آزموده را آزمودن خطاست

دیوار کوتاه وزارت راه در برابر استیضاح  آزموده را آزمودن خطاست تجربه استیضاح وزرا نشان داده است اصولاً دم دست‌‌ترین وزیری که در معرض استیضاح نمایندگان مجلس قرار می‌گیرد وزیر راه و شهرسازی است. به عنوان مثال وزرای علوم یا آموزش و پرورش در قیاس با وزیر راه و شهرساز ی به مراتب کم‌تر زیر […]

دیوار کوتاه وزارت راه در برابر استیضاح

 آزموده را آزمودن خطاست

تجربه استیضاح وزرا نشان داده است اصولاً دم دست‌‌ترین وزیری که در معرض استیضاح نمایندگان مجلس قرار می‌گیرد وزیر راه و شهرسازی است. به عنوان مثال وزرای علوم یا آموزش و پرورش در قیاس با وزیر راه و شهرساز ی به مراتب کم‌تر زیر تیغ استیضاح قرار می‌گیرند.

به گزارش صما، دلیل این امر هم ناشی از آن است که اساساً فرسودگی و نامناسب بودن زیرساخت‌ها در حوزه راه و شهرسازی در قالب سوانح هوایی؛ ریلی و جاده‌ای فوراً نمود پیدا می‌کند، اما در مقابل اصولاً سقوط هواپیمای وزارت علوم یا از ریل خارج شدن قطار آموزش و پرورش از روی ریل، معمولاً دیده نمی‌شود و در نتیجه اصولاً وزرایی از این دست در حاشیه امنی قرار دارند.

به عنوان مثال در دولت نهم، سقوط هواپیمای مسافربری شرکت کاسپین باعث شد، مجلسی که از اساس با دولت همسو بود صندلی وزارت را از زیر پای بهبهانی، وزیر وقت راه و ترابری پایین بکشد و البته ماحصل این اتفاق، لج‌بازی رییس‌جمهوری وقت و ادغام غیرمنتظره دو وزارتخانه راه و مسکن شد که در اثر این اقدام حوزه مسکن نیز به پای سوانح هوایی قربانی شد.

به هر روی با فراز و نشیب‌هایی که متوجه وزارتخانه راه و شهرسازی شد، انتظار می‌رفت که در دوره‌های بعدی شاهد عدم تکرار سقوط هواپیما باشیم، اما با تکرار سوانح هوایی می‌توان گفت که از قرار معلوم استیضاح وزرا و اساساً هر تغییری نمی‌تواند ضامن عدم تکرار سوانح هوایی باشد و در یک کلام تغییر وزیر راه و شهرسازی به تغییر ساختار و زیر ساخت‌های صنعت حمل و نقل منجر نمی‌شود.

ذکر این نکته ضروری است خلبان شهبازی که به دلیل آن‌که هوایپمایی را به خاطر عدم باز شدن چرخش‌هایش در زمان فرود به سلامت بر زمین نشاند، ‌خلبان نخبه نامیده شده است و بار‌ها می‌گوید که هر روز انتظار دارد که یک سانحه هوایی در کشور رخ دهد و به گفته او هر روز که یک سانحه هوایی رخ نمی‌دهد، خدا را شاکر است.

او به عنوان یک فرد بی‌طرف سهم مجلس و دولت را در بروز حوادث به یک اندازه ارزیابی می‌کند و می‌گوید که نمایندگان مجلس به دلیل متخصص نبودن در حوزه صنعت هوایی، نوسازی این ناوگان را مترادف با هزینه اضافی می‌پندارند و حاضر نیستند که از صندوق توسعه ملی به نفع این صنعت هزینه کنند.

پیشتر‌ها نیز احمدخرم، وزیر پیشین راه و ترابری نیز در گفت‌وگویی با «صما» گفته بود هر زمان که با هواپیماهای داخلی تردد می‌کند متوسل به خواندن آیت‌الکرسی می‌شود و هر پرواز برای او حکم آخرین پرواز را دارد.!

در جریان سانحه هولناک سقوط هواپیمای تهران– یاسوج بسیاری انگشت اتهام را به سمت عباس‌آخوندی نشانه گرفتند و سوء‌مدیریت را به عنوان عامل اصلی وقوع این سانحه ارزیابی کردند و در نهایت نمایندگان مصمم به استیضاح وی شدند، اما عباس‌آخوندی بر این باور است که مشکل از فرایند‌ها است؛ مثلاً به گفته او برای نوسازی ناوگان صنعت هوایی رقمی نجومی در حدود ٥٠میلیارددلار نیاز است.

بی‌گمان هیچ کس نمی‌تواند منکر این شود که به هیچ وجه نباید چشم‌ها را بر روی قصور و سوء‌مدیریت‌هایی که سبب مرگ هولناک شهروندان در سوانح هوایی می‌شود، بست.

در شبکه‌های اجتماعی نیز بار‌ها عکس‌هایی از مسؤولان کشور ژاپن منتشر می‌شود که مثلاً بابت تأخیر چند دقیقه‌ای یک قطار یا جزیی‌‌ترین سومدیریت‌ها، مسؤول مربوطه در برابر شهروندان به نشانه عذرخواهی سرتعظیم فرود آورده‌اند و با این نگاه مردم انتظار دارند که عباس‌آخوندی نیز همانند مسؤولان ژاپنی فوراً استعفا دهد.

البته ذکر این نکته ضروری است که اساساً در کشورهای توسعه یافته‌ای نظیر ژاپن به این دلیل وزرا و مسؤولان در برابر قصور و سوء‌مدیریت‌ها استعفا می‌دهند که اساساً تمام سیستم‌های نرم‌افزاری و سخت‌افزاری به نحوی طراحی و تعبیه شده‌اند که با کمال دقت کار می‌کنند و اگر حادثه‌ای اتفاق بیفتد عامل مدیریت دخیل بوده و تنها کسی که باید پاسخگوی حادثه باشد شخص وزیر است، اما در ایران برعکس، فرایند‌ها دارای مشکل اساسی هستند و چرخه سیستم به درستی کار نمی‌کند اما با همه این احوال در شبکه‌های اجتماعی بسیاری با اقتباس از الگوی ژاپنی‌ها بر این باورند که تنها کسی که باید قربانی شود شخص وزیر است حال یا مثل کشور فراتوسعه یافته‌ای نظیر ژاپن وزیر استعفا بدهد یا این‌که مجلس او را استیضاح و از کار بر کنارش می‌کند.

در واقع می‌توان گفت همزمان با وقوع سانحه هولناک هوایی تهران- یاسوج بسیاری بر این باورند برای آرامش جامعه و نیز برای عدم تکرار سوانح هوایی لازم است که عباس‌آخوندی نیز به سرنوشت بهبهانی دچار شود. اما پرسش این است که چنانچه وزیرراه برکنار و شخص دیگری سکان وزارتخانه راه و شهرسازی را به دست بگیرد، تضمینی برای عدم تکرار سوانح هوایی وجود دارد و آیا اساساً وزیری که قرار است جایگزین عباس‌آخوندی شود، می‌تواند قول مساعد دهد که دیگر سانحه هوایی ناشی از فرسودگی ناوگان رخ نخواهد داد؟

قطعاً می‌توان گفت که آزموده را آزمودن خطاست و تجربه استیضاح بهبهانی نشان داده که اساساً جابه‌جایی وزرا هیچ تأثیری در بهبود فرایند صنعت هوایی که به دلیل تحریم‌ها و بی‌پولی به قهقرا رفته است، ندارد. در واقع تجربه نشان داده است که تغییر وزیر اساساً به تغییر ساختار صنعت هوایی منجر نمی‌شود و با این رویکرد به نظر می‌رسد که باید نمایندگان مجلس اگر واقعاً عزم جدی برای تقویت ناوگان هوایی و نیز جلوگیری از سوانح هوایی دارند باید به دنبال راهکارهای دیگری باشند.