تشریح موانع بینالمللی کردن دانشگاهها طی دو دهه گذشته، مفهوم بینالمللی شدن آموزشعالی مورد توجه کشورهای مختلف قرارگرفته و به یکی از اولویتهای اصلی دانشگاهها در سراسر جهان تبدیل شده است. محققان در راستای رسیدن کشور به این امر مهم، عوامل پیشبرنده و بازدارنده را شناسایی و بررسی کردهاند. به گزارش ایسنا، درخصوص بینالمللیسازی دانشگاهها، […]
تشریح موانع بینالمللی کردن دانشگاهها
طی دو دهه گذشته، مفهوم بینالمللی شدن آموزشعالی مورد توجه کشورهای مختلف قرارگرفته و به یکی از اولویتهای اصلی دانشگاهها در سراسر جهان تبدیل شده است. محققان در راستای رسیدن کشور به این امر مهم، عوامل پیشبرنده و بازدارنده را شناسایی و بررسی کردهاند.
به گزارش ایسنا، درخصوص بینالمللیسازی دانشگاهها، تعاریف مختلفی توسط متخصصان ارائه شده است. برخی، بینالمللی شدن آموزشعالی در سطوح ملی، بخشی و نهادی را بهعنوان فرآیند ادغام بعد بینالمللی، بین فرهنگی و یا جهانی در اهداف، کارکردها و ارائه آموزشعالی تعریف کردهاند و برخی دیگر، بینالمللی شدن را فرآیند عامدانه در نظر گرفتن ابعاد بینالمللی، بین فرهنگی یا جهانی در اهداف، کارکردها و ارائه آموزشعالی برای ارتقای کیفیت آموزش و پژوهش تمام دانشجویان و اعضای هیأت علمیو کمک به جامعه دانستهاند.
اما به گفته محققان داخلی، پژوهشهای انجامشده در کشور نشاندهنده محدودیتهایی در راستای بینالمللی شدن آموزشعالی است. در این خصوص با توجه به نتایج پژوهشها و تأکید بر بینالمللی شدن براساس سند چشمانداز جمهوریاسلامیایران در افق ۱۴۰۴ هجری شمسی و برنامههای چهارم و پنجم توسعه جمهوریاسلامیایران، با اینکه مسؤولیت عظیمی برعهده مؤسسات آموزشعالی ایران برای بینالمللی شدن قرار دارد، تا به امروز مطالعهای جامع بر مؤسسات ایرانی صورت نگرفته است و برای رفع این نقیصه پژوهشی، ضرورت زیادی احساس میشود.
برای حرکت در جهت رفع این مشکل، گروهی از محققان از دانشگاه آزاد اسلامیاهواز و دانشگاه علامهطباطبایی تهران مطالعهای را انجام دادهاند که در آن عوامل پیشبرنده و همچنین عوامل بازدارنده بینالمللی شدن دانشگاهها مورد ارزیابی علمیواقع شدهاند.
در این پژوهش کیفی که با استفاده از روش تحلیل محتوا انجام شده است، تنی چند از صاحبنظران و اعضای هیأت علمیدارای آثار نوشتاری مرتبط، تجربه تدریس در دانشگاههای بینالمللی و یا تجربه تدریس دورههای آموزشی مرتبط با بینالمللی شدن، مدیران دفاتر بینالمللی و رؤسای دانشکدههای بینالمللی در دانشگاههای دولتی شهر تهران مشارکت داشتهاند.
نتایج این مطالعه پژوهشی نشان میدهد که عوامل پیشبرنده بینالمللی شدن دانشگاهها شامل آگاهی بخشی، سیاستگذاری، برقراری ارتباط، تأمین بودجه و امکانات، توانمندسازی نیروی انسانی، آزادی و استقلال دانشگاهی بوده و در مقابل، عوامل بازدارنده شامل عوامل سیاسی، اقتصادی، فرهنگی- اجتماعی، علمی-آموزشی و سازمانی هستند.
در این رابطه سپیده جعفری، محقق گروه مدیریت آموزشی دانشگاه آزاد اسلامیاهواز و همکارانش در این پژوهش میگویند: «نتایج پژوهشها نشان میدهد از لحاظ سنتی، عوامل مؤثر بر بینالمللی شدن را میتوان در چهار گروه دستهبندی کرد: فرهنگی و اجتماعی، سیاسی، آموزشی و اقتصادی.
عامل سیاسی، ازجمله سیاست خارجی، امنیت ملی و صلح و درک متقابل، پس از جنگ جهانی دوم و در دوران جنگ سرد، یعنی مقارن با تمرکز شدید بر مسأله بینالمللی شدن آموزشعالی، از اهمیت بسزایی برخوردار بوده است.»
آنها ادامه میدهند: «عامل فرهنگی، بیشتر از دیگر منطقها با نقش دانشگاهها و تحقیق و تدریس آنها در ایجاد درک میان فرهنگی و شایستگی میان فرهنگی برای دانشجویان، اعضای هیأت علمیو تحقیقات ایشان، سروکار دارد. عامل اجتماعی به این واقعیت مربوط میشود که یک فرد، دانشجو و یا دانشگاهی، با قرار گرفتن در محیط بینالمللی، کمتر به منطقه جغرافیایی خود محدود میشود و بالاخره آخرین مورد که عبارت است از عامل علمی، شامل توسعه ابعاد بینالمللی و میان فرهنگی در پژوهشها، آموزشها و خدمات، گسترش افق دانشگاهی، نهادسازی، مشخصات و وضعیت، بهبود کیفیت و استانداردهای آموزشی بینالمللی است».
جعفری و همکارانش با توجه به این یافتهها و بهمنظور بهبود روند بینالمللیسازی دانشگاهها پیشنهاد میدهند که «سیاستگذاران و برنامهریزان آموزشعالی در زمینه حذف یا کاهش عوامل بازدارنده در زمینههای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی- اجتماعی، علمی- آموزشی و سازمانی تمهیداتی بیندیشند و برنامههایی در زمینه آگاهیبخشی، سیاستگذاری و برنامهریزی، برقراری ارتباط با دیگر دانشگاهها، تأمین بودجه و امکانات، توانمندسازی نیروی انسانی و آزادی و استقلال دانشگاهی را طراحی و اجرا کنند».
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.