمام شده واقعی (در صورت عدم وجود خواب‌، رسوب و مدت فروشی) می‌رسد‌! که البته این عدد به‌طور متوسط پایین تر از ۱۵۰ درصد‌، نمی‌آید‌!

       روش تولید نیمه‌صنعتی و سنتی (کارگاه‌های کوچک) از دیگر دلایل عدم موفقیت می‌باشد‌، زیرا این نحوه تولید سه ضعف عمده دارد‌، قیمت تمام شده افزایش پیدا می‌کند‌، یک‌دستی و کیفیت یکنواخت در پوشاک به چشم نمی‌آید‌، با کوچک‌ترین نوسانی در بازار‌، کارگاه‌ها به شدت تحت‌تأثیر قرار می‌گیرند.

      عدم برندسازی‌، طراحی و تطابق با صنعت مدلینگ (بومی‌شده)‌، قاچاق پوشاک‌، تعرفه‌های نسبتاً پایین و عدم حمایت‌های مردمی ‌و جدی دولتی به نحوی است که انگار فعالین این عرصه باید یک‌تنه به مصاف رقبای خارجی‌، نوسانات بازار‌، جلب‌نظر مصرف‌کننده و… برود‌! بدیهی است که در عرصه برندسازی و طراحی و مدلینگ اقداماتی شده است که هم بسیار کم می‌باشد و هم بعضاً صرفاً شعاری و ویترینی است.  

فصل مشترک مشکلات صنایع نساجی‌، پارچه‌بافی و پوشاک‌:

      اگر قبول نماییم که زنجیره تولید از نخ تا پوشاک کاملاً به همدیگر وابسته می‌باشند‌، بنابراین عدم استقبال از پوشاک داخلی در طول زنجیره تولید‌، یعنی مراحل: ریسندگی‌، بافت‌، رنگ‌، تکمیل‌، برش و دوخت مؤثر می‌باشد و همه این صنایع و وابستگان آن را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد. بنابراین مهم‌ترین مشکل این صنایع عدم نگاه فراگیر‌، مدیریت‌، برنامه‌ریزی و تسهیل کل فرآیند (تشکل‌ها و نهادهای مربوطه) و همچنین عدم حمایت هریک از حلقه‌ها از حلقه قبلی و بعدی خود می‌باشد‌!

      عدم وجود کنسرسیوم‌ها و یا هلدینگ‌هایی که کل فرآیند فوق‌الذکر را در اختیار داشته باشند و یا مدیریت نمایند‌، عدم حمایت واقعی دولتی (کنترل کامل مرزها و عدم ورود قاچاق‌، ممنوعیت واردات و یا تعرفه‌های سنگین‌، پاداش مناسب برای صادرات‌، تسهیلات خرید تجهیزات و همچنین سرمایه در گردش و…)‌، عدم برندسازی‌، طراحی و مدلینگ مناسب و فرهنگ‌سازی جهت مصرف و در نهایت عدم کنترل قیمت و بالا بردن کیفیت‌، متأسفانه به‌صورت مستمر و متناوب هریک از حلقه‌های زنجیره فوق را تحت‌تأثیر منفی خود قرار می‌دهد.

 جمع‌بندی‌:

     صنایع نساجی ایران به‌خصوص در تولید نخ پلی‌استر دارای مزیت نسبی‌، نسبت به بسیاری از کشورهای پیشرو در این صنعت می‌باشد. (تمامی ‌مواداولیه در نخ پلی‌استر و بخش مهمی‌ از مواد اولیه در نخ‌های پنبه و پشم‌، تولید داخل است)‌.

    صنایع پارچه ایران اگر با ماشین‌آلات به‌روز بیشتری مجهز شود و البته به موازات آن تولید و کیفیت آن ارتقاء یابد‌، حرف‌های بسیاری برای گفتن دارد‌، در حال‌حاضر در تولید انواع پارچه‌های فاستونی‌، مبلی و حتی کدری از نظر کیفیت در سطح بالایی قرار داریم و البته می‌بایست برای کنترل قیمت در این نوع پارچه‌ها تدابیر خاصی را به اجراء در آورد.

    صنایع پوشاک کشور اگر از چنبره هزینه‌سازی‌های تولید پیش فصلی (با رویکرد امکان فروش در طول سال به کشور‌های دیگر) فروش مدت‌دار با استفاده از منابع مالی گران قیمت (تسهیلات با کارمزد بالا و سود تجاری بالا) رهایی یابد و در عرصه برندسازی و صنعت مدلینگ بومی ‌و فراملی اقدامات مؤثر‌، هماهنگ و گسترده‌ای صورت پذیرد‌، مسلماً در قدم اول پای رقبای خارجی تا حد بسیار زیادی از بازار کشور‌، بریده می‌شود و در قدم بعد بازارهای بزرگ بین‌المللی به محصولات ما روی خوش نشان خواهند داد.

          واقعیت این است که صنعت پوشاک قدرت آن را دارد با دو رویکرد جلوگیری از خروج ارز از کشور و ایجاد درآمدهای ارزی‌، نقش مهمی ‌در عرصه اقتصادی کشور ایفاء نماید و در کنار صنعت چرم و کفش‌، وابستگی ایران به خام‌فروشی را به طور چشمگیری کاهش دهند.

منابع:

 مجله نساجی کهن

وب‌سایت ویکی پدیا

وب‌سایت اتاق اصناف ایران (کدخبر۷۱۳۸۶)

وب‌سایت روزنامه کیهان (کد خبر ۳۵۱۴۶)

روزنامه نصف جهان (کد خبر ۷۰۳۴۹)

خبرگزاری تسنیم (۱۵ بهمن ۹۸)