ورشکسته شدن را گرامی بداریم!

ورشکسته شدن را گرامی بداریم! عقل هوشنگی‌خانی ما که قد نمی‌دهد، یعنی نه این‌که قد ندهد! اساساً نمی‌تواند درک درستی از وقایع اتفاقیه داشته باشد، شرایط یک جوری شده است که کم‌کم باید منتظر ورشکسته شدن وزارت نفت، سازمان حج و اوقاف و بانک مرکزی و جاهایی از این دست باشیم، حالا این، مد جدید […]

ورشکسته شدن را گرامی بداریم!

عقل هوشنگی‌خانی ما که قد نمی‌دهد، یعنی نه این‌که قد ندهد! اساساً نمی‌تواند درک درستی از وقایع اتفاقیه داشته باشد، شرایط یک جوری شده است که کم‌کم باید منتظر ورشکسته شدن وزارت نفت، سازمان حج و اوقاف و بانک مرکزی و جاهایی از این دست باشیم، حالا این، مد جدید است و یا چیز دیگری معلوم نیست، فقط باید منتظر بود و دید.

    سازمان تأمین اجتماعی با درآمد‌های میلیاردی، با یک کرور شرکت شستایی، ورشکستگی‌‌اش اعلام وصول شده است و کلی آدم ریز و درشت را به تکاپو انداخته است که سروته قضیه را یک جوری جمع کنند که این سازمان عریض و طویل متمکن قدر قدرت پول‌ساز، گلیم تراز مالی خود را از آب بکشد بدون این‌که آب از آب تکان بخورد!

    صندوق‌های بازنشستگی هم یا ورشکسته شده‌اند و یا در شرف ورشکستگی هستند و یا ورشکستگی به آنها چشمک‌های بدفرم می‌زند! از ۴۰سال پیش هم ورودی پول نقد روزانه و ماهیانه و سالیانه داشته‌اند و هر روز فربه‌تر و پر و پیمان‌تر و همچین سیراب‌تر شده‌اند، ولی آنها هم در صف ورشکسته‌ها قرار گرفته‌اند و این پا اون پا می‌کنند که زود نوبتشان شود!

    بانک‌های محترم هم که خود جنس هستند، یعنی از ۲۰سال پیش به این طرف در حال ورشکستگی هستند و یک خط در میان، صدای اهل فن در می‌آید که چه نشسته‌اید که این بانک‌های محترم خصولتی و دولتی خیلی وقت است ورشکسته شده‌اند، ولی هنوز گرم هستند و خودشان متوجه نیستند!

    اما بیمه‌ها اوضاع احوالشان کمی تا قسمتی فرق دارد و آن، خیر سرمان بیمه‌های اتکایی و حمایت بیمه مرکزی و اینجور دل خوش کن‌های شیک و دهن پر کن است، این‌که در حال ورشکستگی هستند که البته چیز تازه‌ای نیست اما جای هیچ نگرانی نیست، چون بیمه مرکزی مثل شیر پشت سر بیمه‌ها قرار دارد فی‌المثل همین چند سال پیش یک شرکت بیمه‌ای ورشکست شد و بیمه مرکزی بلافاصله وارد عمل شد و همه بدهی‌های ایشان را از جیب ملت و از طریق بیمه ایران داد و غائله ختم به خیر شد! البته شرکت‌های بیمه‌ای، نوعی از بیمه را اختراع کرده‌اند که نام مبارکش را بیمه عمر گذاشته‌اند! یک جوری برنامه ردیف است که شما برای۱۰، ۲۰، ۳۰سالی، حق بیمه می‌دهی و در آخر کار کلی پول یک‌جا پارو می‌کنی، البته بیمه‌ها یک شعار دارند که می‌گوید حالا حالا‌‌ها پول بگیریم، تا ۲۰سال دیگه کی زنده است کی مرده. به مردم گرامی می‌فرمایند که از امروز فکر فردای خود کنید، و برای خودشان خط‌مشی چو فردا بیاید، فکر فردا کنیم را در پیش گرفته‌اند!

    به همین روال امور پیش برود، هرچه بنگاه پول‌ساز و پول‌بگیر و درآمدزا وجود دارد، تا ۴روز دیگر باید اعلام ورشکستگی کنند و یا زنگ خطر آن را به صدا در بیاورند، برای مثال می‌توان از وزارت نفت و شهرداری‌ها و بیمارستان‌ها و سینما‌‌ها و برخی جاهای دیگر هم نام برد. بالاخره در این ملک باید همه چیزمان به همه چیزمان بیاید، این‌که هر کجا درآمد ندارد و پول‌ساز نیست و از رونق افتاده است، ورشکسته شود که خیلی معمولی و دم‌دستی و از مد افتاده است، این‌که هنر آن را داشته باشیم، جاهایی را که سال‌ها پول گرفته‌اند و وجوه نقد ملت همیشه در صحنه، به صورت لحظه‌ای حساب‌های ایشان را چاق‌وچله کرده است و می‌کند، ورشکسته شوند و در شرف ورشکستگی قرار بگیرند، کارستان است و باید آن را گرامی بداریم و برایش کلی ذوق از خودمان در کنیم!

 هوشنگ خان