شفافیت را از کجا آغاز کنیم؟

مجتبی قدیری – شفاف‌سازی مالی یکی از آرزوهایی است که دولتمردان و بخش خصوصی همواره سنگ آن‌را بر سینه می‌زنند. نکته اینجاست که این شفافیت نه در بخش دولتی وجود دارد و نه در بخش خصوصی! این‌که بخش خصوصی همواره به دنبال شفاف‌سازی از سوی دولتمردان است، دقیقاً همان بازی کردن در زمین حریف است تا […]

مجتبی قدیری – شفاف‌سازی مالی یکی از آرزوهایی است که دولتمردان و بخش خصوصی همواره سنگ آن‌را بر سینه می‌زنند. نکته اینجاست که این شفافیت نه در بخش دولتی وجود دارد و نه در بخش خصوصی! این‌که بخش خصوصی همواره به دنبال شفاف‌سازی از سوی دولتمردان است، دقیقاً همان بازی کردن در زمین حریف است تا کم‌تر گل بخورد. چرا که اگر قرار باشد شفافیت سرلوحه کارهای اقتصادی در کشور باشد بهتر است اتاق بازرگانی صنایع‌ و معادن ایران و توابع آن مثل اتاق‌های بازرگانی شهرستان‌ها هر ساله به‌طور شفاف درآمد هزینه خود را اطلاع‌رسانی کنند که چقدر درآمد دارند؟ و چقدر هزینه کرده‌اند؟ و این هزینه در کدام بخش‌ها انجام شده است؟ این‌که اتاق بازرگانی در خصوص درآمد خود هیچ‌گاه به‌طور شفاف اطلاع‌رسانی نکرده است، خود جای سؤال دارد؟

حالا چگونه است که این نهاد بخش خصوصی که قرار است مستقل از دولت باشد و حامی بخش خصوصی چرا نباید در خصوص میزان درآمد خود اطلاع‌رسانی دقیق و شفافی داشته باشد.

البته هیأت مدیره این اتاق هر ساله آمار و ارقامی را در خصوص میزان درآمد و هزینه‌کرد خود اعلام می‌کند؟ اما این ارقام از نظر بسیاری از فعالان اقتصادی عضو همین اتاق، همواره زیر سؤال است.

به راستی چرا هیأت مدیره اتاق در خصوص درآمدهای اتاق به صراحت شفاف‌سازی نمی‌کند؟ لذا چگونه انتظار دارد تا بخش‌ها و نهادهای مختلف دولتی در خصوص درآمد‌ها و هزینه‌های خود به صراحت شفاف‌سازی صریح داشته باشد!

متأسفانه نهادهای دیگر بخش خصوصی مثل اتاق اصناف نیز با این مشکل روبه‌رو است و در خصوص درآمد‌ها و هزینه‌های آن ابهامات زیادی وجود دارد. لذا نباید از بخش دولتی انتظار شفافیت داشت! زمانی که بخش خصوصی شفافیت را فقط از دولت طلب می‌کند، نباید انتظار داشته باشد دولت به این شفافیت تن دهد.

این پنهان‌کاری باعث شده است تا تمام بخش‌های اقتصادی کشور درگیر آن شوند و حتی امروز شاهد هستیم، کوچک‌‌ترین واحدهای کسب‌و کار تلاش دارند برای فرار مالیاتی درآمد واقعی خود را پنهان کنند تا مالیات واقعی را نپردازند!

به جرأت می‌توان گفت، این عدم شفافیت بیماری مزمنی است که ریشه در تاریخ این مرز بوم دارد. برای اثبات آن می‌توان مثال‌های فراوانی زد، مثل سن بانوان محترم در جامعه، یا کوچک گرفتن شناسنامه در گذشته‌های نه چندان دور برای فرار از خدمت سربازی، یا به قول همان قدیمی‌‌ها اجباری، این روز‌ها نیمه اول گرفتن شناسنامه نوزادان برای دیر نرفتن به مدرسه و هزاران مثال دیگر … .

این چیزهای ساده که به این راحتی از سوی مردم کتمان و پنهان می‌شود، ریشه در گذشته دارد و به راحتی‌‌ نیز درست نمی‌شود.

حال چگونه انتظار داریم مردم در خصوص درآمدهای مالی خود واقعی صحبت کنند! همین امر با گسترده شدن در کسب‌وکار‌ها و انجمن‌ها، اتحادیه‌ها، اصناف، اتاق بازرگانی تا دولت ادامه می‌یابد. لذا ما که به دنبال شفافیت مالی هستیم باید پس از زدن یک سوزن به خود، جوالدوز را بر بدنه دولت فرو کنیم. واضح است تا زمانی‌که صاحبان کسب‌وکارهای مختلف، برای فرار مالیاتی، به دنبال پنهان‌سازی درآمدهای خود هستند، نمی‌توانند تقاضای شفافیت از دولت داشته باشند.

فقط در این میان کارکنان حقوق بگیر بخش دولتی و خصوصی هستند که درآمدهای آنها مشخص و شفاف است و قبل از دریافت حقوق خود مالیاتشان را پرداخت می‌کنند. البته بعد از رسوایی حقوق‌های نجومی باید گفت حقوق‌بگیران ارشد دولتی از این قاعده مستثنی شده‌اند.

امیدواریم این شفافیت مالی را که همه بر آن تأکید و اتفاق نظر دارند، از خود شروع کنند.