ضرورت كمي‌سازي فرايند شركت در مناقصه

بهينه‌سازي استراتژي شركت در مناقصات با رويكرد تحليل سلسله مراتبي فازي FAHP )) ضرورت كمي‌سازي فرايند شركت در مناقصه بي‌شك مبناي هر تصميم‌گيري پارامترهايي هستند كه به‌طور ذهني توسط تصميم گيرنده با يكديگر سنجيده شده و قوت اثر برخي از آن پارامتر‌‌ها منجر به انتخاب يك گزينه و درنهايت تصميم‌سازي مي‌شود. نظر به اين‌كه ذهن […]

بهينه‌سازي استراتژي شركت در مناقصات با رويكرد تحليل سلسله مراتبي فازي FAHP ))

ضرورت كمي‌سازي فرايند شركت در مناقصه

بي‌شك مبناي هر تصميم‌گيري پارامترهايي هستند كه به‌طور ذهني توسط تصميم گيرنده با يكديگر سنجيده شده و قوت اثر برخي از آن پارامتر‌‌ها منجر به انتخاب يك گزينه و درنهايت تصميم‌سازي مي‌شود.

نظر به اين‌كه ذهن انسان قادر به تحليل بيش از چند فاكتور انگشتشمار به‌طور هم‌زمان نمي‌باشد، شناسايي عوامل مؤثر بر يك تصميم‌گيري علاوه اين‌كه مي‌تواند تحليل و بررسي فرايند تصميم‌سازي را آسان و مناسب سازد، مي‌تواند مقدمه توسعه يك مدل مفهومي و كمي باشد. بنابراين، هدف اصلي اين مقاله نيز بررسي عوامل مؤثر در بهينه‌سازي استراتژي شركت در مناقصه با استفاده از روش تحليل سلسله مراتبي فازي تعيين گرديد. از اين رو پس از مشخص نمودن فرضيه‌هاي تحقيق و مروري بر پيشينه و انتخاب جامعه آماري ۵ اولويت اصلي براي تصميم‌گيري در استراتژي‌هاي شركت در مناقصات تعيين گرديد كه شامل: عوامل مرتبط با شركت، عوامل مرتبط با پروژه، عوامل مربوط به مناقصه، عوامل مربوط به مناقصه، عوامل مرتبط با بازار و عوامل مرتبط با وضعيت جهاني مي‌باشند.

 

۱- مقدمه

شركت در مناقصات يكي از مراحل استراتژيك و حياتي براي پيمانكاران محسوب مي‌شود. مي‌توان تصميماتي را كه در حوزه استراتژي شركت در مناقصه اتخاذ مي‌شوند در دو گام تصميم‌گيري متوالي اما مجزا خلاصه كرد: در گام اول پيمانكار بايد تصميم بگيرد كه آيا در مناقصه يك پروژه شركت كند يا خير و درصورت تصميم به شركت در مناقصه، در گام دوم بايد قيمت پيشنهادي خود را ارايه دهد. كمك به پيمانكاران در اين دو گام تصميم‌گيري بر عملكرد كوتاهمدت و بلندمدت يك شركت پيمانكاري تأثير گذاشته و سبب انطباق شركت در راستاي اهداف از پيش تعيين شده‌ي مديران مي‌گردد.

تعيين قيمت نهايي براي شركت در مناقصه تصميم حساسي است كه معمولاً ازطريق تجربه و شهود اتخاذ مي‌شود. به دليل اين‌كه عامل‌هاي بسياري بر قيمت پيشنهادي نهايي تأثير مي‌گذارند يك فرايند تصميم‌گيري كمي نشده ممكن است منجر به قيمت‌هاي پشنهادي بشود كه به‌طور غيرمنطقي بالا يا پايين هستند. بنابراين تلاش‌هاي متنوعي براي ارايه مدل‌هاي سيستماتيك جهت دنبال كردن و تحليل روندهاي مناقصه ارايه شده است.

قيمت‌ها ممكن است به وسيله عوامل خارجي همچون خط مشي‌هاي رقيبان، تعداد پروژه‌هايي كه شركت در آنها حضور دارد، تعداد پيمانكاراني كه در يك مناقصه رقابت مي‌كنند، خصوصيات پروژه و كارفرما و… تأثير بپذيرد. موضوع قيمت مناقصه مي‌تواند از ديدگاه پيمانكار يا كارفرما مورد بررسي قرار گيرد.

رويكرد‌‌ها و مدل‌هاي گوناگوني تاكنون توسط بسياري از محققين و پژوهشگران اين حوزه با هدف دستيابي مديران به تصميماتي مناسب‌تر و صحيح‌تر در شرايط عدم قطعيت حاكم بر مناقصات ارايه شده است. اما تحقيقات نشان مي‌دهد باوجود اين‌كه حتي پيمانكاران مجرب و باسابقه طولاني در اين عرصه نيز به دليل پيچيدگي مسأله و تأثير عوامل گوناگون بر اين تصميمات احساس مي‌كنند كه به جاي استفاده از قضاوت‌هاي تجربي مي‌بايست تكنيك بهتر و قابل اطمينان‌تري را در تصميم‌گيري مناقصات به‌كار گيرند، با اين وجود آنان تمايلي به استفاده از چنين مدل‌هايي را ندارند و اين به علت محدوديت‌هاي تئوري و عملي اين مدل‌‌‌ها مي‌باشد. اين مقاله با استفاده از منطق فازي، در پي بررسي و شناسايي عوامل مؤثر بر بهينه‌سازي استراتژي شركت در مناقصات مي‌باشد.

۲- مباني نظري و ادبيات پژوهش

مديريت استراتژيك: به هنر و علم تدوين، اجرا و ارزيابي تصميمات وظيفه‌اي چندگانه كه سازمان را قادر مي‌سازد به هدف‌هاي بلند مدت خود دست يابد، مديريت استراتژيك گفته مي‌شود. طبق اين تعريف مديريت استراتژيك براي كسب موفقيت بر عواملي مثل هماهنگي مديريت، بازاريابي، حسابداري، توليد، تحقيق و توسعه و سيستم‌هاي اطلاعات كامپيوتري نياز دارد. فرايند مديريت استراتژيك شامل سه مرحله، تدوين استراتژي‌ها، اجراي استراتژي‌‌‌ها و ارزيابي آنها است. در يك سازمان بزرگ فعاليت‌هايي كه در زمينه تدوين، اجرا و ارزيابي استراتژي‌‌‌ها انجام مي‌شود، در ۳سطح از مديريت انجام مي‌گير كه عبارتند از: سطح كلان شركت، سطح كسب و كار بنگاه و سطح وظيفه.

انواع استراتژي: استراتژي‌هاي كل شركت را مي‌توان در ۳ دسته طبقه‌بندي كرد:

۱- استراتژي هدايتي ۲- استراتژي پرتفوليوي ۳-استراتژي‌هاي سرپرستي

مدل مديريت استراتژيك: مدل مديريت استراتژيك به معناي مفهوم‌سازي داده‌ها است كه مبناي تعقيب فراگرد برنامه‌ريزي استراتژيك فراهم مي‌سازد. يكي از مقاصد اصلي اين اقدام تعيين و تحليل روندها، نيرو‌‌ها و پديده‌هاي كليدي است كه تأثيري بالقوه بر تنظيم و اجراي استراتژي‌هايي براي مديران ارشد دارد. اين مدل همچنين زمينه مناسبي براي آزمايش بحث و جدل و تبادل ديدگاه‌هاي مختلف در مورد تغييرات محيطي مربوط فراهم مي‌سازد. كليه اطلاعات جمع‌آوري شده براي مديريت استراتژيك بايد مبنايي براي تكميل فراگرد برنامه‌ريزي استراتژيك در تمام مراحل از ارزيابي مجدد رسالت‌هاي تهيه طرح‌هاي كوتاه مدت و بودجه‌ها فراهم سازد.

مدل مديريت استراتژيك شامل ۹ جز است كه عبارتند از:

۱-رسالت ۲-هيأت مديران ۳-بهبود عملكرد سازماني ۴-پيوند اهداف و عملكرد سازماني ۵-تعهد، پاداش و منابع ۶-فرهنگ و ارتباطات ۷-عملكرد استراتژيك از طريق مديريت مشاركتي ۸-نقش كليدي مدير اجرايي ارشد ۹-تغييرات محيط

مديران اجرايي ارشد بايد هريك از ۹ جز را جهت به‌كارگيري اين چارچوب مفهومي در سازمانهايشان به دقت مورد بررسي قرار دهند.

فرايند مديريت استراتژيك عبارت است از: «آناليز و شناخت انتخاب»، «اجرا» و «ارزيابي». «آناليز و شناخت انتخاب» يعني پيش‌بيني فرصت‌‌‌ها و تهديدهاي موجود در محيط خارجي و تعيين نقاط قوت و ضعف داخلي سازمان. «انتخاب» عبارتند از ايجاد راه‌حل‌هاي متنوع براي حل مسأله، مقايسه، ارزيابي و انتخاب مطلوب‌ترين راه‌حل و «اجرا» نيز پياده كردن استراتژي انتخاب شده از طريق تخصيص منابع، سازماندهي، تدوين خط مشي‌‌‌ها و به‌كارگيري سبك رهبري مناسب.

تدوين استراتژيك: در اين مرحله، مأموريت سازمان/شركت تعيين شده و عوامل خارجي و داخلي بررسي مي‌شوند تا فرصت‌ها، تهديدها، قوت‌‌‌ها و ضعف‌‌‌ها مشخص شوند و براساس آنها اهداف و استراتژي‌هاي سازمان يا شركت در سطوح مختلف تعيين شوند.

براي تدوين استراتژي، از چارچوبي باعنوان چارچوب تدوين استراتژي استفاده مي‌شود. اين چارچوب ابزار‌‌ها و روش‌هايي را ارايه مي‌كند كه براي انواع سازمانها مناسب است و به استراتژيك‌‌‌ها كمك مي‌كند تا استراتژي‌‌‌ها را شناسايي كرده، ارزيابي و گزينش كند. اين چارچوب داراي ۴ مرحله اصلي است كه عبارتند از:

الف) مرحله شروع ب) مرحله ورودي ج) مرحله تطبيق و مقايسه د) مرحله تصميم‌گيري

تعريف مناقصه: مناقصه در لغت به معني «كم كردن، يا باهم رقابت كردن در كم كردن قيمت چيزي است.» در اصطلاح حقوقي، فرايندي است رقابتي براي تأمين كيفيت مورد نظر (طبق اسناد مناقصه) كه در آن تعهدات موضوع معامله به مناقصه‌گري كه كمترين قيمت مناسب را پيشنهاد كرده باشد، واگذار مي‌شود.

مراحل فرايند برگزاري مناقصات: فرايند برگزاري به ترتيب شامل مراحل زير است:

الف. تأمين منابع مالي ب. تعيين نوع مناقصه در معاملات بزرگ (يك مرحله‌اي يا دو مرحله‌اي، عمومي يا محدود) ج. تهيه اسناد مناقصه د. ارزيابي كيفي مناقصه‌گران در صورت لزوم هـ . فراخوان مناقصه و. ارزيابي پيشنهاد‌‌ها ز. تعيين برنده مناقصه و انعقاد قرارداد

مدل‌سازي فازي: هر سيستم فازي ۳ جز دارد: پايگاه قواعد فازي، مجموعه‌هاي ورودي و خروجي فازي و موتور استنتاج فازي كه براي طراحي سيستم‌هاي فازي مراحل زير بايد طي شود.

۱-         تعيين متغيرهاي ورودي و خروجي سيستم اولين گام در طراحي سيستم فازي است.

۲-         پس از تعيين متغيرهاي ورودي-خروجي، نوبت به تعيين مجموعه‌هاي فازي مي‌رسد. اين كار مستلزم آن است دامنه نوسان يا تغيير هريك از متغير‌‌ها تعيين شوند.

۳-         گام سوم در طراحي سيستم‌هاي فازي، به دست آوردن مجموعه‌اي با قواعد منطقي فازي با استفاده از دانش افراد خبره يا دانش حوزه مورد بررسي و تركيب آنها در يك چارچوب مشخص براي نتيجه‌گيري از مجموعه قواعد است.

فرايند تحليل سلسله مراتبي: اين روش مانند آنچه در نغز انسان انجام مي‌شود به تجزيه و تحليل مسايل مي‌پردازد و تصميم‌گيرندگان را قادر مي‌سازد تا تأثيرات متقابل و هم‌زمان بسياري از وضعيت‌هاي پيچيده و نامعين را تعيين كنند. اين فرايند، تصميم‌گيرندگان را ياري مي‌كند تا اولويت‌‌‌ها را براساس اهداف، دانش و تجربه خود تنظيم كنند به‌گونه‌اي كه احساسات و قضاوت‌هاي خود را به‌طور كامل در نظر گيرند. روش تصميم‌گيري سلسله مراتبي به دليل امكانات و ويژگي‌هاي متعدد يكي از پركاربردترين روش‌هاي حل مسايل تصميم‌گيري چند شاخصه است.

 

به‌عبارت ديگر يك روش تصميم‌گير است كه تصميم گيرنده (يا گروه تصميم‌گيري) را قادر مي‌سازد تا مسأله مورد نظر خود را شكل داده و براساس ساختار حاصله، مقايساتي را جهت تعيين اولويت گزينه‌هاي مطرح در تصميم‌گيري انجام دهد. فرايند AHP مستلزم مقايسات زوجي است و تصميم‌گيرنده كار خود را با ترسيم سلسله مراتب كلي تصميم خود شروع مي‌كند، سلسله مراتب عوامل و گزينه‌هاي مختلفي كه در تصميم بايد در نظر گرفته شود را مشخص مي‌كند. سپس مقايسه‌هاي زوجي صورت مي‌گيرد كه به تعيين و ارزيابي عوامل منتهي مي‌شود. در اين روش گزينه‌اي كه بيش‌ترين ارزش وزني را كسب نمايد به‌عنوان بهترين گزينه انتخاب مي‌شود.

 

 

۳- پيشينه پژوهش

محققين از اواسط دهه ۵۰ كيلادي به استراتژي مناقصات علاقه‎مند بودند. از زماني كه مدل رياضي فريدمن (۱۹۵۶) كه اولين مدل شناخته مي‌شود ارايه شده، سيلي از مدل‌هاي مناقصه ارايه شده است، هرچند بيش‌تر اين مدل‌‌ها در چرخه‌هاي آكادميك باقي ماندند و هيچگاه راهي به دنياي واقعي نيافتند. فايك (۱۹۹۸) مدل استراتژي مناقصه را براي استفاده در تعيين سود پروژه‌هاي ساختماني ارايه كرد. تمركز مطالعات فايك و ديگران بر روي صنايع ساختماني استراليا و كانادا بوده است. جسلزكيس و تالوخابا بر ملاحظات مناقصه‌اي در كشورهاي درحال توسعه با درنظر گرفتن مخاطره‌هاي ذاتي موجود در اين كشور‌ها تمركز كردند. وانوس و ديگران (۱۹۹۸) بررسي پرسشنامه‌اي را در ميان پيمانكاران سوري‌هاي انجام دادند. لي و ديگران (۱۹۹۹) شبكه‌هاي عصبي مصنوعي را براي برآورد سود ساخت و ساز به‌كار بردند. هريك از اين پژوهش‌ها كمك‌هاي قابل ملاحظه‌اي را به اتخاذ تصميمات درباره مناقصه و تعيين سود پيمانكاري انجام داده‌اند. ويت تاكر (۱۹۷۰) و فريدمن ۱۹۵۶ تهدادي از قراردادهاي مرتبط با پروژه‌هاي ساختماني را تحليل كرد و توزيع كلي قيمت پيشنهادي در مناقصات را كه به شكل نرمال بود رسم كرد. براساس كارهاي او مي‌توان به دقت قيمت متوسط مناقصه را برآورد كرد.

۴- روش پژوهش

در به‌كارگيري روش AHP براي مسأله تصميم‌گيري، چهار مرحله اساسي به شرح زير وجود دارد:

۱- بنا كردن سلسله مراتب و طبقه‌بندي مسأله مورد نظر: به اين ترتيب كه در رأس سلسله مراتب، هدف كلي و كلان موضوع تصميم‌گيري و در مراتب پايين‌تر، صفات و معيارهايي كه به نحوي از انحا در كيفيت هدف تأثير دارند قرار گرفته (چنان‌چه لازم باشد مي‌توان معيار‌ها را به زيرگروه‌هاي جزيي‌تر تقسيم كرد) و بالاخره در آخرين سطح گزينه‌ها و انتخاب تصميم‌گيري قرار مي‌گيرند.

۲- مرحله دوم شامل مقايسات زوجي عوامل مندرج در هر سطح از سلسله مراتب در جوابگويي به تحقق هدف يا تأمين احتياجات هدف يا عوامل سطح بالاتر مي‌باشد.

۳- در مرحله سوم از فرايند مدل زوجي، وزن نسبي عوامل هر سطح محاسبه مي‌شود.

۴- مرحله آخر فرايند مدل AHP شامل تعيين اهميت نسبي هركدام از گزينه‌هاي تصميم‌گيري در رابطه با معيار‌ها و هدف كلي مسأله مورد نظر است.

در مدل AHP، سه سطح يا مرحله مطرح است: سطوح هدف، معيار و گزينه‌ها كه در اين تحقيق:

۱- سطح اول، هدف تصميم يعني اولويت‌بندي عوامل مؤثر بر بهينه‌سازي استراتژي شركت در مناقصات است.

۲- سطح دوم، معيارهايي است كه نمونه آماري و خبرگان با استفاده از آنها، گزينه‌ها يا شاخص‌‌ها را مورد قضاوت قرار خواهند داد.

۳- سطح سوم نيز مربوط به گزينه‌ها (يا همان عوامل مؤثر بر بهينه‌سازي استراتژيك شركت در مناقصات) مي‌باشد.

جهت تجزيه تحليل اطلاعات در اين مقاله، از آمار توصيفي شامل اطلاعات دموگرافيك و جمعيت شناختي نمونه آماري نظير جداول توزيع فراواني، نمودار توصيفي و… و از آمار استنباطي با استفاده از روش FAHP وزن‌دهي گزينه‌ها استفاده شده است. در اين مقاله اطلاعات ابتدايي مورد نياز از طريق يك پرسش‌نامه در بين يك جامعه آماري كه افرادي با گروه‌هاي سني، ميزان تحصيلات و جنسيت مختلف را دربر مي‌گيرد، جمع‌آوري شده است.

روش تجزيه و تحليل داده‌ها: جهت تجزيه و تحليل اطلاعات در اين مقاله، از آمار توصيفي شامل اطلاعات دموگرافيك و جمعيت شناختي نمونه آماري نظير جداول توزيع فراواني، نمودار توصيفي و… و از آمار تستنباطي با استفاده از روش FAHP جهت وزن‌دهي گزينه‌ها استفاده خواهد شد.

۵- يافته‌هاي پژوهش

ارزش‌گذاري معيارها، از طريق مقايسه زوجي و اعطاي امتيازات كه اعداد فازي مثلثي هستند و بيانگر ارجحيت يا اهميت بين دو معيار است، صورت مي‌پذيرد.

در پرسش‌نامه، اولويتبندي عوامل اصلي يعني عوامل مرتبط با شركت، عوامل مرتبط با پروژه، عوامل مربوط به مناقصه، عوامل مرتبط با بازار و عوامل مرتبط با وضعيت جهاني مورد سنجش قرار گرفته است و پس از آن جداول استخراجي از پرسش‌نامه‌ها به ماتريس‌هاي فازي در روش AHP تبديل شده‌اند. جدول زير، وزن‌دهي عوامل توسط يكي از پاسخ‌دهندگان است:

 

 

 

جدول ۱- تعيين درجه اهميت عوامل ۵گانه

عوامل مرتبط با وضعيت جهاني

عوامل مرتبط با بازار

عوامل مربوط به مناقصه

عوامل مرتبط با پروژه

عوامل مربوط به مناقصه

عوامل شش‌گانه

۷

۸

۷

۵

۱

عوامل مرتبط با شركت

۵

۸

۴

۱

۰,۲

عوامل مرتبط با پروژه

۳

۷

۱

۰,۲۵

۰,۱۴

عوامل مربوط به مناقصه

۵

۱

۰,۱۴

۰,۱۲

۰,۱۲

عوامل مرتبط با بازار

۱

۰,۲

۰,۳

۰,۲

۰,۱۴

عوامل مرتبط با وضعيت جهاني

 

ملاحظه مي‌گردد كه از ديد اين پاسخگو، عوامل مربوط به مناقصه ۷برابر مهمتر از عوامل مرتبط با شركت مي‌باشد يا عوامل مرتبط با شركت به اندازه يكهفتم عوامل مربوط به مناقصه در بهينه‌سازي استراتژيك شركت در مناقصات اهميت دارد و به همين ترتيب عوامل مرتبط با بازار ۸برابر عوامل مرتبط با شركت و… است. حال مي‌بايست اعداد و درايه‌هاي ماتريس فوق طبق معادل‌سازي در جداول اعداد فازي متناظر با ارجحيت‌ها، به اعداد فازي تبديل گردند.

پس از آن‌كه ماتريس مقايسات زوجي (ترجيهات پاسخگويان ازطريق پرسش‌نامه به دست آمده است) به صورت فازي تهيه شد، بايد وزن‌هاي نسبي و نهايي محاسبه شوند كه روش‌هاي مختلفي براي آن توسط پژوهشگران ارايه شده است. ازجمله روش تحليل توسعه‌اي چانگ ارايه گرديده است در اين پژوهش از آن استفاده مي‌كنيم.

باتوجه به آنچه بيان شد، مدل كلي برنامه‌ريزي آرماني سرمايه‌گذاري با لحاظ كردن معيارهاي مربوط به شرح زير تعريف و ارايه مي‌شود. تعداد ۳۰ پاسخگو، جداول مربوط به وزن‌دهي گزينه‌هاي پرسش‌نامه را تكميل نموده‌اند. جهت اولويتبندي نهايي گزينه‌ها مي‌بايست به گونه‌اي مقايسات زوجي كل گروه (۳۰ نفر) تلفيق گردد كه يكي از بهترين روش‌ها، بدين منظور استفاده از ميانگين‌گيري هندسي است.

بنابراين وزن نهايي و اولويتبندي عوامل ۵گانه اصلي مؤثر در بهينه‌سازي استراتژي شركت در مناقصات از ديد كل نمونه و با روش FAHP به ترتيب جدول زير مي‌باشد:

 

جدول۲- اولويت بندي عوامل اصلي با استفاده از روش FAHP

شاخص (معيار)

وزن

اولويت

عوامل مرتبط با شركت

۰,۲۵

۱

عوامل مرتط با پروژه

۰,۲

۲

عوامل مربوط به مناقصه

۰,۱۹

۳

عوامل مرتبط با بازار

۰,۱۸

۴

عوامل مرتبط با وضعيت جهاني

۰,۱۷

۵

 

ملاحظه مي‌گردد كه مجموع ضرايب اهميت دقيقاً معادل يك مي‌باشد كه خود نشانگر صحت و دقت كامل محاسبات است.

پس از رتبه‌بندي عوامل اصلي، در ادامه شاخص‌هاي مربوط به هريك از عوامل ۵‌گانه فوق نيز، اولويتبندي مي‌گردند.

رتبه‌بندي زيرشاخص‌هاي اصلي بهينه‌سازي استراتژي با استفاده از فرايند FAHP

رتبه‌بندي شاخص‌هاي مربوط به عوامل مرتبط با شركت: شاخص‌هاي مربوط به عوامل مرتبط با شركت عبارتند از: توان فني شركت، توان مديريتي شركت، ظرفيت خالي شركت، آشنايي و سطح روابط با تأمينكنندگان موضوع مناقصه، مسايل مالي شركت، تجربه‌كاري مرتبط با موضوع مناقصه.

 

جدول ۳- تعيين درجه اهميت شاخص‌هاي عوامل مربوط به شركت

تجربه‌كاري مرتبط با مناقصه

مسايل مالي شركت

سطح روابط با تأمين كنندگان مناقصه

ظرفيت خالي شركت

توان مديريتي شركت

توان فني شركت

منظر عوامل مرتبط با شركت

۳

۵

۵

۷

۷

۱

توان فني شركت

۳

۳

۵

۳

۱

۰,۱۴

توان مديريتي شركت

۳

۳

۳

۱

۰,۳۳

۰,۱۴

ظرفيت خالي شركت

۳

۵

۱

۰,۲۳

۰,۲

۰,۲

سطح روابط با تأمين كنندگان مناقصه

۳

۱

۰,۲

۰,۳۳

۰,۳۳

۰,۲

مسايل مالي شركت

۱

۰,۳۳

۰,۳۳

 

۰,۳۳

۰,۳۳

۰,۳۳

تجربه‌كاري مرتبط با مناقصه

 

 

بنابراين وزن نهايي و اولويتبندي مربوط به شركت در بهينه‌سازي استراتژي شركت در مناقصات از ديد كل نمونه و با روش FAHP به ترتيب جدول زير مي‌باشد.

 

جدول۴- اولويت بندي عوامل مربوط به شركت با استفاده از روش FAHP

شاخص (معيار)

وزن

اولويت

توان فني شركت

۰,۲۰

۲

توان مديريتي شركت

۰,۲۲

۱

ظرفيت خالي شركت

۰,۱۷

۴

آشنايي و سطح روابط با تأمينكنندگان موضوع مناقصه

۰,۱۰

۶

مسايل مالي شركت

۰,۱۸

۵

تجربه‌كاري مرتبط با موضوع مناقصه

۰,۱۸

۳

 

 

 

 

 

 

 

 

 

منبع: منتشر شده در اولين كنگره ملي مهندسي ساخت و ارزيابي پروژه‌هاي عمراني- ۱۳۹۳