ارزیابی فرآیند تدارکات عمومی معرفی نماگر سهولت معامله با دولت-پنج

      وقتی از دو منظر «رشد» و «برابری» و بده–بستان (اصطکاک) میان آنها نیز به موضوع نگاه می‌کنیم. این نکته روشن می‌شود که کارایی تدارکات عمومی از جمله موضوعاتی است که همزمان منجر به «رشد» و «برابری» می‌شود و بین «رشد» و «برابری» بده–بستان (اصطکاک) وجود ندارد. تصور کنید که شما می‌خواهید به […]

      وقتی از دو منظر «رشد» و «برابری» و بده–بستان (اصطکاک) میان آنها نیز به موضوع نگاه می‌کنیم. این نکته روشن می‌شود که کارایی تدارکات عمومی از جمله موضوعاتی است که همزمان منجر به «رشد» و «برابری» می‌شود و بین «رشد» و «برابری» بده–بستان (اصطکاک) وجود ندارد. تصور کنید که شما می‌خواهید به عنوان مسؤول خرید یک دستگاه دولتی ۱۰۰قفسه کتاب بخرید. حتی اگر نخواهید سوءاستفاده کنید به بازار مراجعه می‌کنید و از چند جا قیمت می‌گیرد و از یکی از آنها خرید می‌کنید. (البته واضح است که این خرید برای خریدهای بعدی ردپا و امتیاز ایجاد می‌کند. فعلا به این موضوع نمی‌پردازیم). خوب، آیا شما مطمئن هستید که ارزان‌‌‌ترین قفسه دارای تمام کیفیت‌های لازم را خریده‌اید؟ طبیعی است که نه. چون دامنه اطلاعات و قدرت پردازش ذهنی شما بسیار محدود است. حال فرض کنید به شما حکم شود که: برای خرید، باید به صورت عمومی اطلاع‌رسانی کنید که چند قفسه کتاب و با چه کیفیتی لازم دارید و اجازه دهید از سراسر کشور افراد در این مناقصه شرکت کنند. در این صورت نخست آن‌که این احتمال که با تنوع بالاتری از قیمت و کیفیت مواجه شوید وجود دارد («کارایی» و«رشد») و دوم این که تولیدکنندگانی از دور‌‌ترین جاهای کشور به بازاری دست پیدا می‌کنند که در غیراین صورت چنین امکانی برای آنها وجود نداشت («برابری»)