بررسی مراجع داوری حقوق تجارب بین‌المللی در دیوان اتاق داوری-آخرین قسمت

  بررسی مراجع داوری حقوق تجارب بین‌المللی در دیوان اتاق داوری-قسمت هشتم محسن محبی منبع: http: //hasanilaw.blogfa.com  طی روزهای گذشته، هشت قسمت از مقاله  «بررسی مراجع داوری حقوق تجارب بین‌المللی در دیوان اتاق داوری» به چاپ رسید. امروز آخرین قسمت این مقاله از نگاهتان می‌گذرد. (۴) جلسه استماع معمولاً آخرین اقدام مرجع داوری پس از […]

 

بررسی مراجع داوری حقوق تجارب بین‌المللی در دیوان اتاق داوری-قسمت هشتم

محسن محبی

منبع: http: //hasanilaw.blogfa.com

 طی روزهای گذشته، هشت قسمت از مقاله  «بررسی مراجع داوری حقوق تجارب بین‌المللی در دیوان اتاق داوری» به چاپ رسید. امروز آخرین قسمت این مقاله از نگاهتان می‌گذرد.

(۴) جلسه استماع

معمولاً آخرین اقدام مرجع داوری پس از تبادل لوایح عبارت است از برگزاری جلسه استماع شفاهی که بعد از آن ختم رسیدگی اعلام میشود. جلسه استماع معمولاً در محل داوری برگزار میشود و اگر برای سهولت، محل دیگری برای آن در نظر گرفته شود، باز هم مفروض است که در آنجا برگزار شده است (ماده ۲۵ (۳) قواعد). جلسه استماع ممکن است به درخواست یکی از طرفین یا به تشخیص خود مرجع داوری برگزار شود (ماده ۲۰ (۲) قواعد). مع‌ذلک، در صورتی که مرجع داروی مناسب بداند، میتواند تصمیم بگیرد بدون جلسه شفاهی و صرفاً براساس لوایح و اسناد و مدارک و ادله کتبی رسیدگی نماید، اما اگر یکی از طرفین تقاضای تشکیل جلسه نماید، مکلف است جلسه را تشکیل دهد (ماده ۲۰ (۶) قواعد). در مواردی که قرار است جلسه استماع برگزار شود، مرجع داوری تاریخ و محل آن را به طرفین ابلاغ میکند که در آن حضور یابند. لکن در صورتی که یکی از طرفین علیرغم اطلاع و ابلاغ، بدون عذر موجه در جلسه حاضر نشود مانع از ادله رسیدگی و برگزاری جلسه نیست (ماده ۲۱ (۱) و (۲) قواعد). جلسه استماع داوری، غیرعلنی است و فقط اصحاب دعوی و نمایندگان و وکلای ایشان حق شرکت دارند و حضور افراد غیرذیمدخل در جلسه در صورتی مجاز است که هم طرفین و هم داوران اجازه دهند (ماده ۲۱ (۳) قواعد). در جلسه استماع، معمولاً خواهان و خوانده مطالب و نظرات خود را بیان میکنند. شهود استماع میشود و در صورتی که پرونده به‌کارشناس ارجاع شده باشد، کارشناس نیز احضار و نظرات او شنیده میشود (ماده ۲۰ (۲) قواعد).

با این که ماده ۲۰قواعد داوری اتاق و سایر مواد آن، ابزار‌‌ها و قالب‌های رسیدگی را مشخص کرده، اما همچنان این سؤال باقی میماند که رسیدگی چه موقع پایان میپذیرد و کی میتوان گفت موازین لازم رعایت شده و همه ابزارهای لازم برای یک داوری منصفانه و بیطرفانه به‌کار گرفته شده است. پاسخ این سؤال مسلماً بسته به موضوع دعوی و مسایلی که در هر پرونده مطرح است فرق میکند و نمیتوان ملاک ثابتی برای آن تعیین کرد. آنچه مهم است این است که رسیدگی به صورت صحیح و با رعایت قواعد داوری و موازین حقوقی انجام شود و با طرفین به شیوهای مساوی و بیطرفانه رفتار شده باشد، و مهمتر از همه این که فرصت کافی و معقول برای ارایه مطالب و دفاعیات به ایشان داده شود ماده ۱۵ (۲) قواعد همین ملاک (ابژکتیو) را برگزیده است و در ماده ۲۲ (۱) قواعد نیز گفته شده و مرجع داوری باید قانع شود که طرفین فرصت دفاع داشتهاند.

(۵) قانون شکلی و ماهوی حاکم

آیین دادرسی و داوری تابع قواعد داوری اتاق است (ماده ۱۵ قواعد) و داوران مکلف نیستند قانون آیین دادرسی کشوری را رعایت نمایند، اما به‌هرحال باید هنگام رسیدگی قوانین آمره کشور محل رسیدگی را رعایت کند والا چه بسا رأی صادره در مرحله اجرا دچار مشکل شود. اما در صورتی که طرفین مقررات دادرسی خاصی را انتخاب کرده باشند که در داوری‎‎شان اعمال شود، مرجع داوری باید آن را محترم شمرد و چنانچه در این مقررات به قانون داخلی نیز اشاره شده باشد که باید در داوری اعمال شود، باید آن را رعایت نمایند (ماده ۱۵ (۱) و (۲) قواعد). مثلاً در قوانین بعضی کشور‌‌ها مقرر شده که نصب داور باید به تأیید دادگاه محلی نیز برسد یا گاه در قوانین داخلی پیشبینی شده که اگر خواهان تبعه خارجی باشد باید برای هزینه دادرسی تضمینی بدهد، یا گاه مقرر شده که رأی داوری باید مستدل باشد.

در مورد قانون ماهوی حاکم بر دعوی، مطابق اصل آزادی اراده (اتونومی) اولویت با انتخاب و توافق خود طرفین است که میتوانند قانون داخلی هر کشور را که مناسب بدانند به عنوان قانون ماهوی حاکم برگزینند، یا به جای انتخاب قانون کشور خاصی احیاناً توافق کنند که دعوی مطابق اصول کلی حقوقی حل و فصل خواهد شد، و یا مقرر نمایند ترکیبی از این دو منبع حقوقی در ماهیت دعوی اعمال و اجرا شود. در صورتی که طرفین قانون ماهوی را انتخاب نکرده باشند، طبق ماده ۱۷ (۱) قواعد داوری اتاق، مرجع داوری قواعد حقوقی که خود مناسب دعوی تشخیص دهد انتخاب و اعمال میکنند. اما در هر حال مرجع داوری مکلف است مفاد قرارداد و نیز عرف تجاری مرتبط با موضوع دعوی را اعمال نماید. در این ماده ۱۷ (۱) قواعد، دو نکته ظریف وجود دارد. اولاً صحبت از «قواعد حقوقی» است و نه «قانون حاکم». این ظرافت در تعبیر، ناظر به این نکته است که لازم نیست مرجع داوری در جستجوی قانون مناسب، حتماً قانون موضوعه یک کشور خاص را به عنوان قانون حاکم بر ماهیت برگزیند، بلکه میتواند هرگونه قواعد حقوقی را که مناسب بداند اعمال کند، اعم از این که قانون داخلی یک کشور باشد یا اصول کلی حقوقی یا ترکیبی از آن دو. به عبارت دیگر مفهوم قواعد حقوقی اعم از قانون داخلی است. ثانیاً مرجع داوری میتواند در مقام تعیین قانون ماهوی حاکم بر دعوی، هرگونه قواعد حقوقی را که با توجه به موضوع دعوی مناسب و مرتبط بداند، مستقیماً برگزیند و نیازی ندارد که به قواعد سنتی حل تعارض قوانین یا انتخاب قانون مناسب توسل جوید. این حکم ماده ۱۷ (۱) قواعد هماهنگ با رویه معاصر در داوری بینالمللی است. مطابق ماده ۳۵ قواعد، در کلیه اموری که قواعد داوری ساکت باشد مرجع داوری باید مطابق روح قواعد رسیدگی نماید و نمیتواند به علت سکوت قواعد از رسیدگی امتناع ورزد.

(۶) ختم رسیدگی

قاعده کلی برای ختم رسیدگی آن است که در هر پرونده باید به هر دو طرف فرصت کافی و معقول برای اظهار نظر مطالب و دفاعیات آنها داده شود و مرجع داوری باید قانع شود که با توجه به وضعیت دعوی و مسایلی مطروحه در آنها، طرفین از چنین فرصتی برخوردار شدهاند (ماده ۲۲ (۱) قواعد). پس از این اقناع است که مرجع داوری میتواند ختم رسیدگی را اعلام کند و وارد مرحله صدور رأی شود.

پس از ختم رسیدگی، هیچگونه مطلب یا استدلال یا مدرک جدیدی از هیچیک از طرفین مقبول و مسموع نیست. معمولاً ختم رسیدگی پس از جلسه استماع شفاهی اعلام میشود، اما گاه پیش میآید که مرجع داوری به طرفین اجازه میدهد که پس از استماع هم یک لایحه بدهند و سپس ختم رسیدگی را اعلام مینمایند.

رسیدگی باید در محدوده زمانی خاص و مطابق برنامه زمانی انجام شود که مرجع رسیدگی هنگام تنظیم قرارنامه داوری تدوین و به دیوان ارایه کرده است (ماده ۱۸ (۴) قواعد). طبق ماده ۲۴ (۲) قواعد مرجع داوری مکلف است ظرف شش ماه از تاریخ قرارنامه داوری، کار رسیدگی را تمام کند و رأی بدهد، و اگر این مهلت کافی نباشد، میتواند با ذکر ادله موجه از دیوان داوری اتاق درخواست تمدید نماید. علاوه بر این هنگام اعلام ختم رسیدگی نیز مرجع داوری باید مدت زمان تقریبی را که فکر میکند رأی را صادر خواهد کرد به دبیرخانه اعلام نماید (ماده ۲۲ (۲) قواعد. قید این مواعد برای این است که دیوان داوری بتواند عملکرد مرجع داوری را کنترل کند و مرجع داوری هم مکلف باشد سریعتر رسیدگی را انجام دهد.

ج – مرحله سوم: صدور رأی

(۱) بررسی پیشنویس رأی توسط دیوان

مرجع داروی باید پیشنویس رأی خود را قبل از امضا و صدور برای دیوان داوری ارسال نماید. دیوان هم رأی را بررسی و اگر ایرادات شکلی نداشته باشد، تأیید میکند و به داوران مرجوع مینماید و مرجع داروی رأی را امضا و صادر میکند. قبلاً درباره نحوه اعمال نظارت دیوان در مرحله صدور رأی داوری توضیح دادهایم و نیازی به تکرار نیست.

(۲) صدور رأی

صدور رأی داوری، پایان رسیدگی است. مرجع داوری باید با توجه به مجموع لوایح و اظهارات طرفین و اسناد و مدارکی که ارایه کردهاند. و با رعایت قواعد حقوقی حاکم بر دعوی، تصمیمگیری نماید و طبق ماده ۲۵ (۲) قواعد باید با ذکر ادله و استدلال رأی بدهد. در داوریهای یک نفره، صدور رأی آسانتر است، اما در داوریهای ۳ نفره ممکن است بین اعضای هیأت داوری اختلافنظر بوجود آید که در این صورت مطابق ماده ۲۵ (۱) قواعد رأی اکثریت ملاک است، و اگر اکثریت هم تشکیل نشود، رأی رییس هیأت کافی است. داور اقلیت میتواند نظر مخالف یا جداگانه خود را بدهد و ضمیمه رأی شود، اما جزو رأی داوری نیست. رأی ممکن است به صورت تدافعی باشد یا به صورت مرضیالطرفین و مبتنی بر مصالحه و سازش بین طرفین. در صورتی که طرفین حین رسیدگی به مصالحه دست یابند میتوانند توافق‌های حاصله را به مرجع داوری اعلام و درخواست کنند به صدور رأی صادر شود تا آثار حقوقی رأی را داشته باشد (لازمالاجرا بودن – اثر امر مختومه) که در این صورت طبق ماده ۲۶ قواعد «رأی مبتنی بر تراضی» صادر میشود.

رأی ممکن است به صورت «جزیی» باشد یعنی قسمتی از دعوی را مورد تصمیمگیری قرارداده باشد، و بقیه موضوعات را به رسیدگیهای بعدی موکول کند؛ یا ممکن است «نهایی» که شامل کل دعوی میشود.

(۳) ابلاغ رأی

دبیرخانه مسؤول ابلاغ رأی داوری است طبق ماده ۲۵ (۳) قواعد طرفین میپذیرند که شیوه دیگری برای ابلاغ رأی لازم نیست. مطابق ماده ۲۸ (۱) قواعد پس از این که دبیرخانه اطمینان حاصل نمود که هزینههای داوری اتاق به صورت کامل پرداخت شده، رأی را ابلاغ میکند. یک نسخه رأی در دبیرخانه دیوان اداری اتاق تودیع میشود و اگر طرفین نسخ اضافی بخواهند، آن را تصدیق و به ایشان تسلیم مینماید.

مطابق ماده ۲۸ (۶) قواعد، رأی داوری قطعی و لازمالاجرا است و طرفین با مراجعه و قبول قواعد داوری اتاق حق خود را برای اعتراض و استینافخواهی نسبت به رأی صادره ساقط میکنند – البته تا جایی که این اسقاط حق قانوناً ممکن باشد که در این مورد قبلاً توضیح کافی دادهایم.

(۴) اصلاح و تفسیر رأی

یکی از نوآوری‌هایی که هنگام تجدید نظر در قواعد داوری اتاق در سال ۱۹۹۸ انجام شده، این است که رأی داوری قابل اصلاح و تفسیر است و هم مرجع داوری و هم هر یک از طرفین میتوانند ظرف ۳۰ روز از تاریخ ابلاغ رأی تقاضا کنند که اشتباهات نگارشی یا محاسباتی که احیاناً در رأی وجود دارد اصلاح شود یا اگر قسمتهایی از آن مبهم است، تقاضای تفسیر رأی را بکنند (ماده ۲۹ قواعد). درخواست اصلاح یا تفسیر رأی باید به طرف مقابل ابلاغ و فرصتی – که به هر حال بیش از ۳۰ روز نخواهد بود – به او داده شود که اظهارنظر نماید و سپس مرجع داوری به تقاضای مذکور رسیدگی مینماید. رأی اصلاحی یا تفسیری مرجع داوری باید ظرف ۳۰ روز صادر شود و جزء رأی اصلی محسوب میشود و همان تشریفات مربوط به صدور رأی اصلی – مانند بررسی توسط دیوان و ابلاغ از طریق دبیرخانهـ در مورد رأی اصلاحی و تفسیری نیز اجرا میشود (ماده ۲۹ (۳) قواعد).

(۵) اجرای رأی داوری

گفتیم آراء داوری اتاق بازرگانی بینالمللی قطعی و لازمالاجرا است (ماده ۲۸ (۶) قواعد). اما لازمالاجرا بودن رأی غیر از اجرای آن است و در صورتی که محکوم علیه حاضر نشود طوعاً مفاد رأی را اجرا نماید، ناچار باید به محاکم داخلی کشور محل اقامت یا محل وقوع اموال او مراجعه و درخواست شناسایی و اجرای رأی را به عمل آورد. اجرای رأی داوری در این مرحله موکول و محول به قوانین داخلی کشور محل اجرا است که تا چه حد آن را معتبر بشناسد و شناسایی نماید و سپس دستور اجرا (اجراییه) صادر نماید.

سازمان داروی اتاق بازرگانی ابزار اجرایی برای این که رأی داوری را به اجاره درآورد، ندارد. مع‌ذلک مطابق ماده ۳۵ قواعد داوری، مرجع داوری و دیوان داوری اتاق مساعی لازم را برای این که رأی اجرا شود به عمل میآورد که منظور بیش‌تر اقدامات اداری است تا قضایی و اجرایی. اصولاً مسأله اجرای آراء داوری موکول به قوانین و مقررات کشور است که از محاکم آن درخواست شناسایی و اجرای رأی میشود. در حال حاضر مهم‌ترین سند بینالمللی که در مورد اجرای آراء داوری خارجی وجود دارد، «کنوانسیون ۱۹۵۸ نیویورک در مورد شناسایی و اجرای احکام داوری خارجی» است که بسیاری از کشور‌‌ها به آن ملحق شدهاند و جزو قوانین داخلی آنها محسوب میشود. در این کنوانسیون نحوه اجرای آراء داوری خارجی و شرایط آن، و نیز موارد عدم شناسایی و عدم اجرای رأی مشخص شده است. در صورتی که رأی با ایرادات اساسی مواجه باشد (مانند تجاوز داور از حدود اختیارات – یا نقض نظم عمومی و…) قابل شناسایی و اجرا نیست. این کنوانسیون روی هم رفته تسهیلات و امکانات فراوانی برای اجرای آراء داوری قائل شده است.

علیرغم ضرورت آن، متأسفانه ایران هنوز عضو این کنوانسیون نشده ولی بررسیهایی برای عضویت و قبول آن در دست انجام است. در حال حاضر اگر یک رأی داوری اتاق بازرگانی بینالمللی برای اجرا به محاکم ایران تسلیم شد، مشمول قوانین و مقررات عمومی مربوط به اجرای احکام خارجی است (مانند ماده ۱۶۹ قانون اجرای احکام مدنی مصوب سال ۱۳۵۶ و نیز مواد ۹۷۲ به بعد قانون مدنی). البته مواد ۳۳ و ۳۴ قانون داوری تجاری بینالمللی ایران (مصوب آذر ۱۳۷۶) مقرراتی برای اجرای احکام داوری پیشبینی نموده که خاص داوریهای بینالمللی است که در ایران برگزار میشود. مع‌ذلک میتواند به عنوان موازین و اصول حقوق ایران در مورد اجرای احکام داوری بینالمللی مورد عمل قرار گیرد و بر رویه قضایی است که مادام که ایران به کنوانسیون مذکور ملحق نشده، ابهامات موجود در این زمینه را مرتفع سازد.