دعوای ایرانی بر سر پول آمریکایی! قدمت و جاذبههای چهارراه استانبول هم نتوانسته ظاهر زشت و نازیبایی که این روزها دلار برای آن ساخته است، محو کند. به گزارش ایسنا، فاصله میدان فردوسی تا چهارراه استانبول را سالهاست که رهگذاران با رنگ و بوی چرم و دلار میشناسند، عادت کردهاند سنگفرشهای این خیابان را با […]
دعوای ایرانی بر سر پول آمریکایی!
قدمت و جاذبههای چهارراه استانبول هم نتوانسته ظاهر زشت و نازیبایی که این روزها دلار برای آن ساخته است، محو کند.
به گزارش ایسنا، فاصله میدان فردوسی تا چهارراه استانبول را سالهاست که رهگذاران با رنگ و بوی چرم و دلار میشناسند، عادت کردهاند سنگفرشهای این خیابان را با نمای صرافی و چرم فروشی و صدای دلالان دلار و اسکناس فروشها طی کرده و تا صفهایی که معمولاً جلوی سفارتهای چند کشور در چهارراه استانبول قرار دارد حرکت کنند. اما اکنون دلار روال این محل را به هم ریخته و عابران به سختی میتوانند مسیر طی کنند.
این روزها از دور میدان فردوسی گرفته تا داخل این خیابان ظاهر قابل تأمل و کمنظیری طی حداقل ۵سال گذشته مشاهده میشود. صفهای طویل به کنار، نامنظم و پر سر و صدا که کاملاً فضا را بههم ریخته و گاهی در بین آنها دعوا و جنجال وجود دارد، در بینشان از زن و مرد گرفته تا افراد کم سن و سال و مسن دیده میشود و از اوایل روز تا عصر جمع میشوند، افراد حاضر سر دریافت شماره بحث و جدل میکنند و حتی گریبانگیر یکدیگر میشوند. عجیب است و غیرقابل باور، اما دعوا و انتظار بر سر ارز پرحاشیه آمریکایی در ایران است؛ «دلار».
جریان بازار ارز در نیمه دوم امسال را میتوان از گزیدههای سال۱۳۹۶ و حتی چند سال اخیر دانست. جایی که رشد قیمت و نوسانی که معمولاً در این بازه زمانی و به دلایل خاص خود هر ساله رخ میدهد، زودتر از موعد شروع شد و آنقدر پیش رفت و فضای جذابی را برای مخاطبان بازار ایجاد کرد که تقاضای بالا برای خرید و سودآوری، نرخ را تا رکورد ۵۰۰۰تومانی هم پیش برد.
گرچه در مدت حداقل ۵ماهه نوسان تند بازار ارز، بارها وعده تعدیل داده شد ولی در عمل اتفاقی نیفتاد و نشان از سیاستی که کنترلکننده بازار باشد، نداشت تا اینکه در نهایت بانک مرکزی در اواخر بهمنماه به این نتیجه رسید که بسته سیاستی کنترل بازار ارز را اجرایی کند. از انتشار اوراقی که نرخ سود ۵درصدی بالاتر از سود بانکی داشت و البته بانکها را متضرر کرد تا پیش فروش سکه که بتواند بخشی از نقدینگی بازار را جمع کرده و مردم را از بازار ارز روی گردان کند.
با اینکه از شروع اجرای بسته، التهاب بازار کم شد و قیمتها به سرعت گذشته رو به رشد نرفت و بانک مرکزی از کنترل شدن بازار ارز در نتیجه این اقدام خود خبر داد ولی ماجرا روی دیگری هم داشت که به وضوح خود را در میدان فردوسی نشان داد. حدود ۲۰روزی است که روال خرید و فروش دلار در بازار تغییر کرده است. تا پیش از این صرافان ارزی که بهطور روزانه و تا ۱۰۰هزار دلار از صرافی بانکها دریافت میکردند را با اختلاف حدود ۱۵تا ۲۰تومانی در هر دلار بهفروش میرسانند و البته در کنار آن دلار در اختیار خود را هم عرضه میکردند که هم قیمت بود. همچنین مسافران میتوانستند با در دست داشتن ویزا و کارت ملی حدود ۵۰۰۰دلار برای هر فصل و یا یکبار در سال از صرافی بانکها دریافت کنند.
اما اکنون اینگونه نیست، صرافیها ملزم هستند دلار بانکی را با نرخی که حدود ۴۵۰۰تومان تعیین شده بفروشند. جریان از این قرار است که تمامی صرافیها در این مدت دیگر از صرافی بانکها دلار تهیه نمیکنند و حاضر به ارایه آن نیستند و برخی در این باره اقدام میکنند. صرافیهای دیگر هم که دلار بانکی ندارند و دریافت و توزیع آن را با توجه به شرایط بازار به صرفه نمیدانند فقط دلار را با نرخ آزاد و آن هم نه در هر زمانی به فروش میرسانند که قیمتی بیش از ۴۸۰۰تومان دارد.
در این بین فروش همان دلار بانکی با نرخ ۴۵۰۰تومان پرحاشیه است. روزانه صفهای طولانی در مقابل صرافیهایی که این دلار را عرضه میکنند تشکیل میشود و نکته اینجاست که هر نفر فقط ۱۰۰۰دلار میتواند بگیرد. شاید در ظاهر اینگونه باشد که ۱۰۰۰دلار که تعدادی نیست که ارزش ماندن چند ساعته کنار خیابان را داشته باشد ولی حساب سرانگشتی ساده نشان میدهد که چندان هم بد نیست. اگر یک نفر هر روز چند ساعت وقت صرف ماندن در این صف کند و ۱۰۰۰دلار بگیرد در مجموع ۴میلیونو۵۰۰هزارتومان پرداخت میکند ولی میتواند همین دلار ۴۵۰۰تومانی را حداقل ۴۸۰۰تومان در بازار بفروشد که برای هر دلار اختلاف قیمتی ۳۰۰تومانی ایجاد میکند. به عبارتی هر نفر در هر روز برای هر ۱۰۰۰دلاری که میگیرد، میتواند ۳۰۰هزارتومان سود کند که این مبلغ برای خرید دلار در ۲۰روز از یک ماه هم اتفاق افتد سودی حداقل ۶میلیونی برای او رقم میزند، این سود برای افراد عادی سود کمی نیست.
در سویی دیگر صفهایی میبینیم که قشر مسافر جلوی آن ایستادهاند. قبلاً مسافران باید از صرافی بانکها ارز خود را میگرفتند، اما اکنون مشاهده میشود که صف آنها مقابل صرافیهای عادی است. تا ۵۰۰۰دلار با نرخ بانکی و با ارایه ویزا میتوانند بگیرند ولی جالب اینجاست که گفتوگو با برخی افراد در صف از این حکایت داشت که ارز مسافران و ۵۰۰۰هزارتایی ظاهر ماجراست و برخی بیش از این در چند روز هم میتوانند بگیرند!
اما گروه دیگر افرادی هستند که زمان و البته حوصله ماندن در صفهای طویل را ندارند و از سویی دیگر حجم نیاز آنها بیش از این ۱۰۰۰دلار است از این رو باید از ارز آزاد استفاده کنند. این افراد هم با مشکلات خاص خود مواجه هستند. این روزها هر صرافی حاضر نیست دلار خود را به هر کسی به خصوص افراد غیرآشنا بفروشد و متقاضیان امکان تهیه بیدرد سر ارز را ندارند چراکه نمیتوانند در حجم بالا بفروشند و عنوان میکنند که حسابهای آنها ردیابی شده و ممکن است مالیات تعلق بگیرد، هر چند که برای آن هم راه سادهای وجود دارد و کسی که حجم بالای دلار بخواهد میتواند با بردن چند کارت ملی و چند کارت بانکی آن را تهیه کند. با این حال شرایط برای همه یکسان نیست و متقاضیان عمده ناچار هستند به هر قیمتی حتی غیرمتعارف تن داده و در بازار سیاه ارزی که راه افتاده است، نیاز خود را تأمین کنند.
تحلیلگران بازار ارز معتقدند که در جریان خاص بازار ارز به نظر میرسد بانک مرکزی نه تنها کنترلی بر سودجویان بازار نداشته بلکه خود امکانی برای سودآوری از دلار و جولان سودجویان با توجه به دو نرخی شدن و فشارهایی که وجود دارد در بازار ارز فراهم آورده است. آنها تأکید دارند بازار ارز مانند فنری شده که بانک مرکزی آن را بهطور دستوری تحت فشار نگه داشته و هرگاه دست خود را از آنبردارد، میتواند درگیر نوسان شدیدتری از قبل شود.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.