لطفاً بدون تخریب رقابت کنید،مرسی اَه محمدرضا عیوضی حق تعیین سرنوشت از طریق رأی دادن و حضور در انتخابات، حقی است که در نظام جمهوری اسلامی به درستی برای شهروندان در نظر گرفته شده و از طرفی، میزان مشارکت مردم از طیفها و دیدگاههای مختلف نمادی از مقبولیت نظام اسلامی از سوی مردم کشور است […]
لطفاً بدون تخریب رقابت کنید،مرسی اَه
محمدرضا عیوضی
حق تعیین سرنوشت از طریق رأی دادن و حضور در انتخابات، حقی است که در نظام جمهوری اسلامی به درستی برای شهروندان در نظر گرفته شده و از طرفی، میزان مشارکت مردم از طیفها و دیدگاههای مختلف نمادی از مقبولیت نظام اسلامی از سوی مردم کشور است که همیشه خاری در چشم دشمنان بوده است.
در منطق دینی، اجتماعی و سیاسی، میتوان شرکت در انتخابات را هم حق دانست و هم وظیفه و تکلیفی که بر دوش افراد مکلف قرار دارد؛ عقل نیز مشارکت و سهیم شدن در تعیین سرنوشت جامعه و کشور را میپسندد و حق رأی را بهترین گزینه برای انتخاب مسیر سرنوشت جامعه و کشور میداند.
حق انتخاب، همان حق بیانی است که هر فرد در هر اجتماعی با هر میزان گستردگی و تنوع، خواهان آن است، زیرا از این طریق خود را به تأمین نظر دلخواهش نزدیکتر میبیند و رضایت بیشتری از حضور در آن اجتماع خواهد داشت.
حدود یک ماه تا انتخابات ریاست جمهوری باقیمانده است. به نظر میرسد شکلگیری فضای دوقطبی که اکنون آغاز شده، احتمالاً هرچه به سمت انتخابات پیش برویم، شدت بیشتری پیدا خواهد کرد.
فضایی که امروز به وجود آمده از مؤلفههای رقابت سالم انتخاباتی فاصله دارد و این نگرانی وجود دارد که رقابتهای ناسالم در روندی ابعاد وسیعتر و نگرانکنندهتری به خود بگیرد.
اینکه هر روز کاندیداهای احتمالی ریاستجمهوری و سایر مهرههای مهم و مؤثر در جریان انتخابات آتی با انواع اتهامات از قبیل ناکارایی، باجدهی به قدرتهای بزرگ، بعضاً آمارسازی، حتی دروغگویی و عوامفریبی روبهرو شوند، در روند تغییرات سیاسی کشور مخرب است و برخی از هزینههای آن حداقل از آن جهت که افکار عمومی را نسبت به اغلب اشخاص و ارکان نهادهای رسمی کشور بیاعتماد میکند، غیرقابل جبران خواهد بود.
آیسان تنها، تحلیلگر نشریه تجارت فردا معتقد است: این موضوع حتی میتواند در مشارکت سیاسی شهروندان در جریان انتخاباتهای مهم آتی کشور نیز تأثیرگذار باشد. به هر حال در جریان از بین رفتن سرمایه اجتماعی دولت فقط اشخاصی خاص نیستند که اعتبارشان مخدوش شده و با طرد عمومی روبهرو میشوند، اگر موارد زیاد شود، رفتهرفته منجر به آن خواهد شد که اعتماد عمومی نسبت به بخشی از دستگاهها از جمله دولت تضعیف شده و مردم را از مشارکت فعالانه در جریان انتخابات بازدارد.
روندی که اگر تا انتهای انتخابات ریاست جمهوری آتی ادامه پیدا کند، فارغ ار نتیجه انتخابات، هزینههای جبرانناپذیری را بر اعتبار نظام سیاسی کشور تحمیل خواهد کرد. این روزها فضای رسانهها به بستر بیبدیلی برای جولان اتهامات علیه گروههای مختلف سیاسی تبدیل شدهاست.
با این همه، آنچه درباره عملکرد رسانهها مورد نقد قرار میگیرد، روشنگری درباره اعمال سیاسیون و شفافیت درباره برنامهها و تبعات اقدامات آنها نیست. چرا که با توجه به رابطه مستقیم بین توسعه سیاسی و اقتصادی و ارتباطات همگانی و نقش غیرقابل انکار رسانههای گروهی در هدایتگری افکار عمومی، ساختن ایدئولوژی و فرهنگ تودهها، ایجاد همبستگی اجتماعی و پرورش شهروندانی نقاد و… در عرصههای مختلف، حضور فعالانه رسانهها در عرصه سیاست نیز با روشنگری درباره ماهیت جریانهای سیاسی و اقدامات، برنامهها و اهداف سیاستمداران میتواند نقش مفید و مؤثری را در افزایش دانش سیاسی شهروندان و مشارکت عالمانه سیاسی آنها ایفا کند.
با این حال به نظر میرسد آنچه این روزها در ویترین برخی رسانههای ایران در جریان است، نه تنها تلاش برای ایجاد شفافیت در جهت پیشبرد بهتر امور کشور و ایفای نقش رسانه در جامعهای باز و کثرتگرا برای حرکت به سمت توسعه سیاسی نیست، بلکه ایجاد فضایی است برای تصفیهحسابهای سیاسی، از طریق تخریب و تخطئه که بعضاً واقعیت هم قربانی منافع سیاسی گروهها میشود.
این قبیل رفتارهای سیاستزده که جلوه آن در پیشخوان دکههای روزنامهفروشی کشور قابل مشاهده است، فارغ از بحث آسیبی که به اعتبار و سرمایه اجتماعی نظام سیاسی در کشور وارد میکند، سهواً یا عمداً منافع ملی را نشانه میرود.
به عبارت دیگر میتوان گفت این روزها در فضای قبل از انتخابات کشور، رقابتی پنهان و البته مخرب آغاز شده که آسیبهای آن اکنون حداقل از دو منظر قابل بررسی است، ابتدا ضربه مهلکی که به سرمایه اجتماعی دولت وارد میشود و سپس تصمیمات سیاستزدهای که ممکن است مسؤولان در روند جریانسازیها بگیرند و هزینههای جبرانناپذیری را به کشور تحمیل کنند.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.