کاسه صبر مناطق نفتخیز لبریز شد!

کاسه صبر مناطق نفتخیز لبریز شد! سمیه مهدوی- باز هم وقوع یک رخداد طبیعی دست مدیران بحران را در پوست گردو گذاشت و ضعف این مدیریت را به رخ کشید، به گونه‌ای که مجدداً باعث شد وظایف این ارگان کاغذی بر گرده دولت سنگینی کند. طی هفته گذشته آب، برق، تلفن و در نهایت اینترنت […]

کاسه صبر مناطق نفتخیز لبریز شد!

سمیه مهدوی- باز هم وقوع یک رخداد طبیعی دست مدیران بحران را در پوست گردو گذاشت و ضعف این مدیریت را به رخ کشید، به گونه‌ای که مجدداً باعث شد وظایف این ارگان کاغذی بر گرده دولت سنگینی کند.

طی هفته گذشته آب، برق، تلفن و در نهایت اینترنت شهرهای خوزستان در یک چشم برهم زدن باد هوا شد! البته هوایی که برای مردمان آن منطقه نه قابل رؤیت است و نه قابل استشمام.

در شرایطی که در شهرهای خوزستان از شدت صافی هوا چشم، چشم را نمی‌بیند این قطعی آب و برق هم شد «قوز بالای قوز»!

حال در این وانفسای گرفتاری‌ها از یک طرف مردم به دردسر افتادند و از سوی دیگر مقامات برای رمزگشایی از طوفان گردوخاک به تکاپو .

این وضعیت بغرنج تا جایی پیش رفت که پای ۳ تن از وزرای نفت، نیرو، جهاد کشاورزی و همچنین معصومه‌ابتکار به‌عنوان رییس سازمان محیط‌زیست به مجلس کشیده شود.

مسأله ورود ریزگرد‌ها با قدمتی دیرینه از مرزهای کشور فراتر رفته و تبدیل به یک چالش بین‌المللی شده است. این چالش کهنه‌کار با ورود به فازهای جدید در شهرهای خوزستان تاکنون ۱۰۰ میلیارد تومان روی دست دولت هزینه گذاشته است.

در ماجرای اخیر خوزستان رطوبت هوا با کمک گردوغبار یک معضل گلی برای عایق‌های پست‌های برقی به وجود آورد تا برای چند روز آب و برق این استان قطع شود.

استانی که برروی ثروتی عظیم خوابیده است؛ جای سؤال دارد که چرا مردمانش از موهبت‌های این ثروت نفعی نمی‌برند و بالعکس آلودگی‌های زیست‌محیطی دامنگیرشان می‌شود؟ و رسیدگی مؤثری نیز در این امر صورت نگرفته است؟

در پی پررنگ شدن این بحران، رهبرمعظم‌انقلاب طی سخنانی از این وضعیت انتقاد کردند و از مسؤولان خواستند تا در اسرع وقت به این امر رسیدگی کنند. به‌دنبال این سخنان بود که هفته اخیر، کارناوال دولتی عزم خوزستان کرد.

در این حادثه خسارت‌های اساسی متوجه تجهیزات برقی شد؛ نیروگاه‌ها از مدار خارج شدند و تصفیه‌خانه‌های آب شرب به‌دنبال قطعی برق تعطیل. زیرا این تصفیه‌خانه‌ها که مسؤولیت تأمین آب شرب را برعهده دارند از برق اضطراری نیز محروم بودند؛ همه این عوامل دست‌به‌دست هم داد تا خوزستانی‌ها یک اتفاق تلخ را تجربه کنند. بنابراین رخ دادن دومینووار این اتفاقات کل امورات رفاهی، خدماتی و صنعتی شهرهای این استان را مختل کرد.

از سوی دیگر تولیدات نفت نیز برای ۲۴ ساعت متوقف شد، یعنی در ظرف یک روز مختل شدن برق‌رسانی؛ در بخش تولید نفت، آن منطقه ۸۰۰ هزار بشکه متضرر شد.

حال بماند که در این بین برای ساماندهی اوضاع، عذرخواهی‌ها و تشکرهایی بین مسؤولان و مردم ردوبدل شد، اما بسیاری از نمایندگان و مردم بومی از این روند ناخشنود بوده و هستند و به صرف قول و وعده‌وعید‌ها، رضایتی ندادند. پیرو همین امر انتقادات سختی را نیز به مسؤولان وارد کردند.

کمی پیش‌تر از استقبال گرم مردم میناب در نخستین روزهای گرم سال با ظاهر آغشته به گل و لیوان خالی از آب مقابل معصومه ابتکار تا این اواخر انتقادات شدیدالحن نمایندگان در سفیر جدیدش به اهواز، همگی حکایت از لبریز شدن کاسه‌های صبر مردم دارد.

این اتفاق پای مسؤولان را از وزرا گرفته تا شخص رییس‌جمهوری به خوزستان، مهد «مکنت‌نفتی » و «نکبت‌آلودگی» باز کرد.

اما هنوز متولی اصلی بحران خوزستان و استان‌های همجوارش مشخص نیست.

سازمان محیط‌زیست با فرماندهی معصومه‌ابتکار تاکنون نتوانسته آنچنان که بایسته و شایسته است، از عهده مهار این بحران برآید.

طرح‌های ضربتی روی میز وزارت نیرو قرار گرفته است در همین راستا، هیأت دولت در روزهای اخیر ۳۰ میلیارد تومان برای مهار ریزگرد‌ها در کوتاه‌مدت تصویب و به وزارت جهاد کشاورزی نیز برای اجرا ابلاغ کرده است.

نبض صنایع به‌ویژه نفت در گرو حیات خوزستان و استان‌های همجوارش می‌زند اما متأسفانه همچنان شاهد هستیم نسبت به این مناطق نفتخیز کم‌لطفی می‌شود.

در چنین شرایطی آیا باید همیشه یک اتفاق طبیعی رخ دهد تا مسؤولان از خواب برخیزند؟ همزمانی وقوع توفان گردوغبار با بالا رفتن میزان رطوبت هوا دست فرسودگی تجهیزات، نبود بودجه کافی برای ساماندهی به این تجهیزات و در یک کلام، عدم مدیریت درست را رو کرد.

 

حال باید دید پس از سخنان ریاست جمهوری و آماده‌باش مدیران مسؤول مبنی بر ساماندهی اوضاع، مسؤولان چه تاکتیکی را و با چه میزان هزینه‌ای در پیش خواهند گرفت تا درد لاعلاج این ریزگرد‌ها و آلودگی‌ها را درمان کنند.