مشکل افزایش نرخ ارز را باید ریشه‌ای حل کرد

  رامین شاهی – قیمت ارز روز‌های پر نوسانی را طی می‌کند و ثبت نرخ بالای ۴۰۰۰ تومان در روزهای اخیر، نشان از عدم وجود تعادل در عرضه و تقاضای بازار ارز کشور دارد. هرچند وزیر اقتصاد و دارایی در چند روز اخیر اظهار داشته است که نرخ ارز کاهش خواهد یافت و این قیمت‌‌ها […]

 

رامین شاهی – قیمت ارز روز‌های پر نوسانی را طی می‌کند و ثبت نرخ بالای ۴۰۰۰ تومان در روزهای اخیر، نشان از عدم وجود تعادل در عرضه و تقاضای بازار ارز کشور دارد.

هرچند وزیر اقتصاد و دارایی در چند روز اخیر اظهار داشته است که نرخ ارز کاهش خواهد یافت و این قیمت‌‌ها فصلی و زودگذر است، لیکن گویا انتخاب ترامپ به عنوان رییس‌جمهور جدید آمریکا و نگرانی از سیاست‌های غیرعقلایی و افراطی وی، تأثیرات خود را در اقتصاد جهانی گذاشته است و در کنار مشکلات خاص فصلی و ریشه‌ای در بازار ارز کشور مشکلاتی را به وجود آورده است.

این در حالی است که رییس‌کل بانک مرکزی نیز طی هفته‌های اخیر اظهار امیدواری کرده است که در آینده نزدیک این روند صعودی متوقف و تعادل به بازار بازگردد.

دلایل نوسان نرخ ارز باید مورد بررسی قرار بگیرد. بر این اساس، در میان اقتصاددانان تحلیل‌های گوناگونی وجود دارد. برخی از آن‌ها اعتقاد دارند که پایین نگه‌داشتن مصنوعی نرخ ارز توسط دولت‌‌ها همواره باعث فاصله نرخ واقعی و اسمی ارز شده و اکنون ارز به دنبال نرخ واقعی خود است. عده‌ای نیز این اتفاق را خواست دولت می‌دانند که برای افزایش صادرات و کاهش واردات اعمال شده است.

گروهی معتقدند که در تحلیل عوامل اثرگذار در رشد نرخ ارز نباید تنها به بخشی از عوامل توجه کرد؛ زیرا عوامل متعددی در آن دخیل هستند و در برهه زمانی اخیر، عوامل غیراقتصادی نقش پررنگ‌تری پیدا کرده‌اند. تقاضاهای پنهان و کلانی درحال ورود به بازار است که مشاهده نمی‌شود؛ لذا این غلط است که مبنای رهگیری و تشخیص تقاضای بالفعل و بالقوه، صرفاً از طریق کارگزاران محدودی به نام صرافی‌‌ انجام شود. بنابراین اینکه در صرافی‌‌ها تقاضای اضافه‌ای دیده نمی‌شود، تنها مربوط به متقاضیان نسبتاً خرد می‌شود، درحالی که برخی از تقاضاهای بزرگ با مشاهده افزایش نرخ ارز و به منظور سودجویی، وارد بازار شده است.

نکته قابل توجه این‌که، سفرهای خارجی و افزایش تعداد آنها، تنها تقاضای موجود در بازار نیست و تقاضاهای پنهان دیگری نیز وجود دارد که به سادگی دیده نمی‌شود؛ باید توجه داشت که ممکن است برخی از عوامل و جریان‌ها بدون ملاحظه منافع ملی برای ایجاد اختلال در اقتصاد کشور و به‌ویژه در حوزه ارز، به تقاضای غیرواقعی ارز دامن بزنند و دولت را ناکارآمد جلوه دهند. در عین حال نباید دیو خفته‌ تقاضایی که ریشه در حجم بالای نقدینگی سرگردان، انگیزه سوداگری و در نهایت نگرانی از کاهش ارزش دارایی‌های ریالی دارد و ممکن است بار دیگر بیدار شود را نادیده گرفت. چرا که در این صورت، همه ضرر می‌کنند؛ نه تنها دولت، بلکه تک‌تک ایرانی‌‌ها و حتی کسانی که با نیت کسب سود دارایی خود را به ارز تبدیل کرده‌اند نیز متضرر می‌شوند، چراکه پس از این اتفاق، افزایش تورم تمام دارایی آنها را می‌بلعد.

بی‌تردید نرخ ارز در ایران، مهم‌ترین پارامتر اقتصادی کشور است و افزایش آن، موجب تشدید تورم و بیکاری خواهد شد. هرچند در کوتاه مدت موجب افزایش مقطعی صادرات غیرنفتی می‌شود، لیکن با واردات گران‌تر کالاهای سرمایه‌ای، شاهد افزایش بهای تمام شده تولیدات داخلی خواهیم بود. لذا هرچند دولت اعلام کرده است به دنبال تک‌نرخی کردن بهای ارز است و نرخ مورد نظر تیم اقتصادی دولت به مراتب کم‌تر از اعداد فعلی در بازار آزاد خواهد بود، اما امید است با توجه به واقعیت‌های بازار ارز در داخل کشور و به دور از نگاه‌های سطحی و جناحی، به دنبال حذف مشکلات باشیم تا در نتیجه اتفاقات تلخ سال‌های پایانی دولت قبل را شاهد نباشیم؛ زیرا افزایش نرخ ارز در کشور ما همواره دردسرساز بوده است. امری که با توجه به افزایش قیمت نفت و کاهش تحریم‌ها، امکان‌پذیر خواهد بود.