مسعودفرزاد، کارشناس آب – مردمان ایران در طول چند هزار سال شکوفایی و تمدنشان تا همین یکی دو قرن پیش یکی از تأثیرگذاران اقوام بشری در تمدن انسانی و حیات برروی زمین بودند اما متأسفانه با حضور استعمار و دمیدن در آتش جهل و خرافات و همچنین افزایش ۸ برابری جمعیتی که در یک قرن […]
مسعودفرزاد، کارشناس آب – مردمان ایران در طول چند هزار سال شکوفایی و تمدنشان تا همین یکی دو قرن پیش یکی از تأثیرگذاران اقوام بشری در تمدن انسانی و حیات برروی زمین بودند اما متأسفانه با حضور استعمار و دمیدن در آتش جهل و خرافات و همچنین افزایش ۸ برابری جمعیتی که در یک قرن گذشته شاهد آن بودهایم. ره سعادت خود را گم کرده و در اکثر نقاط بیبرنامهای مدون و همیشگی به روزمرهگی پرداخته است و چون بنای زندگیاش را بر ندیدن افقهای دور نهاده یکسره در حال آزمون و خطاست و مدام خط و ربط آن را عوض میکند، بلکه بتواند چون گذشته به سعادت و کعبه آمال و آرزوهایش برسد. ملتی که روزگاری بر ۴۴ کشور جهان حکم میراند، ملتی که مس را کشف کرد، ملتی که برای اولین بار سوار بر اسب شد، ملتی که طبل عدالتش در همین زمان هم زبانزد جهانیان است؛ امروز حتی برای خود نمیتواند برنامهریزی کند. برای همین میبینیم که در جایی که آب نیست کارخانه میسازیم، در جایی که باران نمیبارد طرح توسعه اراضی کشاورزی آبی را پیش میبریم، در جایی که زمین بارور نمیشود آبش میدهیم، جایی که میشود کشت کرد خانه میسازیم، جایی که آب نداریم هندوانه میکاریم. جایی که آب نیست شهر میسازیم، جایی که باران میبارد ویلا میسازیم و… هزاران باید و نباید دیگر که همه را به اشتباه خواسته و یا ناخواسته انجام میدهیم و نتیجهاش میشود همین که از صبح تا شام به نقل منفیگویی و بدبینی از کارهایمان بپردازیم.
الان چه داریم؟! طبیعتی نابود شده، رودها خشک، تالابها بیآب، هوا گردوغباری، خاکفرسوده، شهرها پر درد و پیکر اقلیم هم خشک شده است.
آمایش سرزمین به ساختاری فضایی که برای رشدوتوسعه همگن سرزمینی با توجه به پتانسیلهای موجود و منابع طبیعی (همچنین جلوگیری از تخریب بیشتر و احیا و بازسازی طبیعت) تدوین شده است که برای همه ابعاد زندگی مردمان یک پهنه یا سرزمین راهکار و برنامه دارد.
آمایش سرزمین بر مبنای ۳ اصل جمعیت، سرمایه، منابع طبیعی استوار است. برنامهای بلندمدت است که برای همه تنگناهای اجتماعی، طبیعی، اقتصادی، فرهنگی و… برنامهای فضایی چیده شده است. آمایش، تلفیقی از ۳ علم اقتصاد، جغرافیا و جامعهشناسی است این یعنی برای توزیع متوازن همه منابع در یک سرزمین بدون آسیب رساندن به ساختار طبیعت برنامهریزی شده است.
موضوع آمایش سرزمین در ایران در سال ۱۳۴۵ در مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران با نوشتن مقالهای تحت عنوان «تنظیم فضای اقتصادی کشور» پایهریزی شد و در سال ۱۳۵۳ مرکز آمایش سرزمین تأسیس گردید.
برنامهریزان برای مناطق یا نواحی که حایز شرایط همگن و برابر و امکان همسویی با هم و شرایط اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی یکسانی داشته باشند برنامه آمایش سرزمینی در نظر میگیرند البته وسعت سرزمین باید به نحوی باشد که اجرای آمایش بتواند در آن منشأ اثر قرار بگیرد.
نگاه به برنامه آمایش سرزمین در ایران بهصورت مقطعی و گذرا و در حد شعار بوده است، بهطوری که پس از حدود ۵۰ سال شورایعالی آمایش سرزمین در سال ۱۳۹۶کشور را به ۹ پهنه آمایشی تقسیم کرد.
اگر در این همه سال به مقوله آمایش توجه میگردید و طرحهای توسعهای کشور در همه ابعاد با این برنامه طراحی و اجرا میشد و با تغییر مدیران سلیقهای و همچنین با فشار مسؤولین محلی و استانی در گوشهای از سرزمین کار برنامهریزی مختل نمیگشت؛ دیگر امروز ما کاسه چه کنم به دست نگرفته بودیم و با کشوری که منابع آن دچار سیر نزولی گشته و همگی دستخوش تغییر و تحول بنیادی شده و به طرز عجیبی رو به سوی نابود میروند، مواجه نبودیم.
استفاده و بهرهبرداری از کلیه امکانات و منابع انسانی، مالی و طبیعی و سازماندهی مناسب فعالیت انسان در پهنه سرزمینی غایت اصلی تمام برنامهریزیها در سطوح مختلف است. یگانه اصل برای برنامهریزان در بحث آمایش سرزمین داشتن اطلاعات جامعی در خصوص پراکندگی جمعیتی و جغرافیای انسانی است، به نحوی که با نگاه به پراکندگی و تمرکز جمعیتی کشور در نقاط مختلف، متوجه مقدار توسعه و پیشرفت منطقه مزبور میشویم استان تهران با سهمی حدود ۰٫۸ درصد از کل مساحت کشور نزدیک به ۱۷ درصد کل جمعیت را به خود اختصاص داده است.۴۳درصد از کل جمعیت کشور در ۵ استان تهران، خراسان رضوی، اصفهان، فارس و خوزستان ساکن هستند. این درحالی است که استانهای مذکور تنها نزدیک به ۲۶ درصد از کل مساحت کشور را در اختیار دارند. در مقابل سهم جمعیت ۲۰ استان کم جمعیت کشور حدود ۳۰ درصد بوده است. همچنین استانهای مرزی در شرق، جنوب شرقی و جنوب کشور (خراسان شمالی، خراسان جنوبی، سیستان و بلوچستان و هرمزگان)، با وجود اینکه نزدیک به ۲۷ درصد از مساحت کشور را به خود اختصاص دادهاند، تنها ۸ درصد از جمعیت کل کشور را درون خود جای دادهاند.
با توجه به پراکندگی جمعیتی کشور نمایان میشود که توازن و توزیع مناسبی در مناطق مختلف ایران انجام نشده است و این یعنی ما دچار فقدان استراتژی توسعه همگن هستیم.
امروزه که با تنشهای مختلف آبی و خشکسالی در جایجای کشور دست به گریبان هستیم. بر ما هویدا شده که رکن رکین برنامه فضایی آمایش سرزمینی حول محور آب میگردد و ابتدا برای هر کاری وجود منابع آبی مناسب و کافی باید محور و اصل و موتور محرکه آمایش سرزمین باشد
وزارت نیروی دولت دوازدهم با نگاه پیشرو و هوشمندانه به همه مباحث توسعهای بحث سازگاری با کم آبی را مطرح کرد. از آنجایی که علتالعلل مشکلات کم آبی در وهله اول ناشی از عدم مدیریت مصرف صحیح در بخشهای کشاورزی، صنعت و… میباشد، برنامه آمایش سرزمینی را در اولویت قرارداده و در حال بررسی و مطالعه و پس از آن اجرای طرح پایلوت اولیه در بعضی نقاط کشور است. بلکه بتواند در این رهگذر آب رفته را به جوی بازگرداند.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.