ترفندهاي برخي پيمانكاران براي برنده شدن در مناقصات

    عزت الهي اصغري زاده مهدي نصرالهي چكيده مديريت ارزيابي و انتخاب پيمانكار، يك قسمت اساسي از فرايند ساخت‌و‌ساز است، زيرا پيمانكاران از اركان اساسي پروژه‌هاي عمراني و عامل اصلي تبديل منابع به محصول نهايي به حساب مي‌آيند. با توجه به اين‌كه قسمت عمده بودجه پروژه‌هاي عمراني به عمليات اجرايي اختصاص مي‌يابد، لذا اجراي […]

 

 

عزت الهي اصغري زاده

مهدي نصرالهي

چكيده

مديريت ارزيابي و انتخاب پيمانكار، يك قسمت اساسي از فرايند ساخت‌و‌ساز است، زيرا پيمانكاران از اركان اساسي پروژه‌هاي عمراني و عامل اصلي تبديل منابع به محصول نهايي به حساب مي‌آيند. با توجه به اين‌كه قسمت عمده بودجه پروژه‌هاي عمراني به عمليات اجرايي اختصاص مي‌يابد، لذا اجراي هر پروژه نيازمند وجود يك پيمانكار مناسب است، پيمانكاري كه توانايي‌‌هاي لازم را براي انجام پروژه در محدوده زمان و منابع پيش‌بيني شده و با كيفيت مورد نظر داشته باشد.

روش جاري انتخاب پيمانكار پروژه‌هاي عمراني براساس پايين‌‌‌‌‌ترين قيمت پيشنهادي مي‌باشد، اما واضح است كه شاخص‌هاي كمي و كيفي متعدد با درجات اهميت متفاوت در تعيين صلاحيت يك پيمانكار مطرح هستند و بايد در تصميم‌گيري‌ها مورد توجه قرار گيرند. در اين مطالعه علاوه بر شناسايي شاخص‌هاي مؤثربر انتخاب پيمانكار، ميزان اهميت و اولويت‌بندي شاخص‌هاي مزبور با استفاده از مدل در تصميم‌گيري گروهي تعيين شده است. مهم‌‌‌‌‌ترين شاخص‌هاي به‌دست آمده براساس AHP مقايسات زوجي صورت گرفته توسط خبرگان عبارتند از‌‌‌‌: فني‌‌‌‌؛ مهارتي – توانايي‌‌‌‌؛ اقتصادي – مالي‌‌‌‌؛ مديريتي – كادر تخصصي‌‌‌‌؛ تجهيزات‌‌‌‌؛ اعتبار و حسن سابقه.

واژه‌هاي كليدي‌‌‌: ارزيابي و انتخاب پيمانكار، پروژه‌هاي عمراني، شاخص‌هاي تصميم، اولويت‌بندي شاخص‌ها، مدلMADM، تصميم‌گيري گروهي

۱- مقدمه

حجم فعاليت‌هاي عمراني يك كشور از جمله شاخص‌هاي اساسي رشد و توسعه محسوب مي‌شود. سالانه هزاران ميليارد ريال از سرمايه‌هاي ملي كشورمان در بخش‌هاي دولتي و خصوصي به‌صورت مستقيم يا غيرمستقيم صرف عمران و ايجاد تأسيسات زير بنايي مي‌شود. با توجه به اقتصاد ايران كه تك‌محصولي و متكي به درآمدهاي نفتي است و اين‌كه منابع مالي كشور محدود است، لزوم يك برنامه‌ريزي دقيق و كارآمد براي جلوگيري از اتلاف اين منابع محدود مالي احساس مي‌شود تا علاوه بر افزايش بهره‌وري در استفاده از منابع موجود، سرمايه‌گذاري كشور نيز به‌صورت بهينه صورت گيرد. از آن‌جايي كه قسمت عمده بودجه پروژه‌هاي عمراني صرف هزينه‌هاي عمليات اجرايي مي‌شود، لذا اجراي هر پروژه به پيمانكاري با توانايي‌هاي متناسب با پروژه نياز دارد تا از افزايش بي‌مورد هزينه‌هاي اجرايي جلوگيري كرده و پروژه را در محدوده زمان و منابع پيش‌بيني شده به انجام برساند.

بسياري از محققين و صاحب‌نظران، مديريت و تصميم‌گيري را معادل و هم معني و تعريف كرده‌اند و مديريت را چيزي جز تصميم‌گيري ندانسته و معتقدند كه كانون اصلي مديريت را تصميم‌گيري تشكيل مي‌دهد و انجام وظايفي چون برنامه‌ريزي، سازمان‌دهي و يا كنترل در واقع كاري جز تصميم‌گيري درباره نحوه و چگونگي انجام اين فعاليت‌ها نيست.

بنابراين تصميمات نادرست و عدم‌توجه به روش‌هاي علمي و تكنيك‌هاي مناسب تصميم‌گيري در انتخاب پيمانكاران، زيان‌هاي فراواني را متوجه سازمان‌ها و جامعه مي‌نمايد.

از اين رو اغلب پروژه‌هاي عمراني با مشكلاتي مانند افزايش هزينه، تطويل زمان اجرا و يا كاهش كيفيت ناشي از عدم‌انتخاب پيمانكار مناسب و شايسته براي پروژه مورد نظر مواجه هستند. بعضي از پيمانكاران براي برنده شدن در مناقصات به هر ترفندي متوسل مي‌شوند. از جمله اين‌كه تخفيف‌هاي خيلي زياد و نامعقول نسبت به برآورد كارفرما پيشنهاد مي‌كنند كه معمولاً به علت ضعف قوانين و مقررات موجود براي تعيين برنده مناقصه و انتخاب پيمانكار، در مناقصه برنده شده و مشكلات متعددي را در روند اجرايي پروژه ايجاد مي‌كنند. از طرف ديگر، تعدادي از پيمانكاران هم معتقدند كه روش موجود انتخاب پيمانكار در خيلي از موارد به انتخاب واقعي پيمانكار اصلح نمي‌انجامد.

اين موضوع سبب شده است كه انگيزه بسياري از پيمانكاران شايسته و توانا براي شركت در مناقصات پروژه‌هاي عمراني كاهش يابد. با توجه به مطالب مذكور و در نظر گرفتن اين نكته كه مديريت ارزيابي و انتخاب پيمانكار براي واگذاري پروژه‌هاي عمراني، يك قسمت اساسي از فرايند ساخت و‌ساز است، انجام پژوهش‌هاي كاربردي جهت رفع مشكلات مختلف پروژه‌هاي عمراني از جمله مشكلات موجود در زمينه مديريت پروژه، شناسايي ابعاد و عوامل اثرگذار بر انتخاب پيمانكار و استفاده از شيوه‌هاي علمي تصميم‌گيري در زمينه انتخاب پيمانكار اصلح و در نهايت جلوگيري از به هدر رفتن منابع ملي كشور از اهميت ويژه‌اي برخوردار است. تحقيق حاضر براي شناسايي و انتخاب پيمانكاران در شركت آب و فاضلاب لرستان صورت گرفته و لكن مي‌تواند الگويي جهت كليه شركت‌هاي تابعه و وابسته به وزارت نيرو، تمام سازمان‌ها و دستگاه‌هاي اجرايي نظير‌‌‌‌: سازمان مديريت و برنامه‌ريزي، مراكز آموزشي و دانشگاهي، ادارات و سازمان‌هاي مختلف، شركت ملي نفت، شركت ملي گاز، استانداري‌ها، شهرداري‌ها و… باشد. در اين مطالعه دو هدف عمده مورد نظر بوده است.

اين اهداف عبارتند از‌‌‌‌: مشخص نمودن شاخص‌هاي كمي و كيفي مؤثردر انتخاب پيمانكار مناسب پروژه‌هاي عمراني‌‌‌‌؛ وزن‌دهي و درجه‌بندي شاخص‌هاي فوق براساس تكنيك AHP.

۲- روش انجام كار‌‌‌‌

در انجام اين تحقيق و براي دستيابي به اهداف بيان شده، به دنبال پاسخگويي به دو پرسش اساسي بوديم‌‌‌‌: شاخص‌هاي كمي و كيفي مؤثر بر صلاحيت پيمانكاران پروژه‌هاي عمراني كدامند؟ و ميزان اهميت و وزن هر يك از اين شاخص‌‌‌‌‌ها جهت ارزيابي و انتخاب پيمانكاران چيست؟ ار آن‌جا كه شاخص‌هاي ارزيابي هر سيستم، بسته به اهداف اصلي ايجاد آن و وظايف مهم مورد انتظار از آن سيستم و هم‌چنين عوامل تأثير‌گذارو نوع هزينه‌هاي انجام شده متفاوت خواهد بود، لذا براي شناسايي شاخص‌هاي مؤثر در انتخاب پيمانكاران پروژه‌هاي عمراني گام‌هاي ذيل برداشته شدند‌‌‌‌:

ابتدا با مراجعه به پيشينه مطالعات انجام شده در اين زمينه تعدادي شاخص شناسايي شدند [۳، ۴، ۵، ۶، ۷، ۸ و ۹] و براي اطمينان از مؤثر بودن شاخص‌‌هاي شناسايي شده در فرايند انتخاب پيمانكار، پرسشنامه‌اي تهيه و ميان خبرگان توزيع گرديد. خبرگان برگزيده گروهي از مهندسان و كارشناساني بودند كه سال‌ها در مشاغل مختلف مرتبط با موضوع ازجمله خدمات پيمانكاري، مديريت پروژه، امور قراردادها، خدمات مهندسان مشاور و مديريت دستگاه‌هاي اجرايي سابقه كار داشتند و در رابطه با صلاحيت پيمانكاران و شاخص‌هاي مؤثر در اين زمينه باتجربه و صاحب‌نظر بودند. افراد مزبور با مراجعه به تعدادي از دستگاه‌هاي اجرايي، شركت‌هاي پيمانكاري، شركت‌هاي مهندسان مشاور و سازمان نظام مهندسي ساختمان و مصاحبه با كارشناسان ذي‌ربط انتخاب شدند. با جمع‌آوري پرسشنامه‌ها، تمام شاخص‌هاي مؤثر بر انتخاب پيمانكاران مشخص شدند. در گام بعد به منظور تعيين ميزان اهميت هر يك از شاخص‌ها، پرسشنامه مقايسات زوجي ميان شاخص‌‌‌‌‌ها طراحي شد. با جمع‌آوري نظر خبرگان و استفاده از فرايند تحليل سلسله مراتبي گروهي وزن نسبي هر شاخص تعيين گرديد.

 

۳- شاخص‌هاي مؤثردر انتخاب پيمانكاران پروژه‌هاي عمراني

يكي از موارد مهمي كه در هنگام مرور مباني نظري و پيشينه، مورد نقد و بررسي قرار گرفت، شاخص‌هاي مؤثر بر صلاحيت پيمانكار بود. همانطوركه مطالعات انجام شده نشان مي‌دهد پارامترهاي مختلفي در تعيين شاخص‌هاي مورد نظر و درجه اهميت آن‌ها دخالت دارند [۳، ۴، ۵، ۶، ۷، ۸ و ۹]، به‌طوري كه ممكن است شاخص‌‌‌‌‌ها و يا ميزان اهميت آن‌ها در پروژه‌هاي مختلف تغيير نمايد‌‌؛ زيرا سازمان‌ها به دنبال پيمانكاراني هستند كه محصولات نهايي آن‌ها با صرف زمان و هزينه كم‌تر، داراي دوام و كيفيت مناسب‌تري باشد.

با توجه به مطالب مربوط به تشخيص صلاحيت و عوامل مؤثربر انتخاب پيمانكار، شاخص‌هايي كه در صلاحيت پيمانكاران اغلب پروژه‌هاي عمراني مؤثر هستند، با مطالعات كتاب‌خانه‌اي استخراج شدند و با روش دلفي و توزيع پرسشنامه مورد نقد و بررسي قرار گرفتند. گروه دلفي عبارت بودند از ۲۵ نفر از كارشناساني كه سال‌ها به عنوان مدير پروژه يا كارشناس امور قراردادها، هم‌چنين به عنوان مدير‌عامل و يا عضو هيأت‌مديره در شركت‌هاي پيمانكاري، شركت‌هاي مهندسان مشاور و دستگاه‌هاي اجرايي سابقه كار داشتند. در نهايت ۶ شاخص اصلي شناسايي شد كه هر يك داراي تعدادي زير شاخص بودند.

۱-۳- شاخص فني

اين شاخص به بررسي توانايي‌هاي فني و تكنولوژيك پيمانكاران جهت انجام پروژه مي‌پردازد. پس از انجام مصاحبه و نظرخواهي از خبرگان، ۵ زير شاخص فني شناسايي شدند‌‌:

۱) داشتن نظام جامع برنامه‌ريزي و كنترل پروژه

۲) نحوه رعايت استاندارد‌‌‌‌ها و مشخصات فني در پروژه‌هاي قبلي

۳) چگونگي اجراي پروژه‌هاي قبلي از نظر كيفيت، هزينه و برنامه زماني پيش‌بيني شده

۴) رعايت قوانين جاري مربوطه از قبيل قوانين زيست‌محيطي، كار و تأمين اجتماعي

۵)رعايت دستورالعمل‌هاي ايمني و حفاظتي كارگاه

۲-۳- شاخص مهارتي – توانايي

شاخص مهارتي – توانايي، پيشينه و سوابق موفق پيمانكاران را ارزيابي مي‌كند. مؤثردانستن اين سوابق در اجراي موفق پروژه‌هاي بعدي منطقي است. گروه شاخص تجربي داراي ۶ زير شاخص مي‌باشد‌‌:

۱) سابقه اجرايي در رشته و زمينه كاري موردنظر

۲) بومي بودن پيمانكار يا داشتن تجربه در محل اجراي پروژه

۳) خلاقيت و نوآوري در پروژه‌هاي قبلي

۴) كاربرد روش‌ها و سازمان اجرايي مناسب و نظم و ترتيب در امور كارگاه

۵) طبقه‌بندي مدارك كارگاهي و مستندسازي كارهاي انجام شده قبلي

۶) ارتباط و هماهنگي مستمر با كارفرما و دستگاه نظارت

-۳-۳ شاخص اقتصادي- مالي

توانايي مالي يك پيمانكار براي به اتمام رساندن پروژه و تقبل هزينه‌ها در دوره انجام پروژه يك شاخص مهم در ارزيابي پيمانكاران است. ۵ زير شاخص اقتصادي و مالي به اين ترتيب هستند‌‌:

۱) توان مالي و پشتيباني

۲) قيمت پيشنهادي

۳) چگونگي آناليز بها

۴) پرداخت به موقع دستمزد كاركنان، عوامل كارگاهي و پيمانكاران جز

۵) بيمه نمودن كليه امكانات، تجهيزات و پرسنل در قبال حوادث احتمالي

۴-۳- شاخص مديريتي و كادر تخصصي

بديهي است كه مديريت كارآمد و وجود نيروهاي متخصص از شروط اساسي و زيربنايي براي موفقيت هر سازماني است. در سازمان‌هاي پروژه‌اي كه به عنوان پيمانكار طرح‌هاي مختلف فعاليت مي‌كنند لزوم بهره‌مندي از كادر مديريتي قوي امري حياتي است.

۶ زير شاخص به ارزيابي توانمندي‌هاي مديريتي پيمانكاران مي‌پردازند‌‌

۱) مديريت كارآمد و سيستم مديريتي مناسب

۲) ثبات اعضاي هيأت‌مديره و كادر متخصص

۳) ميزان تحصيلات، رشته تحصيلي و تجربه اجرايي كادر متخصص و عناصر كليدي

۴) ارايه مقاله در همايش‌ها، كنفرانس‌‌‌‌‌ها و مجلات تخصصي

۵) آثار، تأليفات و تحقيقات علمي و فني

۶) آموزش مستمر كاركنان

۵-۳- شاخص تجهيزات

داشتن تجهيزات و ماشين‌آلات مناسب و كافي در انجام امور عمراني نيز شاخص مهمي براي بررسي قابليت‌هاي پيمانكار است. بنابراين در كنار ساير عوامل مؤثربر تصميم‌گيري، بايد به در اختيار بودن ماشين‌آلات نيز توجه نمود. دو زير شاخص اين گروه عبارتند از‌‌:

۱) داشتن تجهيزات و ماشين‌آلات آماده به‌كار يا در دسترس

۲) تجهيز كامل و به موقع كارگاه

۶-۳- شاخص حسن سابقه و اعتبار

آخرين شاخص مؤثربر تصميم‌گيري وجود سابقه خوب در انجام پروژه‌هاي قبلي و رضايت‌مندي كارفرمايان گذشته است كه در حقيقت مي‌تواند تصميم‌گيري را تسهيل نمايد.

اين گروه داراي ۴ زير شاخص است‌‌:

۱) احراز صلاحيت‌هاي مختلف از سازمان‌ها و ارگان‌هاي رسمي و معتبر

۲) دريافت جوايز و تقدير نامه‌هاي رسمي

۳)حسن سابقه در كارهاي قبلي

۴)اعتبار و خوش‌نامي شركت و پرسنل كليدي

همان‌طور كه ملاحظه مي‌شود تعدادي از شاخص‌‌‌‌‌ها كه در ادبيات تحقيق ذكر شده‌اند، مانند ظرفيت كاري و تعداد كارهاي در دست اجرا، در دسته‌بندي فوق جايي ندارند، زيرا فرض بر اين است پيمانكاراني در مناقصه شركت مي‌كنند كه حداقل شرايط لازم را داشته و براساس ابعاد و اندازه پروژه مورد نظر، رتبه‌بندي متناسب با پروژه را نيز كسب نموده‌اند.

لازم به ذكر است كه در مورد اين دسته‌بندي‌‌‌‌‌ها يك وفاق عمومي حاصل است، هرچند كه ممكن است در پروژه‌هاي مختلف براساس مقتضيات و شرايط خاص پروژه شاخص‌‌‌‌‌ها يا دسته‌بندي‌هاي ديگري مطرح شود. مثلاً يك شاخص حذف شود يا وزن بيش‌تري به آن اختصاص داده شود. بنابراين اين موضوع كه آيا دسته‌بندي انجام شده يا وزن نهايي به‌دست آمده براي شاخص‌ها، مناسب همه نوع پروژه‌اي مي‌باشد يا نه اهميت چنداني ندارد‌‌؛ زيرا در هر پروژه‌اي تيم مديريت پروژه و مسؤولين ذي‌ربط، اين موارد را براساس شرايط و مشخصات پروژه با تصميم‌گيري گروهي و مطابق روش ارايه شده تعيين مي‌كنند.

 

۴- تعيين اهميت شاخص‌ها

فرايند تحليل سلسله‌مراتبي براساس تحليل مغز انسان براي مسايل پيچيده توسط توماس ساعتي پيشنهاد شده است. وي گفت:  ابتدا بايد مسايل پيچيده را به مسايل كوچك‌تر تجزيه نمود. سپس بايد از طريق مقايسات زوجي يك سيستم ترجيح بين شاخص‌‌‌‌‌ها برقرار شود و در نهايت يك سازگاري منطقي بين اندازه‌گيري‌ها ايجاد شود. به‌كارگيري روش AHP مستلزم ۴ گام عمده‌ مدل‌سازي، قضاوت ترجيحي، محاسبات وزن‌هاي نسبي و ادغام وزن‌هاي نسبي مي‌باشد.

فرايند تحليل سلسله‌مراتبي نيازمند شكستن يك مسأله تصميم با چندين شاخص به سلسله مراتبي از سطوح است. سطح بالا بيانگر هدف اصلي فرايند تصميم‌گيري است.

سطح دوم، نشان دهنده‌ شاخص‌هاي عمده و اساسي (كه ممكن است به شاخص‌هاي فرعي در سطح بعد شكسته شوند) مي‌باشد. سطح آخر گزينه‌هاي تصميم را ارايه مي‌كند. در اين مرحله سلسله مراتب تصميم كه شامل عناصر تصميم مي‌باشد، تشكيل مي‌شود. هدف اصلي و نهايي كه عبارت است از «انتخاب مناسب‌‌‌‌‌ترين پيمانكار» در سطح اول سلسله مراتب تصميم قرار مي‌گيرد.

در سطح بعد شاخص‌هاي اصلي قرار خواهند گرفت كه عبارتند از‌‌:

۱) فني

۲) مهارتي و توانايي

۳) اقتصادي و مالي

۴) مديريتي و كادر متخصص

۵) ماشين‌آلات

۶) حسن سابقه

در سطح سوم سلسله‌مراتب تصميم شاخص‌هاي فرعي و در سطح آخر نيز گزينه‌هاي تصميم يعني پيمانكاران شركت كننده در مناقصه قرار خواهند گرفت.

از آن‌جايي‌كه تعيين درجه اهميت و اولويت‌بندي شاخص‌ها، مسأله بسيار مهمي است و بر رتبه‌بندي نهايي پيمانكاران نيز تأثير مستقيم مي‌گذارد‌‌؛ هم‌چنين تمام محاسبات مربوط به روش AHP براساس مقايسات زوجي صورت مي‌گيرد، روش معقول و منطقي آن است كه درجه اهميت و اولويت‌بندي شاخص‌‌‌‌‌ها را براساس اجماع نظرات كارشناسان دست‌اندركار به‌دست‌آوريم تا علاوه بر ايجاد اطمينان به نتايج به‌دست آمده بتوان در برگزاري مناقصات پروژه‌هاي عمراني نيز به نتايج اين تحقيق استناد كرد.

به همين منظور پرسشنامه‌اي تدوين شد، تا با استفاده از تصميم‌گيري گروهي براساس روش AHP شاخص‌هاي اصلي و فرعي به‌صورت زوجي مقايسه شوند. در ادامه، ۱۰۰ نسخه از پرسشنامه مذكور براي جمع‌آوري قضاوت‌هاي افراد منتخب درباره اهميت شاخص‌‌‌‌‌ها ميان خبرگان توزيع شود. در مجموع تعداد ۶۷ نسخه از پرسشنامه‌ها تكميل گرديد و ماتريس‌هاي مقايسات زوجي آن‌ها براي استفاده در تصميم‌گيري گروهي آماده شد. جهت تشكيل ماتريس‌هاي مقايسه زوجي نهايي قضات‌هاي افراد گروه با يكديگر تلفيق مي‌شود. يكي از بهترين روش‌ها براي تركيب جدول‌هاي مقايسه‌اي اعضاي گروه تصميم‌گيري استفاده از ميانگين هندسي است.

 

 

 

۵- نتيجه‌گيري

با بررسي اطلاعات به‌دست آمده از تجزيه و تحليل داده‌ها و مقايسه با روند جاري، نتايج زير قابل دستيابي است‌‌:

۱- قيمت پيشنهادي پيمانكاران كه در حال حاضر در اكثر موارد به عنوان مهم‌‌‌‌‌ترين شاخص در انتخاب نهايي مطرح مي‌باشد‌‌؛ نه تنها مهم‌‌‌‌‌ترين شاخص نيست بلكه اهميت آن از اهميت تعداد زيادي از شاخص‌هاي ديگر نيز كم‌تر است.

۲- شاخص مديريت كارآمد و سيستم مديريتي مناسب كه تنها در مرحله ارزيابي توان اجراي كار و آن هم با پايين‌‌‌‌‌ترين ضريب وزني نسبت به شاخص‌‌هاي ديگر مورد بررسي قرار مي‌گيرد، بزرگ‌‌‌‌‌ترين ضريب وزني را داشته و اهميت آن را در رابطه با اصلح بودن پيمانكاران از تمام شاخص‌هاي ديگر بيش‌تر است.

۳- شاخص‌هايي كه مربوط به توانايي‌‌‌‌‌ها و مهارت‌هاي پرسنل پيمانكاران مي‌باشد از جمله نحوه رعايت استاندارد‌‌‌‌ها و مشخصات فني در پروژه‌هاي قبلي و ميزان تحصيلات رشته تحصيلي و تجربه اجرايي كادر متخصص و عناصر كليدي پس از شاخص مديريت كارآمد و سيستم مديريتي مناسب از شاخص‌هاي ديگر مهم‌تر بوده و در اصلح بودن پيمانكاران نقش بيش‌تري دارند.

۴- شاخص‌هايي كه به توانايي‌هاي مالي و سخت‌افزاري پيمانكاران بستگي دارد از جمله داشتن تجهيزات و ماشين‌آلات آماده به‌كار يا در دسترس و توان مالي و پشتيباني در اصلح بودن پيمانكاران در جايگاه‌هاي پايين‌تري قرار دارند.

مطالب مذكور نشان دهنده آن است كه قابليت‌هاي منابع انساني پيمانكاران مهم‌تر از قابليت‌هاي مالي و سخت‌افزاري است، به عبارت ديگر دانش، تجربه و قوه خلاقيت و نوآوري مديران توانا و پرسنل كارآمد در اصلح بودن پيمانكاران بيش‌تر از هر معيار ديگري اهميت دارد. بنابراين لزوم بازنگري در روش جاري انتخاب پيمانكار و توجه بيش‌تر به پارامترهاي مربوط به منابع انساني در اين رابطه، بيش‌تر نمايان مي‌شود.

 

پيشنهادها‌‌

با توجه به اهميت موضوع انتخاب پيمانكار در پروژه‌هاي عمراني و خساراتي كه به دليل نقايص و مشكلات موجود در اين زمينه هر ساله در مرحله اجرايي پروژه‌ها بر پيكر دولت و كشور وارد مي‌شود، نكات زير جهت بهبود شرايط جاري انتخاب پيمانكار و كاهش خسارت‌هاي مزبور پيشنهاد مي‌گردد‌‌:

– ايجاد يك نظام قوي مديريت پروژه در سطح سازمان مديريت و برنامه‌ريزي براي نقش مديريت كلان و تقويت آن. به اين ترتيب تمام پروژه‌هاي عمراني سازمان‌هاي دولتي تحت مديريت واحد قرار مي‌گيرند و از اعمال سلايق گوناگون و بعضاً متناقض در انتخاب پيمانكاران جلوگيري مي‌شود.

– ايجاد يك نظام پوياي اطلاعاتي براي پروژه‌هاي عمراني. چنين نظامي در راستاي دستيابي به اهداف پيشنهاد اول كمك شايان توجهي مي‌نمايد و با استفاده از اين سيستم مي‌توان معيارهاي انتخاب و ميزان اهميت آن‌ها را با توجه شرايط و نيازمندي‌‌‌‌‌ها به روز نمود.

– اصلاح نظام انتخاب پيمانكار اصلح براساس مدل ارايه شده.

– لحاظ نمودن تمام شاخص‌هاي مؤثردر انتخاب نهايي پيمانكاران.

– اصلاح وزن شاخص‌‌‌‌‌ها براساس وزن‌‌‌‌‌ها و اولويت‌هاي به‌دست آمده. تصميم‌گيري براساس چند شاخص و لحاظ نمودن اهميت آن‌ها در هنگام انتخاب قطعاً بسيار بهتر از تصميم‌گيري بر مبناي قيمت خواهد بود. بنابراين در صورت اجراي مدل پيشنهادي در سازمان‌ها و تعيين وزن مناسب براي شاخص‌هاي تصميم، پيمانكار برگزيده شده قطعاً براي اجراي پروژه در زمان مقرر و با هزينه و كيفيت مناسب صلاحيت‌هاي لازم را خواهد داشت.

– انجام مطالعاتي در رابطه با شاخص‌‌‌‌‌ها و تعيين درجه اهميت هر يك از آن‌ها براي پروژه‌هاي خاص براساس پارامترهاي مؤثربر انتخاب شاخص‌ها. هر پروژه‌اي براساس طبيعت خاص خود نيازمند توجه به دسته‌اي از شاخص‌‌‌‌‌ها است. به همين دليل بايد براي هر گروه از پروژه‌ها (مانند سدسازي، نيروگاه، راهسازي و…‌) مؤثر‌‌‌‌ترين شاخص‌‌‌‌‌ها و بهترين وزن را تعيين نمود تا انتخاب پيمانكاران بر مبناي قابليت‌هاي مورد نياز صورت بگيرد.

– اهميت دادن به آناليز بها و پيشنهادهاي ارايه شده (‌اعم از فني و مالي و…‌) از سوي پيمانكاران و بررسي دقيق آن‌ها.

– تقويت دستگاه‌هاي اجرايي از نظر كادر مديريتي قوي و بها دادن به دانش علمي و به‌هنگام.

– جلوگيري از اعمال نظرهاي سليقه‌اي و غيرتخصصي در مرحله تعيين برنده مناقصه.

 

 

 

منبع‌‌‌‌: پژوهش‌هاي مديريت- سال اول، شماره دوم