یک کارشناس بازارسرمایه درخصوص روند آینده بورس، گفت: در ماههای آینده قطعاً افتوخیزهایی در شاخص کل بورس خواهیم داشت و نمیشود بهبود وضعیت را به صورت رشد پایدار و همهجانبه در همه صنایع را از بازار انتظار داشته باشیم. بورس در سال گذشته و ماههای ابتدایی سالجاری تبدیل به بازاری با روندهای غیرمنطقی شده بود […]
یک کارشناس بازارسرمایه درخصوص روند آینده بورس، گفت: در ماههای آینده قطعاً افتوخیزهایی در شاخص کل بورس خواهیم داشت و نمیشود بهبود وضعیت را به صورت رشد پایدار و همهجانبه در همه صنایع را از بازار انتظار داشته باشیم. بورس در سال گذشته و ماههای ابتدایی سالجاری تبدیل به بازاری با روندهای غیرمنطقی شده بود که اکثر سهامداران در پی خروج از این بازار بودند. از خردادماه سال۱۴۰۰ و با آغاز رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری، بازارسرمایه واکنش مثبتی به برنامههای کاندیداها نشان داد و به یک روند منطقی همراه با شیب صعودی ملایم رسید. اکثر کارشناسان معتقدند، این روند در صورتی که مؤلفههای بنیادی بازار دچار تحولات چشمگیر نشود، میتواند در ماههای آینده نیز ادامه داشته باشد. رضاپور؛ کارشناس بازارسرمایه، در زمینه تحلیل بازارسرمایه، میگوید: بخشی از احتیاطی که در حالحاضر در بازارسرمایه وجود دارد بهواسطه شرایط روانی پُرهیجان منفی است که در این مدت در بازار حاکم بوده و این شرایط تا الان نیز پایدار بوده و وضعیت ماههای گذشته را رقم زده است. بازارسرمایه با ریزش شدیدی که در ماههای گذشته تجربه کرده، در حالحاضر اکثر نمادها به محدودههای جذابی رسیدهاند. در ادامه، گفتوگوی فارس با احسان رضاپورنیکرو را میخوانید:
* بهعنوان اولین سؤال بفرمایید با توجه به اتفاقات سیاسی و اقتصادی که در کشور طی ماههای گذشته رخ داده است، تحلیل شما از روند فعلی بازارسرمایه چیست؟
بعد از ریزشی که بورس در سال گذشته و تا اواخر اردیبهشتماه تجربه کرد، سهام اکثر شرکتها به محدودههای جذاب رسیده است و در این برهه زمانی که مقارن با معرفی کاندیداها و انتخابات ریاستجمهوری نیز شد، شاهد این مسأله بودیم که بازار با تقویت سمت تقاضا در بیشتر سهمها مواجه شد و این موضوع نیز سبب رشد شاخص کل بورس در دو ماه گذشته شد. محرک مهمی که بهعنوان یک عامل در بنیادی و مهم در زمینه رشد بورس نقش مؤثری داشته است، به گزارشهای شرکتها در فروش و سودسازی آنها باز میگردد.
* یعنی شما گزارش شرکتهای بورسی در زمینه رشد فروش و سود را عامل مهم بنیادی متعادل شدن بورس و روند صعودی آن میدانید؟
بله. مخابره شدن گزارشهای عملکرد فروردین و اردیبهشتماه به بازار، در بهبود وضعیت بورس نقش مهمیداشته است و این موضوع با توجه به این که دلار در محدوده بالای ۲۳ هزار تومان تثبیت شده بود و احتمال کاهش آن وجود ندارد و اکثر معاملات شرکتها در نرخهای دلار بالای ۲۳ هزار تومانی در بورس کالا عرضه شده است، عواملی بوده است که بازار را در دو ماه گذشته به یک یک تعادل کشانده است. از طرف دیگر، مجوز افزایش نرخهایی که به برخی شرکتها در اردیبهشت و خردادماه داده شد، باعث این مسأله شد که انتظارات از رشد تولید و فروش شرکتها در خرداد ماه بالاتر برود و سهامداران به دنبال تکرار روند ابتدای سال شرکتها باشند. با مخابره شدن گزارش عملکرد خردادماه چیزی که در بازارسرمایه به صورت واضحی مشهود بود این نکته بود که گزارشهای مخابره شده نشان میداد فروش شرکتها در بسیاری از صنایع، در بهار سال ۱۴۰۰ بعضاً بیش از دو برابر بهار ۱۳۹۹ بوده است. این موضوع تا حد زیادی نشان میدهد که بازار از نظر بنیادی وضعیت مساعدی را تجربه میکند.
* بسیاری از کارشناسان، موضوعات سیاسی را در رشد و نزول بازارسرمایه دخیل میدانند. این مسأله را در شرایط فعلی شما چگونه ارزیابی میکنید؟
به جز این مورد یک نکته دیگری که وجود دارد، بحث رفع ابهامات و نگرانیهای مختلفی است که پیرامون مسائل سیاسی و بینالمللی کشور وجود داشته است و یکی از آنها بحث انتخابات بود. اتفاقاتی که در خرداد رقم خورد تا حد زیادی نگرانی و ابهاماتی که بازار در مورد ریاستجمهوری بعدی داشت، برطرف شد و با روشن شدن و شفاف شدن این مؤلفه، اثر خوب و اطمینانبخشی برای بازارسرمایه ایجاد کند. به نظر میرسد، میشود امیدوار بود که در مدت زمان هفتههای آتی در صورتی که گشایشهای خوب و مؤثری برای اقتصاد کشور ایجاد شود، بورس نیز به یک روند متعادل دست پیدا کند. به عبارت دیگر، کاهش ریسکهای سیستماتیک فضای اقتصادی کشور طبیعتاً اثرات مثبتی را در بازارسرمایه به دنبال خواهد داشت.
* برنامههایی که رئیسجمهور منتخب برای بورس ارائه داده است، چقدر میتواند برای آینده بازارسرمایه مفید باشد و سهامداران را متقاعد کند که به بازار برگردند؟
یکی از مهمترین رویکردهایی که ایشان اعلام کرده بحث مبارزه با فساد و رانتخواری در بحثهای اقتصادی است که عمدتاً این موضوعات در صحبتهای ایشان پررنگ به چشم میخورد. از آن جایی که منشأ و منبع ایجادکننده قسمت مهمی از این فسادهای اقتصادی و رانتها بحثهایی است که مربوط به قیمتگذاری دستوری کالاها و خدمات میشود و فرصتهای سوداگری را نصیب واسطههای فعال در بازارهای مختلف میکند، این انتظار خیلی پُررنگ نزد اهالی اقتصادی کشور و فضای اقتصادی کشور ایجاد شده که ایشان احتمالاً با خشک کردن منشأ این فساد یعنی از بین بردن قیمتگذاری دستوری محصولات میتواند کمک قابلتوجهی به تولیدکنندگان انجام دهد. قیمتگذاری دستوری، منافع بزرگی را از جیب بنگاههای اقتصادی و شرکتها و تولیدکنندههای ما خارج میکند و بدون اینکه این را منتقل به مصرفکننده نهایی کند، صرفاً جیب افراد واسطه را پُرتر میکند. این انتظار ایجاد شده که با ورود به این موضوع اتفاقی رقم بخورد که میتواند تأثیرات مثبتی را در وضعیت سودآوری و اقتصادی شدن تولید و فروش شرکتها ایجاد کند. از جمله این موارد، تعدادی از آزادسازی قیمتها را در اردیبهشت و خرداد شاهد بودیم. ولی با وعدههایی که آقای رئیسی دادند به نظر میرسد این موضوع در صنایع بزرگتر ما هم جاری و ساری شود که قطعاً میتواند اثرات مثبتی را روی وضعیت سودآوری بنگاههای ما داشته باشد و ضمن اینکه زیانهای این شرکتها نیز کاهش پیدا میکند؛ در صورتی که با افزایش سودآوری این شرکتها و مبارزه با فساد، امکان توسعه و فعالسازی و برگرداندن واحدهای تولیدی بیشتری به چرخه تولید رقم بخورد که همه اینها برای محیط اقتصادی کشور ما و بازارسرمایه ما میتواند اتفاق مثبتی باشد.
* یکی از برنامههای رئیسجمهور منتخب، درخصوص بازارسرمایه بازگشت اعتماد از دست رفته به واسطه سیاستهای دولت دوازدهم به بورس بوده است. برای این مسأله دولت آینده باید چه کاری را انجام دهند؟
یکی از مهمترین فاکتورهایی که بحث اطمینان و اعتماد را میسازد عدم وجود رفتارهای سلیقهای و سیاستهایی است که بتواند فضای تحلیلی و قابل پیشبینی را برای بازارها مخصوصاً بازارسرمایه فراهم کند. در واقع با جلوگیری از رفتارهای سلیقهای امکان سوداگری را از افرادی که ممکن است از این فرصتها سوءاستفاده کنند، گرفته میشود. طبیعتاً در صورتی که تعاملات صحیح در فضای داخلی و بینالمللی رقم بخورد و سیاستهای اقتصادی که میتواند ثبات و آرامش و قابلیت پیشبینی را برای بازارسرمایه و تحلیلگران اقتصادی فراهم کند، در دستور کار دولت آینده قرار بگیرد میتواند تا حد زیادی به بازگشت اعتماد به بورس کمک کند. طبیعتاً بحثهایی که موجب ایجاد آرامش خاطر برای سرمایهگذاران شود، میتواند به این موضوع کمک زیادی کند. در کنار این مباحث که گفته شد، برخورد با افرادی که سوءاستفادههایی میکنند یا با سوءمدیریت منشأ و منبع ایجاد خسارت برای سرمایهگذاران میشوند و با ناامن کردن فضاهای سالم اقتصادی ما گرایش مردم و سرمایهگذاران را به فرصتهای سرمایهگذاری غیرمولد رقم میزنند، میتواند به مسأله بازگشت اعتماد سهامداران نیز کمک زیادی داشته باشد. طبیعتاً این مجموعه رفتارها باعث خواهد شد مردم و سرمایهگذاران از این که از سرمایهگذاری آنها در بازارسرمایه صیانت میشود و مسؤولین و حاکمیت دغدغه سلامت این بازار و رویههای منطقی در این بازار را دارند، از هرکار دیگری میتواند کمک بیشتری به بازارسرمایه کند. در صورتی که دولت آینده بتواند این دغدغه سهامداران را برطرف کند، قطعاً این رفتار میتواند هم به نفع سرمایهگذاران و هم به نفع شرکتهای بورسی و هم به نفع دولت باشد.
* بورس پس از یک دوره شش ماهه صعودی، گرفتار ۱۰ماه ریزش در سال نیمه دوم سال ۹۹ و ماههای ابتدایی سال۱۴۰۰ شد. به نظر شما بازارسرمایه در چه دورهای میتواند به یک وضعیت متعادل برسد و دیگر سهامداران نگرانی بابت سقوط بورس نداشته باشند؟
بخشی از احتیاطی که در حالحاضر در بازارسرمایه وجود دارد بهواسطه شرایط روانی پر هیجان منفی است که در این مدت در بازار حاکم بوده و این شرایط تا الان نیز پایدار بوده و وضعیت فعلی را رقم زده است. بازارسرمایه با ریزش شدیدی که در ماههای گذشته تجربه کرده، در حالحاضر اکثر نمادها به محدودههای جذابی رسیدهاند و بسیاری از سرمایهگذارانی که از فضای هیجانی و ملتهبی که در بازارسرمایه حاکم بود، ترسیده بودند، این روزها باز هم در حال وارد شدن به بورس هستند و همین افراد در حال ترک بازارهای غیرمولد دیگر هستند. تعداد افراد صدمه دیدهای که با خاطره بَد، بورس را ترک کردند در فروردین و اردیبهشت امسال به اوج خود رسید. نتیجه همه این اتفاقات اعم از ترک بازارهای موازی و رسیدن به کف حمایتی از منظر تحلیل تکنیکال، در نهایت منجر به جذاب شدن بازار شد و شرایط برگشت به بازار را فراهم تر شد. بهخصوص که محرکهای بنیادی به این موضوع کمک کرد. طبیعتاً انتظاراتی که ناشی از اصلاح یک سری رویهها بهواسطه وعدههای انتخاباتی داده شده، در بین اهالی و فعالین اقتصادی بوده است در این زمینه تأثیر زیادی داشته است. انتظاری که راجع به مدیریت بهتر فضای اقتصادی و کسبوکارها در بدنه جامعه ایجاد شده احتمالاً میتواند با انتخاب وزرا و کابینهای که حامی تولید و سودآور بودن و مزیت داشتن سرمایهگذاری در تولید نسبت به سایر سرمایهگذاریها باشد، میتواند این وضعیت را با تداوم همراه کند. با موضعگیریها و جهتگیریها و سیاستگذاریهایی که کابینه میتواند انجام دهد در حد اینکه منافع تولید را بیشتر از منافع سایر فعالیتهای اقتصادی کند، انتظار میرود در ماههای آینده در صورتی که این اتفاق بیفتد این اطمینان هم بیشتر شود و طبیعتاً وقتی یک حوزه اقتصادی که تولید است و جذابیت و بازده بیشتری به سرمایهگذاران بدهد، طبیعی است که باعث میشود منابع را از قسمتهای غیرمولد یا سرمایهگذاریهایی که ممکن است اثرات منفی بر روی وضعیت سرمایهگذاران داشته باشد، خارج کند و به سمت فعالیتهای اقتصادی و مولد که چنانچه تولید باشد، سمت سوق دهد. طبیعتاً باید برای اینکه ببینیم کابینه جدید به کدام سمتوسو حرکت میکند، باید چند ماه منتظر باشیم تا مواضع و رویکردهای کابینه جدید را در مورد این موضوع و این وعدههای داده شده مشاهده کنیم. طبیعتاً اگر خلاف این باشد میتواند اثرات منفی در بازارسرمایه داشته باشد. این مسأله که دولت جدید اگر نتواند رشد را به یک رویه پایدار تبدیل کند میتواند تبعات بدی برای اقتصاد کشور داشته باشد.
* شما روند آینده بازارسرمایه را با توجه به همه اتفاقاتی که در ماههای گذشته رخ داده است، چگونه میبینید؟
در ماههای آینده قطعاً افتوخیزهایی در شاخص کل بورس خواهیم داشت و نمیشود بهبود وضعیت را به صورت رشد پایدار و همهجانبه در همه صنایع را از بازار انتظار داشته باشیم. این طبیعی است که بازار رفتهرفته با مخابره شدن گزارشهای شرکتها و نمایان شدن فاکتورهای مثبت در وضعیت سودآوری بنگاهها در ماههای آینده شاهد تقویت معاملات باشیم. در صنایع مختلف که خبرهای مثبت راجع به آنها مخابره شده به صورت مقطعی میتوانیم شاهد انتقال منابع مالی سهامداران بین آنها باشیم. با ادامه نوسانات کلی بازار ولی به صورتی که کفهای قیمتی رفتهرفته افزایش پیدا کنند، احتمالاً منطقیترین رفتار بازار در هفتهها و ماههای آینده خواهد بود. اخباری که هر مدل نگرانی و مخاطره برای سرمایهگذاران ایجاد کند میتواند بازار را موقتاً با چالش مواجه کند و نوساناتی را رقم بزند.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.