در روند اعتراضات اخیر و با توجه به تبلیغات در راستای افتتاح اینترانت ملی ثابت شد شبکه ملی اطلاعات نداریم، بدون شک! شایسته است وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات بهجای مقصرنمایی نهادهای حافظ امنیت کشور تکلیف خود را در برابر بودن یا نبودن شبکه ملی اطلاعات مشخص کند. به گزارش تسنیم، بهجرأت میتوان گفت «شبکه […]
در روند اعتراضات اخیر و با توجه به تبلیغات در راستای افتتاح اینترانت ملی ثابت شد
شبکه ملی اطلاعات نداریم، بدون شک!
شایسته است وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات بهجای مقصرنمایی نهادهای حافظ امنیت کشور تکلیف خود را در برابر بودن یا نبودن شبکه ملی اطلاعات مشخص کند.
به گزارش تسنیم، بهجرأت میتوان گفت «شبکه ملی اطلاعات» پروژهای است که در بازه ۱۰ساله گذشته، یعنی از دولت دهم تا دولت کنونی، بارها و بارها افتتاح شده و مورد بهرهبرداری قرار گرفته است! پروژهای که قرار بود حریم دیجیتال ایران اسلامی را مشخص نموده و در برابر دستاندازیهای بیگانگان از حیثیت نظام دفاع کند. اما اتفاقات چند روز گذشته و مواردی که در ادامه ذکر خواهد شد، مؤید این نکته است که این شبکه با آنچه که باید، فاصله اساسی دارد، از این رو، شایسته است که وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات بهجای مقصرنمایی نهادهای حافظ امنیت کشور به سؤالات زیر پاسخ داده و تکلیف خود را در برابر بودن یا نبودن شبکه ملی اطلاعات مشخص کند.
۱ — علیرغم اینکه هرجومرج و اغتشاش در نواحی محدودی از چند شهر شکل گرفته بود، ولی متأسفانه شاهد قطع سراسری اینترنت تلفن همراه در این نقاط بودیم. بهراستی اگر شبکه ملی اطلاعات با حداقل ویژگیهایش محقق شده بود، نمیتوانست محدودیت را صرفاً در ترافیک بینالملل و آنهم در نواحی دچار اغتشاش اعمال کند؟ دیگر سؤال اینکه آیا تصمیم به اعمال محدودیت از شورای امنیت کشور ناشی از ناتوانی وزارت ارتباطات در ارایه گزینههای محدودتر و منطقیتر نبوده است؟!
۲ — چگونه است که کلیه کسبوکارهای فضای مجازی بر بستر دو شبکه اجتماعی محدودشده شکل گرفتهاند؟! مگر نه اینکه قرار بود شبکه ملی اطلاعات بهمثابه کشتزاری برای توسعه صنعت و اقتصاد کشور نقشآفرینی کند، پس چرا کسبوکارهای فضای مجازی بر بسترهای خارجی اعتماد و اتکا داشتهاند و در آنجا شکل گرفتهاند؟!
۳ — وقتی وزارت ارتباطات بهعنوان متولی شبکه ملی اطلاعات هیچ اقدام مشخصی در حمایت از نمونههای مشابه داخلی انجام نداده، چگونه انتظار داشته باشیم که کسبوکارها بهسمت نمونههای خارجی نروند؟! اصولاً چه منفعتی برای کسبوکارهای داخلی باقی میماند که در بستر بومی شکل بگیرند و هزینههای بسیاری برای میزبانی در داخل بپردازند و با قطعی یا نوسان اینترنت، آنها هم گرفتار اعوجاج و اختلال در درآمدهایشان بشوند؟
۴ — آیا وزارت ارتباطات پاسخ مشخصی در قبال همزمانی قطع ابتداییترین خدمات داخلی همچون بانکداری الکترونیک و دستگاههای کارتخوان موبایل با قطعی و اختلال در اینترنت کشور دارد؟ آیا اخلال در این خدمات هم بهدستور شوراهای امنیتی بوده است یا اینکه شبکهای که در تابستان از تکمیل آن خبر داده بودند از حداقلهای لازم برای ارایه سرویسهای داخلی نیز برخوردار نیست؟! عجیبتر اینکه دامنه اختلال به برخی سامانههای خدماتی دولت هم رسیده بود.
۵ — آیا از نظر وزیر جوان توسعه کسبوکارها در فضای مجازی و ایجاد اشتغال بهروی شبکه اینترنت و در پیامرسانهای خارجی، که نهتنها حاضر به پذیرش قوانین ملی ما نیستند؛ بلکه قوانین خودشان را نیز نقض میکنند، درست است؟ آیا وزارت ارتباطات نباید ضرر و زیان کسبوکارهایی را که با اعتماد به وجود شبکه ملی اطلاعات تشکیل شده بودند، جبران کند؟
۶ — بهراستی وقتی همه شواهد و قرائن از عدم وجود شبکه ملی اطلاعات سخن میگویند، چه توجیهی برای افزایش بیرویه ظرفیت اینترنت کشور وجود دارد؟ و آیا جز این است که نتیجه این اقدام تنها و تنها تقویت بسترهای خارجی و وابستهسازی اقتصاد مبتنی بر فضای مجازی به نرمافزارهای غیربومی خواهد بود؟ آیا بدون شبکه ملی اطلاعات میتوان از امنیت سرمایهگذاری و اشتغال در فضای مجازی صحبت کرد؟!
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.