چالش‌های شهرسازی پیامد حضور اشراف در شوراهای شهری

چالش‌های شهرسازی پیامد حضور اشراف در شوراهای شهری داشتن تخصص‌های موردنیاز باید از شرایط لازم‌الاجرا برای کاندیداتوری و حضور افراد در شوراهای شهر باشد و این در حالی است که امروزه حضور در شورا‌‌ها بیش‌تر به زد و بند سیاسی و روابطی متکی شده است تا داشتن تخصص و تجربه. به گزارش صما، داشتن تخصص‌های […]

چالشهای شهرسازی پیامد حضور اشراف در شوراهای شهری

داشتن تخصص‌های موردنیاز باید از شرایط لازم‌الاجرا برای کاندیداتوری و حضور افراد در شوراهای شهر باشد و این در حالی است که امروزه حضور در شورا‌‌ها بیش‌تر به زد و بند سیاسی و روابطی متکی شده است تا داشتن تخصص و تجربه.

به گزارش صما، داشتن تخصص‌های موردنیاز باید از شرایط لازم‌الاجرا برای کاندیداتوری و حضور افراد در شوراهای شهر باشد و این در حالی است که امروزه حضور در شورا‌‌ها بیش‌تر به زد و بند سیاسی و روابطی متکی شده است تا داشتن تخصص و تجربه.

زدوبند سیاسی و روابطی، شورا‌‌ها را انتخاب می‌کند

درواقع در کشور ما بیش‌تر روابط‌مداری حاکم است و اغلب مشاهده می‌کنیم که افراد به واسطه روابط خاص خود در شورا‌‌ها حاضر می‌شوند و افراد بیش‌تر به صورت سفارشی و روابطی انتخاب می‌شوند و این در حالی است که باید انتخاب براساس گزینش افراد اصلح باشد و افراد نخبه باید از دل مردم بیرون بیایند و به شورا‌‌ها وارد شوند؛ نه کسانی که زدوبند سیاسی و روابطی دارند.

اما آنچه امروز در واقعیت مشاهده می‌کنیم به این ترتیب نیست و به همین دلیل امروز در مقایسه با کشورهای دیگر و استانداردهای جهانی، شوراهای شهری در کشور ما ضعیف عمل می‌کنند، به این دلیل که در این کشور‌‌ها انتخاب واقعی‌تر است.

برای مثال در کشوری مانند انگلیس برای پرورش دانش‌آموزان در زمینه‌های سیاسی و مشارکتی، دانش آموزان بعد از ورود به دبیرستان ملزم می‌شوند که روزانه به مدت چند ساعت تمام روزنامه‌ها و مجلات روز را مطالعه کنند و سپس با تقسیم‌بندی به احزاب خاص خود بررسی‌های لازم را از شرایط جامعه انجام می‌دهند و درنهایت هم بسیار وابسته به وطن خود هستند. با این حال در کشور ما چنین مسایلی وجود ندارد و دانش‌آموزان برای زمینه‌های مشارکتی پرورش نمی‌یابند. مسلم است که در چنین حالتی، به شهر و کشور خود هم دلبستگی پیدا نمی‌کنند.

به واسطه همین موضوعات ما نمی‌توانیم شوراهای شهر ایران را با کشورهای دیگری مانند انگلیس، ایتالیا و فرانسه مقایسه کنیم. چراکه شورا‌‌ها باید از بین افراد اصلح و از درون مردم و قلب مردم و از اهالی آن منطقه برخاسته شوند، نه این‌که مردم به صورت ناآگاهانه و صرفاً بر پایه تبلیغات و وعده‌های بیش‌تر افراد سیاسی و بانفوذ و به صورت کلی به آنها رأی دهند.

حضور اشراف در شوراهای شهری

به باور جامعه‌شناسان، مسأله تأسف انگیز اینجاست که در کشور ما مردم به صورت جدی به انتخاب شوراهای شهری نگاه نمی‌کنند و درواقع مشارکت آنها در انتخابات هم به نحوی است که آن را از سر خود باز می‌کنند. به همین دلیل آنچه امروز شاهدیم گویای آن است که بیش‌تر قشر اشراف در شوراهای شهری حضور دارند و طبیعی است که این افراد کمبود‌‌ها و درد مستضعفان را متوجه نمی‌شوند و حتی از آنها بی‌اطلاع می‌مانند و درنهایت شاهد مسایل و معضلات اجتماعی مثل معتادان گورخواب در سطح شهر‌‌ها خواهیم بود.

با این اوصاف آنچه مطرح می‌شود این سؤال است که آیا به جهت تخصصی شدن شوراهای شهر، نباید کاندیداتوری افراد برای حضور در انتخابات شوراهای شهری دارای الزاماتی باشد و به عبارتی افراد پیش از کاندید شدن، تأیید صلاحیت شوند؟

کارشناسان در این رابطه معتقدند: قانون برای این‌که کاندیداهای شوراهای شهری براساس تخصص و دانش تأیید صلاحیت شوند، راه همکاری نگذاشته است. در واقع قانون این موضوع را به صورت عام دیده و تأکید کرده که مردم از تمامی طبقات و گروه‌های اجتماعی می‌توانند کاندید انتخابات شوراهای شهری شوند.

این گروه از صاحب‌نظران در پاسخ به این‌که آیا این مسأله به نوعی ضعف قانونی تلقی می‌شود، بر این باورند که شاید نتوان اسم آن را ضعف قانونی گذاشت، چرا که دموکراسی به همین معناست و مهم این است که افراد دارای توانمندی‌‌ها و ظرفیت‌های مختلف، خود را در معرض انتخاب مردم قرار دهند. اما این مردم هستند که باید بهترین انتخاب را داشته باشند. همان‌طور که در سایر کشور‌‌ها مردم تخصص افراد را تشخیص داده و نسبت به این موضوع اهمیت بسیاری قائل می‌شوند.

تأیید صلاحیت کاندیدا‌‌ها توسط نهادهای دولتی ضددموکراسی است

براساس این گزارش، کارشناسان بر این باورند که اگر تشخیص و تأیید صلاحیت کاندیداهای شورای شهر را به نهادهای دولتی و ملی واگذار کنیم، این رویکرد ضددموکراسی، ضدتمرکززدایی و ضداختیار دادن به مردم است.

بنابراین مسأله مهم این است که شناخت و آگاهی مردم باید افزایش پیدا کند و راهی جز این وجود ندارد که مردم با صرف وقت و انرژی کافی، از صلاحیت افرادی که قرار است مسؤولیت شهر و محله آنها را به مدت ۴ سال برعهده بگیرند، مطمئن و آسوده خاطر شوند. درواقع این انتقاد به مردم وارد است که چطور برای کسانی که قرار است به مدت ۴ سال مقررات محل زندگی آنها را در اختیار بگیرند، حاضر به مطالعه و شناخت و صرف زمان نیستند؟ به این ترتیب این اشکال عمومی و فرهنگی جامعه ماست و باید برطرف شود.

از طرفی در زمینه تأیید صلاحیت افراد از سوی نهادهای ملی نیز انتقاداتی وارد است. برای نمونه در انتخابات ریاست جمهوری این انتقاد و اعتراض از سوی مردم وارد است که چرا باید چند نفر معدود تأیید صلاحیت ‌شوند و مردم ناچار باشند که به آنها رأی بدهند. هرچند به باور کارشناسان، مکانیزم انتخابات ریاست جمهوری هم اشکال دارد و مکانیزم آن می‌تواند به این صورت باشد که هر فردی نتواند کاندید ریاست جمهوری باشد و باید مکانیزم‌‌های دیگری در این میان مورد توجه قرار گیرد.

قانون چگونه باید اصلاح شود؟

درمورد شوراهای شهری هم می‌توان این کار را انجام داد و برای مثال افراد ملزم باشند که پیش از کاندیداتوری در شوراهای شهری، از سوی مجموعه‌های تخصصی و انجمن‌های فعال در این حوزه ـ‌‌برای مثال انجمن محیط‌‌زیست، انجمن معماری و شهرسازی، جامعه شهرسازان، جامعه اقتصاددانان شهری و…- تأیید صلاحیت شوند و تأییدیه مربوطه را برای ثبت‌نام ارایه کنند.

بر این اساس، لازمه این امر اصلاح قانون است تا به این ترتیب، کاندیدا‌‌ها از سوی تشکل مربوطه خود و یا چند فرد ذی‌صلاح کشوری یا شهری تأییدیه ارایه کنند و این مسایل باید در اصلاح قانون صورت پذیرد.

در حال حاضر قانون براساس مختصاتی به افراد اجازه شرکت در انتخابات شورای شهر را داده که مراجع ۴گانه هم از نظر مسایل اخلاقی و سیاسی آنها را بررسی می‌کنند و این در حالی است که از نظر تخصصی در جایی دیده نشده که شرایط و صلاحیت آنها بررسی شود و سپس آنها در معرض افکار عمومی قرار گیرند.

بنابراین آنچه مسلم است، خود مردم باید در این زمینه متقبل زحمت شوند و درواقع همان‌طور که برای خرید پوشاک و سایر لوازم مورد نیاز خود وقت کافی صرف می‌کنند، برای شناخت کاندیداهای انتخاباتی وقت بگذارند و شناخت خود را از این افراد عمیق‌تر کنند.

 

درواقع سازوکار مناسب برای تأیید صلاحیت شوراهای شهری آن است که نه شورای نگهبان، بلکه مردم باید کارکرد و عملکردهای شورا‌‌ها را تأیید صلاحیت کنند و نکته اصلی تأیید صلاحیت مردم است. درواقع شورا‌‌ها باید از درون مردم و لایه‌های زیرین جامعه برخیزند تا بتوانند در حل مسایل اجتماعی مردم و امور شهری موفق عمل کنند.