آزمون آخر مدیریت بحران!

مائده شیرپور – سازمان هواشناسی در لابه لای تعطیلات و بین التعطیلات هشدار جدیدش را صادر و البته تکرار کرد! حتی رونوشت‌هایی که به همه دستگاه‌های اداری فرستاد تا شاید این‌بار کسی در اداره‌ای هشدار را بخواند و دلش بخواهد قبل از ایجاد بحران فکری کند! شاید این بار به جز گفتن «غافلگیر شدیم» مردم جمله […]

مائده شیرپور – سازمان هواشناسی در لابه لای تعطیلات و بین التعطیلات هشدار جدیدش را صادر و البته تکرار کرد! حتی رونوشت‌هایی که به همه دستگاه‌های اداری فرستاد تا شاید اینبار کسی در اداره‌ای هشدار را بخواند و دلش بخواهد قبل از ایجاد بحران فکری کند! شاید این بار به جز گفتن «غافلگیر شدیم» مردم جمله جدیدی بشنوند.

هشدار به همه ادارات رفت تا شاید آن درخت‌هایی که از برف پیش‌بینی شده هفته‌های قبل هنوز نشکسته‌اند، هرس شوند تا دوباره بار سنگین برف را بر شانه‌هایشان نبیند و نشکنند، تا سیم‌های برق پاره نشوند؛ تا مدیریت بحران زمین‌گیر نشود!

سازمان هواشناسی هشدار داد که «از ۲۳بهمن ماه تا دوم اسفند ورود دو موج قدرتمند را به کشور خواهیم داشت که هر دو موج بارش‌های شدیدی را به دنبال دارند. بارش‌های شدید باران در ایلام، کرمانشاه، لرستان، کردستان، شمال خوزستان، گیلان، مازندران، تهران، گلستان موجب آبگرفتگی معابر عمومی خواهد شد. در استان‌های شمال‌غربی بارش برف موجب اختلال در تردد جاده‌های برون‌شهری و کوهستانی می‌شود.»

سازمان هواشناسی هشدار داد و حتی به جای وزارت راه، به رانندگان جاده‌ها هم پیام صادر کرد «روزهای سه‌شنبه و چهارشنبه از جاده‌های منتهی به ارتفاعات البرز و زاگرس مرکزی تردد نکنید، در غیراین صورت در برف و کولاک گرفتار خواهید شد.» شاید این‌گونه حوادث کم‌تری را شاهد باشیم و مدیریت بحران قبل از ایجاد بحران، بتواند مفید واقع شود و یکبار راهکاری را انتخاب کند تا بتوانیم از بحران بهترین بهره‌برداری را کرده و آن را تبدیل به فرصت کنیم.

شاید این آخرین فرصت مدیران بحران فعلی برای نشان دادن کارایی خود باشد؛ جلوگیری صحیح از خساراتی پیش‌بینی شده و البته هدایت بارش‌ها به مناطقی برای استفاده! آن هم در شرایطی که کشور با بحران کم‌آبی مواجه است. قطعاً اگر این بار مدیران در سطوح مختلف نتوانند بحران پیش‌بینی شده را به خوبی مدیریت کنند و اقداماتی مثل تشکیل جلسه با فاصله ۱۲ساعت پس از بحران، نادیده گرفتن اخطار هواشناسی و ابلاغ دیرهنگام وضعیت جاده‌ها و… را تکرار کنند، هیچ بهانه‌ای برای ابقای آنها در پست‌های خود نمانده و البته باید افراد برکنار شده را نیز رصد کرد تا مانند فردی که در حادثه برخورد دو قطار در ایستگاه هفت‌خوان از ریاست راه‌آهن استعفا داد، با پستی دیگر بازنگردند و اشتباه را دوباره در پستی دیگر، تکرار نکنند. درست است که اقدام سریع آن هم برای چند استان به‌طور همزمان کار سخت و پیچیده‌ای است اما برگزیدگان برای مدیریت بحران، از ابتدا با شرایط سخت کاری خود آشنا بوده و می‌دانستند که قرار نیست حقوقی در قبال انجام کار معمولی دریافت کنند. آنها می‌دانستند که قرار است حقوق بگیرند تا غافلگیر نشوند و با کم‌ترین خسارات از پس بحران‌ها برآیند. آنها کم یا زیاد با همین مبلغ حقوق معمول، پذیرفتند در ستاد مدیریت بحران کار کنند.

 پر واضح است که بسیاری از مدیران بحران، زحمات فراوانی را در حین رخدادهای طبیعی انجام می‌دهند و شاید بسیار هم دچار مشکل و سانحه شوند اما نکته مهمی که می‌تواند باعث شود که چنین زحماتی معقول‌تر و حتی کم‌تر شود برنامه‌ریزی قبل از ایجاد رخدادهاست.

واضح است که بحث ما با مدیران مربوطه، کم‌کاری آنها نیست بلکه درباره کارکرد درست و هدایت صحیح بحران و ساختن فرصت از دل بحران‌ها است. امروزه حتی مدیران بحران در جهان از فوران آتشفشانی برای کمک به حاصلخیز‌سازی زمین‌های کشاورزی استفاده می‌کنند، از دل زلزله برای اشتغال‌زایی فرصتی مغتنم می‌سازند نه اینکه با بارش اندکی برف،‌ با بی‌مبالاتی اجازه دهند عده‌ای شروع به سوءاستفاده برای بالا بردن کرایه‌ها و… کنند. به هرحال مردم منتظر می‌مانند و شاید آخرین فرصت را به مدیران بحران می‌دهند.