استعفای مسؤولان از مد افتاد!

سمیه مهدوی- حادثه پشت حادثه، سونامی آتش‌سوزی‌ها پس از یک رکوردزنی چشمگیر توانست آمار فجایع صنعتی را بالا ببرد. بلبشویی که از ابتدای سال جاری در مجتمع‌های پتروشیمی و پالایشگاه‌های نفتی رخ نشان داد، حال در روزهای پایانی سال با انفجارهای مهیب در حوالی نیروگاه‌های برقی جلب توجه کرد. اگر به حساب اغراق و غلو […]

سمیه مهدوی- حادثه پشت حادثه، سونامی آتش‌سوزی‌ها پس از یک رکوردزنی چشمگیر توانست آمار فجایع صنعتی را بالا ببرد. بلبشویی که از ابتدای سال جاری در مجتمع‌های پتروشیمی و پالایشگاه‌های نفتی رخ نشان داد، حال در روزهای پایانی سال با انفجارهای مهیب در حوالی نیروگاه‌های برقی جلب توجه کرد.

اگر به حساب اغراق و غلو نگذاریم به فاصله هر ۳۰ روز، صنعت نفت شاهد یک اتفاق تلخ بود. در برخی موارد حتی به سرِ ماه هم نمی‌رسید و با کوتاه شدن فواصل زمانی اتفاقات، تعداد دفعات وقوع حوادث افزایش می‌یافت. خسارت‌هایی که فقط متوجه مسایل مالی نبوده است و متأسفانه نیروهای انسانی بیشماری در این جریانها قربانی شده و می‌شوند.

زیر پوست صنایع چه می‌گذرد و با وجود این سیل عظیم اتفاق‌های ناگوار چرا تصمیمات کاربردی و اجرایی گرفته نمی‌شود؟

در اصل برای جلوگیری از عدم پیوستن سایر مجمتع‌های صنعتی به لیست سیاه مرگ و خسارت‌ها چه باید کرد و چه برنامه‌ای را باید تدوین نمود؟

مقصر کیست؟ عاملان نظارتی یا ارگان‌های اجرایی؟

اما در این بین یک امر مسلم است و آن این‌که حوادث اخیر نشان می‌دهد، ضعف و نقصان در بهداشت و سلامت ایمنی در محیط کارهای صنعتی به شدت حاکم شده و متأسفانه هیچ گوش شنوایی برای به روز کردن اصول HSE وجود ندارد و الزام کردن واحدهای صنعتی به رعایت مسایل ایمنی به حاشیه رفته است.

این‌که تاکنون با وجود اِعمال قوانین و مقررات نظارتی هنوز بازده و خروجی مناسبی از این امر عاید مجتمع‌های پتروشیمی و پالایشگاهی نشده است، خود جای سؤال دارد!

وقتی نگاهی به سرخط اخبار حوادث می‌اندازیم تا سرنخ اصلی ماجرا‌ها را پیدا کنیم، تنها به یک وجه مشترک در تمامی این خبر‌ها می‌رسیم و آن «بررسی علت وقوع ماجرا» است. روز نخست حادثه، مسؤولان می‌گویند: علت در دست بررسی است؛ فردای انتشار خبر، تکذیبیه‌ها شروع می‌شود و در نهایت به گفتن این‌که در پی نقصی فنی، جرقه حادثه روشن شده است، بسنده می‌کنند.

اما این‌که متصدیان و مسؤولان چه میزان تلاش می‌کنند تا از وقوع حوادث مشابه جلوگیری شود، مشخص نیست.

معمولاً در این مواقع با جاافتادن فرهنگ عذرخواهی مدیران، گاهی اوقات در قالب استعفا دادن‌ها و برخورد ضربتی با مقصران اصلی در قالب برکناری‌ها، کمی از آلام این حوادث کاسته می‌شود؛ اما این اصل تا چه حد در کشور ما اجرایی شده است؟ شاید به قول جهانگیری _معاون اول ریاست جمهوری_ فرهنگ استعفا دادن در جامعه ما نهادینه نشده است. پس نباید توقع بی‌موردی را از خاطیان داشت. اگر این فرهنگ میان مدیران جان بگیرد، مسؤولیت‌پذیری‌ها رنگ دیگری خواهد گرفت.

۳۰ حادثه، ۱۴ کشته و برکناری تعداد معدودی از مقصران نتیجه حوادث رخ داده در سال جاری بوده است.

مدیریت بحران عامل بسیار مهم و سرنوشت‌سازی در پروژه‌های نفتی، گازی و پتروشیمی است. اگر در چنین مواردی المان‌های مدیریتی به درستی به‌کار گرفته نشود، ماحصلی جز به باد دادن هزاران میلیون دلار و بازی کردن با جان کارکنان، پیمانکاران و کارگران نخواهد داشت.

از ابتدای امسال تاکنون شمارش تعداد حوادث صنعت نفت و پتروشیمی به ۳۰ مورد رسیده که فقط تعداد انگشت‌شماری از آن به برکناری مسؤولان خاطی منجر شده است.

این سناریو در سال ۹۵ با گُر گرفتن پتروشیمی تندگویان شروع و به حریق در مروارید عسلویه ختم شد.

با یک شمارش سرانگشتی می‌توان دریافت مجتمع‌های پتروشیمی با پشت سرگذاشتن سایر بخش‌ها همچون میادین نفتی و خطوط گازی بیش‌ترین آمار آتش‌سوزی‌ها و تلفات مالی – جانی را از آن خود کرده‌اند.

البته در سطح کلان‌تر وزارت نفت به‌عنوان ارگان اصلی این صنعت، اواسط سال با اوج گرفتن آتش‌سوزی‌ها در مجمتع‌های پتروشیمی، تمام بخش‌های خصوصی را ملزم به رعایت قوانین جدید در حوزه HSE کرد. کار تا جایی پیش رفت که زنگنه با دادن اولتیماتوم به شرکت‌های پتروشیمی خصوصی درصدد جلوگیری از بیش‌تر شدن اتفاق‌ها برآمد.

اما هشدار «قطع خوراک پتروشیمی‌ها» نیز نتوانست کاری از پیش ببرد. هرچند از میزان حوادث متناوب و پشت سرهم به‌شدت کاسته شد اما این روند پایان نیافت. طی هفته گذشته انفجار در پتروشیمی مروارید، ۶ مصدوم برجای گذاشت.

قطع به یقین این امر بازخورد جالب و مناسبی در بین شرکت‌های بین‌المللی نخواهد داشت؛ چرا که بازار داخلی علاوه بر ارایه ضمانت مالی به کشورهای متقاضی باید امنیت فضای کاری در صنعت‌ها را نیز در قبال آنها برعهده بگیرد.

در این مدت جلساتی نمادین برگزار شد، ولی نتیجه مثبت و کاربردی از آنها به‌دست نیامد. جلسات نمادینی که به ابلاغ تعدادی دستورالعمل و بخشنامه‌ها منجر می‌شود اما به مرحله اجرا نمی‌رسند.

سقوط از بلندی به دلیل عدم استفاده از تجهیزات انفرادی توسط پیمانکاران، نشتی گاز به دلیل عدم نصب قطعات استاندارد، برق‌گرفتگی، سقوط بالگرد و… که نتیجه این امر آسیب رساندن به منابع مالی ارزی و کشته شدن ده‌ها تن شد.

کم‌تر از ۱۵ روز به پایان سال باقی مانده است، حال باید دست به سوی آسمان بلند کرد و برای گذشتن خطرات احتمالی از بیخ گوش صنایع فقط دعا کرد!