توزیع ثروت در مناطق محروم با بهرهبرداری از معادن محمد قرهداغلی مهاجرت روستاییان به شهر، تراکم جمعیت، سر ریز جمعیت شهر به حاشیهها و… اصطلاحاتی است که سالهاست در ادبیات سیاسی و اقتصادی کشور از سوی مسؤولان و کارشناسان بیان میشود. تراکم جمعیت در شهرها باعث شده تا توزیع ثروت در جامعه مطابق قواعد، ضوابط […]
توزیع ثروت در مناطق محروم با بهرهبرداری از معادن
محمد قرهداغلی
مهاجرت روستاییان به شهر، تراکم جمعیت، سر ریز جمعیت شهر به حاشیهها و… اصطلاحاتی است که سالهاست در ادبیات سیاسی و اقتصادی کشور از سوی مسؤولان و کارشناسان بیان میشود. تراکم جمعیت در شهرها باعث شده تا توزیع ثروت در جامعه مطابق قواعد، ضوابط و استانداردهای تعریف شده پیش نرود و هر روز شاهد خیل مهاجرت روستاییان به شهرها و از شهرهای کوچک به کلانشهرها باشیم و در اطراف تمامی شهرهای بزرگ و کلانشهر در کشور کانونهای حاشیهنشینی را شاهد هستیم که وضعیت زندگی در آنها بسیار بد است به گونهای که قابل بازگو کردن نیست! حاشیههایی که مسایل و مشکلات زیادی را برای شهر همجوار خود ایجاد کردهاند.
به راستی این مهاجرت در پی چه اتفاق میافتد؟ خشکسالی، بلایایی طبیعی؟ یا اینکه سیاستها و برنامههای دولتها باعث این سیل مهاجرت میگردد؟
سؤالی که اگر بخواهیم منصفانه و بدون نگاه جانبدارانه به آن پاسخ دهیم باید دولتها و دولتمردان را مقصر این امر معرفی نماییم. چرا که سیاستها و برنامههای اقتصادی کشور بیش از آنکه نگاه ملی داشته باشد و ظرفیتهای بالقوه را به بالفعل تبدیل نماید، روی بالفعلها تأکید دارد تا بالفعلها را بالفعلتر کند و شاید همین نگاه بالفعلتر باعث شده هزینههای توسعه کشور چندین برابر شود، بدون آنکه نتیجه مطلوبی در پی داشته باشد.
یکی از مهمترین ظرفیتهای بالقوه که میتوان در گستره ملی به دور از شهرها از آن بهره برد و آنرا به بالفعل تبدیل نمود بهرهبرداری از معادن کشور است، معادنی با فرآوری، ارزشافزوده بالایی در پی دارند. معادنی که اگر صنایع فرآوری را در کنار خود داشته باشند میتوانند منطقه تحت پوشش خود را توسعه دهند و مانع مهاجرت از روستا یا شهرهای کوچک به سوی کلانشهرها شود و حتی امکان جذب نیروی متخصص باعث میشود تا یک مهاجرت برعکس از کلان شهر به مناطق کمتر توسعه یافته مثل روستاها و شهرهای کوچک را شاهد باشیم. یا شاهد پایهگذاری شهرهای جدیدی باشیم که جذبکننده نیروی کار از سراسر کشور باشد.
اما بهرهبرداری از معادن بیش از آنکه با برنامههای توسعهای و نگاه جمعیتی و دیدگاههای توزیع عادلانه ثروت همراه باشد، صرفاً با کسب سود برای بخش خاصی همراه است و این امر باعث شده حتی در مناطق نفتی که ثروت سرشاری در خود دارد، شاهد فقر باشیم. مهمترین میدان گازی کشور در عسلویه است و طرحهای توسعهای مختلفی در آن در حال اجراست، با اینحال شاهد شکلگیری هیچ شهری نیستم و نیروی کار آن بیشتر مهاجرانی هستند که مدام در رفتوآمد هستند.
در حالیکه این مناطق میتوانست در کنار خود شهرهای جدید را شکل بدهد که سرریز جمعیتی کلانشهرها یا روستاها را در خود جای دهد. اما همان نگاه کسب ثروت برای گروه خاص باعث شده تا توسعه معادن بدون دیدگاه توسعهای همراه باشد. در حالیکه در مبانی اقتصادی برای شکلگیری یک شهر شغل پایه ضروری است و در پی آن مشاغل پیرو خودبهخود به وجود میآیند، اما متأسفانه اشتباهات سیاسی و اقتصادی دولتمردان باعث شده تا شاهد شکلگیری شهرهای جدید در کنار کلانشهرها باشیم که فقط مشاغل پیرو در خود دارد و مشاغل پایه آن که اساس درآمدی یک شهر را تشکیل میدهد در همان کلانشهرهاست و این امر فقط تردد میان این شهرها را افزایش داده است که در پی خود ترافیک، افزایش آلودگی و مصرف بالای سوخت را در پی دارد.
ای کاش نگاه برای ایجاد شهرهای جدید یا تثبیت جمعیت در روستاها با بهرهبرداری از معادن همراه شود تا شاهد توزیع ثروت در مناطق محروم و کمتر توسعهیافته باشیم که در پی خود کاهش مهاجرت از این مناطق به سوی کلانشهرها را شاهد باشیم.
لذا بر دولتمردان واجب است تا در کنار بهرهبرداری از معادن به دنبال صنایع فرآوری معدنی در کنار آنها باشند که میتواند اقتصاد یک منطقه را متحول کنند.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.