بورس تنها مانع بروز ابرتورم یک کارشناس اقتصادی با بیان اینکه بورس، جاذب نقدینگی است و اگر ابرتورم نداریم، تنها دلیل آن بورس است، گفت: اگر بازار بورس دچار ریزش شود ما دیگر نمیتوانیم تورم را به این راحتی کنترل کنیم. علی سعدوندی؛ استاد اقتصادکلان و بانکداری در گفتوگو با مهر، گفت: آمار رشد اقتصادی […]
بورس تنها مانع بروز ابرتورم
یک کارشناس اقتصادی با بیان اینکه بورس، جاذب نقدینگی است و اگر ابرتورم نداریم، تنها دلیل آن بورس است، گفت: اگر بازار بورس دچار ریزش شود ما دیگر نمیتوانیم تورم را به این راحتی کنترل کنیم. علی سعدوندی؛ استاد اقتصادکلان و بانکداری در گفتوگو با مهر، گفت: آمار رشد اقتصادی سال گذشته، با توجه به حقایق اقتصادی کشور، ظاهر شدن اثر تحریمها و بحران کرونا در آخر سال که اقتصاد بسیاری از کشورها را تحت تأثیر قرار داد آماری منفی نیست. وی ادامه داد: اینکه رشد اقتصادی مثبت یکدرصد است یا منفی ششدهم درصد، تفاوت زیادی ندارد تفاوت این است که ما در سال گذشته اقتصاد با ثباتی داشتیم، رشد نداشتیم اما سقوط قابلتوجهی نیز نداشتیم. این را باید در کنار این قرار دهیم که رشد نفتی ما به شدت منفی بوده است.
نقش درآمد نفتی در اقتصاد ایران، مثبت نیست
سعدوندی درباره ارتباط بین اقتصاد نفتی و غیرنفتی در ایران، گفت: رشد نفتی منفی حکایت از این دارد که نقش درآمد نفتی در اقتصاد ما قطعاً مثبت نبوده است چراکه اگر مثبت بود وقتی درآمدهای نفتی به شدت کاهش پیدا میکرد باید اقتصاد غیر نفتی ما هم به شدت کاهش پیدا میکرد که خوشبختانه این طور نبود. وی افزود: عکس این موضوع هم ثابت شده است، وقتی در زمان آزاد شدن تحریمها، صادرات نفت از قید تحریم آزاد شد، رشد درآمد نفتی ما به شدت بالا بود اما تأثیر چندانی بر رفاه مردم نگذاشت. این موضوع باید سنجیده شود که چرا درآمد نفتی، تأثیری در درآمد غیرنفتی ما ندارد. این کارشناس اقتصادی اظهار داشت: به باور بنده اتفاقاً درآمد نفتی تأثیر در درآمد غیرنفتی دارد اما این تأثیر در درازمدت، تأثیری منفی است چراکه درآمد نفتی باعث شده ذخایر ارزی بانکمرکزی و پایه پولی افزایش یافته و موجب بروز تورم شود. از طرف دیگر ما از درآمد نفتی برای پرداخت یارانه به کالاهای خارجی استفاده کردیم. نکته قابلتوجه اینجاست که حتی در شرایط تحریم نیز به کالای اساسی خارجی یارانه میدادیم و باعث تضعیف تولید کالاهای اساسی میشدیم. سعدوندی در پاسخ به این سؤال که چه پیشبینیای میتوان برای رشد اقتصادی امسال و سالهای آینده داشت، گفت: واقعیت این است که ما متأسفانه مطلقاً سیاستگذاری در زمینه رشد اقتصادی نداریم و مانند قایقی هستیم که در اقیانوس رها شده است. وی ادامه داد: این ادعا مطرح شده که ما عملیات بازار باز داریم، درحالی که نرخ سود بازار بین بانکی از ۱۸درصد به هشتدرصد کاهش یافته است. اگر سیاستگذاری وجود داشت و بانکمرکزی نرخ هدف داشت، نباید این نرخ به این سطح کاهش مییافت. اگر سیاستگذاری مالی – بودجهای داشتیم از این فرصت استفاده میکردیم، مقدار زیادی اوراق میفروختیم و این اوراق را صرف رشد اقتصادی در کشور میکردیم؛ ولی سیاستگذاری بودجهای و نیز سیاستگذاری پولی مناسبی در کشور وجود ندارد.
در صورت وجود سیاست پولی، تورم به زیر ۲۰ درصد کاهش مییافت
این کارشناس اقتصادی اظهار داشت: اگر واقعاً سیاستگذاری پولی صحیحی تنظیم میکردیم، آوردن نرخ تورم به زیر ۲۰درصد و مثبت شدن بیش از این مقدار رشد اقتصادی ممکن بود. وی افزود: در این زمینه مقداری نیز ترس وجود دارد چرا که مسؤولین کشور به جای اینکه به درمان مشکل بپردازند سعی میکنند فقط امروز را به فردا واگذار کنند و بهشدت دچار روزمرگی شدهاند. سعدوندی گفت: اوراق قرضه میتواند تورم را به زیر ۲۰درصد کاهش دهد. این روش در هر کشور جهان هم که استفاده شده بدون استثنا تورم را کاهش داده است. در مقابل، کشورهایی مانند ونزوئلا، آرژانتین و زیمباوه که سیاست پولیسازی جبران کسری بودجه را استفاده کردند به فاجعه انجامید. افرادی که از اوراق انتقاد میکنند در مقابل روش پولیسازی یا سکوت میکنند یا تلویحاً تأیید میکنند و کشور را به پرتگاه میبرند و متأسفانه تاکنون نیز موفق بودهاند.
برای یک انقلاب مالیاتی به ۵ سال زمان نیاز است
این کارشناس اقتصادی با اشاره به اصلاح نظام مالیاتی برای جبران کسری بودجه، گفت: بنده از طرفداران مالیات بر مجموع درآمد و مالیات برعایدی سرمایه بودهام اما با توجه به شرایط کشور در کوتاه مدت نتایج آن حاصل نمیشود؛ چرا که برای ایجاد یک انقلاب مالیاتی به حداقل پنج سال زمان نیاز است. این سخن صحیحی است که مالیات بر مجموع درآمد بر اوراق مقدم است اما در یک بازه ۱۰ساله، نه برای یک سال! چرا که کمترین زمان مورد نیاز برای پیاده شدن سیستم مالیات بر مجموع درآمد پنج سال است.
حتی یک مولدسازی موفق در کشور انجام نشده است
وی با اشاره به راه دیگر جبران کسری بودجه گفت: نکته دیگری که برخی پیشنهاد میکنند، جبران کسری از طریق مولدسازی داراییهاست، این درحالی است که تا به حال یک مورد مولدسازی دارایی انجام نشده است چون هنوز بستر قانونی و اداری آن فراهم نیست! علی سعدوندی گفت: چگونه در این حال میتوان ۲۴۰ هزار میلیارد تومان را از این طریق جبران کرد در حالی که قانونی در این زمینه وجود ندارد. ایران با کشوری مانند ترکیه مقایسه میشود که تنها ۵۰۰۰ کارمند مولدسازی داراییها دارد.
ورود درآمد حاصل از مولدسازی در بودجه، ۲۰ سال زمان میبرد
وی تصریح کرد: زمانی که مولدسازی شروع شود، درآمد حاصل از مولدسازی باید بار دیگر صرف مولدسازی شود، یعنی به عنوان مثال یک مدرسه تبدیل به پاساژ میشود، مغازههای آن را اجاره میدهید و این درآمد را برای پروژههای مولدسازی دیگر هزینه میکنید، سپس باید بار دیگر درآمد آن، برای یک مدرسه درحال تخریب خرج شود. بنابراین شاید ۲۰ سال زمان نیاز باشد تا درآمد حاصل از مولدسازی در بودجه عمومیکشور ظاهر شود. طرحی بلندمدتتر از مولدسازی داراییها در کشور نداریم و جبران شدن کسری بودجه با مولدسازی، تخیلی و فضایی است.
طرح مالیات اگر جامع نباشد، فاجعهآفرین است
سعدوندی درباره طرح مالیات بر عایدی سرمایه گفت: اگر طرح جامع نباشد، فاجعه به بار میآورد. ما اگر بر ملک، مالیات بر عایدی سرمایه را تصویب کنیم و باقی بازارها را رها کنیم، در این صورت چه اتفاقی در کشور خواهد افتاد؟ در این صورت بازار ملک در رکود میرود و نقدینگی به بازارهای دیگر سرریز میکند و تورم ما را نیز بالاتر میبرد. وی افزود: بنده با هر طرح بدون مطالعه مخالفم. طرحهای مالیاتی نیاز به نظام جامع دارد. ما متأسفانه متخصص مالیات در کشور نداریم و باید از صفر ایجاد کنیم. نظام مالیات ما نظامیقجری است و باید آن را از صفر ایجاد کنیم.
پرداخت یارانه نقدی، افتخار ایران در دنیا بود
این کارشناس اقتصادی با بیان اینکه ما افتخارات خودمان را نیز نابود کردهایم، گفت: ما افتخاری در دنیا داشتیم و آن، پرداخت یارانه نقدی بود. در بحران کرونا بسیاری از کشورها پرداخت نقدی را اعلام کردند و برخی نیز اعلام نکردند؛ اما ریشه آن را بگردید این است که این کار اولین بار در ایران اجراء شد. وی ادامه داد: زمانی که نظام مالیاتی مدرن نداریم چگونه میتوانیم در دو ماه، مالیات بر مجموع درآمد بگیریم؟ به دلیل اینکه مالیات بر مجموع درآمد یک طرح جامع است، ارجح است به اینکه یک طرح ناقص، بهخصوص در عایدی سرمایه اجرا شود که میتواند ایجاد مشکل کند. علی سعدوندی درباره مالیات بر سود سپردههای بانکی گفت: در حالحاضر گفته میشود نظام بانکی سود سپرده میدهد و باید از آن عایدی سرمایه بگیریم، این در حالی است محاسبات نرخ سود سپرده براساس محاسبات واقعی انجام میشود نه محاسبات اسمی. یعنی شما باید زمانی مالیات از سود سپرده میگرفتید که نرخ تورم هشتدرصد و نرخ سود سپرده ۲۰درصد بود، نه در شرایطی که نرخ سود سپرده به ۱۵درصد رسیده و تورم ۴۰ درصد؛ در این شرایط اگر مالیات بر سود سپرده گرفته شود، سپرده تخلیه میشود و زمانی که سپرده تخلیه شد فاجعه به بار میآید.
با بحران بدهی مواجه نیستیم
این تحلیلگر اقتصادی با اشاره به تحولات اخیر بازار بورس کشور نیز گفت: بورس جاذب نقدینگی است و اگر ما در حالحاضر ابرتورم نداریم، تنها یک دلیل دارد و آن هم بورس است. اما در حالحاضر بورس به سمت گران شدن و حبابی شدن پیش میرود، معمولاً زمانی که بورس حباب میشود این حباب در بازار اوراق تخلیه میشود که البته این تخلیه به قدری هم انجام شده است. وی ادامه داد: چرا نرخ اوراق پایین است؟ چون قیمت اوراق به دلیل افزایش خریداران افزایش یافته است. آن زمان که نرخ اوراق ۳۵ درصد بود، کسی در مورد عمق بازار اوراق تشکیک نکرد درحالی که تورم هشتدرصد بود در حالحاضر نرخ تورم ۴۰ درصد است و نرخ اوراق ۱۳٫۵ است. این نشان میدهد خریداران بازار اوراق شدیداً افزایش پیدا کردهاند و تشکیک درباره عمق بازار بی پایه است. سعدوندی درباره فرصت استثنایی بازار اوراق گفت: همیشه این پنجره فرصت باز نیست. الان با توجه به کرونا این پنجره باز شده است و باید از آن نهایت استفاده را انجام داد. وی ادامه داد: اکثر محاسباتی که در اوراق دیدم مشکلات جدی دارد و به عمد در حال نمایش این است که ایران در آستانه بحران بدهی قرار دارد درحالی که کاملاً برعکس بوده و ما به بحران تورم نزدیک هستیم و بحران تورم و بدهی در تعارض باهم هستند.
اگر بورس ریزش کند، تورم به راحتی قابل کنترل نیست
سعدوندی با هشدار نسبت به تبعات ریزش بورس، گفت: اگر بازار بورس دچار ریزش شود تبعات بسیاری خواهد داشت و ما دیگر نمیتوانیم تورم را به این راحتی کنترل کنیم توصیه من این است که کسری بودجه از راه اوراق تأمین شود و نه از راه تزریق گسترده به بازار بورس. وی ادامه داد: طرح دیگری که وجود دارد این است که اگر روزی ۱۰هزار میلیارد تومان در بازار بورس مبادله صورت بگیرد و اگر دولت، هزار میلیارد تومان سهام در بورس بفروشد، کسری بودجه دولت تأمین شده است. این حرف در این شرایط خطرناک است و منجر به ریزش بازار خواهد شد، اما اگر بازار بورس را به ثبات برسانیم، میشود قدری از کسری بودجه را از محل بورس تأمین کرد. این کارشناس اقتصادی گفت: باید در عمل دید که اگر بازار را متعادل نگه داریم، دولت چه مقدار میتواند اوراق بفروشد. این احتمال وجود دارد که اگر بخواهید بازار را متعادل نگه دارید بیشتر از پولی که به دست میآید باید برای ثبات بازار هزینه کنید.
ثبات بورس بر تأمین کسری بودجه از این راه ارجح است
وی افزود: بازار بورس ممکن است ظرفیت تأمین کسری بودجه را نداشته باشد. شکی نیست که ثبات بورس بر استفاده ابزاری از بورس جهت تأمین کسری بودجه ارجح است چون اگر بورس بریزد منابعی که در دست مردم است وارد بخش بازار و خدمات شده و باعث رشد شدید قیمتها خواهد شد.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.