مترو جای دست‌فروشی نیست

  گروه محیط‌زیست-هرچند سابقه دست‌فروشی در ایران به گذشته‌های دور بازمی‌گردد، اما رشد چشمگیر این پدیده طی سال‌های اخیر که با بحران اقتصادی اخیر نیز همراه بوده به‌عنوان یک پدیده خاص مورد توجه قرارگرفته است. در تمام ایام‌ سال و در تمام سطح خیابان‌‌ها و گذر‌ها دست‌فروشان حضور دارند که تعداد آن‌ها در ایام خاص […]

 

گروه محیط‌زیست-هرچند سابقه دست‌فروشی در ایران به گذشته‌های دور بازمی‌گردد، اما رشد چشمگیر این پدیده طی سال‌های اخیر که با بحران اقتصادی اخیر نیز همراه بوده به‌عنوان یک پدیده خاص مورد توجه قرارگرفته است. در تمام ایام‌ سال و در تمام سطح خیابان‌‌ها و گذر‌ها دست‌فروشان حضور دارند که تعداد آن‌ها در ایام خاص مانند زمان بازگشایی مدارس و عید نوروز چند برابر می‌شود.

به گزارش مناقصه‌مزایده، در این میان برخی از مردم این دست‌فروشان را مخل آسایش خود می‌دانند و از سوی دیگر برخی از مغازه‌داران آن‌ها را مانع کسب و کار تلقی می‌کنند.

بر همین اساس آسیب‌شناسی پدیده دست‌فروشی و نحوه مواجهه و برخورد با آن به موضوعی مهم تبدیل شده است چرا که هم‌اکنون بخشی از شاغلان را در برمی‌گیرد.

پدیده دست‌فروشی در حال حاضر به مناطق و اماکن مختلف شهر‌ها سرایت کرده است. یکی از نقاطی که این روز‌ها با این مشکل سر وکار دارد، مترو است.

مهم نیست که مسافر هر روزه و دائم مترو باشید یا تنها یک بار از مترو برای سفرهای شهری خود استفاده کرده باشید، در هر صورت حتماً با کسانی که با کوله‌پشتی و ساک‌های بزرگ در مترو دست‌فروشی می‌کنند، آشنا شده‌اید

فروشنده‌هایی که از شیر مرغ تا جان آدمیزاد در بساط آن‌ها دیده می‌شود. بساطی که در آن انواع و اقسام خوراکی‌‌ها و تنقلات تا لوازم آرایشی- بهداشتی و پوشاک زنانه و مردانه می‌بینید. اجناسی که غالباً با قیمت‌هایی مناسب و ارزان‌تر از قیمت مغازه‌ها و پاساژ‌ها در سطح شهر به مردم عرضه می‌شود.کافی است یک بار مسیر خط یک شمال به جنوب متروی تهران یا هر مسیر دیگری را برای سفر شهری انتخاب کنید تا بدانید دست‌فروشی در مترو سن و سال نمی‌شناسد.

در میان دست‌فروشان مترو از آدم‌های ۸ ساله تا ۶۰ ساله را می‌بینید که ساکی سنگین به دوش می‌کشند و برای تأمین هزینه‌های زندگی خود یا همراهی برای تأمین هزینه‌ها به سرپرست خانواده‌شان کمک می‌کنند. در میان این دست‌فروشان علاوه بر آدم‌های کم سن و سال و میانسال که سرپرستی خانواده را برعهده دارند، پسران و دختران نوجوان، دیپلمه و حتی دانشجویی را می‌توان دید که با ظاهری متفاوت با انتخاب اجناس و کالاهای لوکس مانند بدلیجات، لوازم آرایشی، لباس، کارهای دستی و هنری در جمع مسافران با پوشش‌های معمولی حاضر می‌شوند.

بلندگوی مترو به مسافران هشدار می‌دهد برای حفظ آرامش خودشان هم که شده از دست‌فروشان خرید نکنند. ناگهان در مترو باز می‌شود و فروشنده‌ها همراه مسافر‌ها وارد می‌شوند و کیسه‌ها و کیف‌های بزرگ و کوچکشان را باز می‌کنند. هر که زودتر شروع کند و صدایش بلندتر باشد، موفق‌تر است. یکی مسواک و آدامس‌هایش را به مسافران نشان می‌دهد و دیگری جالباسی‌های آویزی‌اش را به دستگیره‌های بالایی مترو آویزان می‌کند. قیمت اجناس داخل مترو بین هزار تا ۱۰هزارتومان است. انگار وارد صحنه تئاتری شده‌ای که مسافران حکم تماشاچی و فروشنده‌ها بازیگرانش هستند.

هر از گاهی یکی با دست اشاره می‌کند تا کالای مورد نیازش را بخرد. هر کدام به شیوه خودشان بازاریابی می‌کنند. بعضی‌‌ها بازارشان گرم‌تر از بقیه است. تعدادی برای بازارگرمی از قدرت طنز استفاده می‌کنند و مشتری‌ها را سرگرم می‌کنند تا جنس‌هایشان را بفروشند. میان آن همه جمعیت دختری کلاه‌گیس‌های رنگ‌و‌وارنگش را روی سرش امتحان می‌کند و درباره قابلیت‌های بالای شست‌وشوی آن‌ها می‌گوید.

یکی برای بازاریابی مشتری‌ها را دعا می‌کند و دیگری از عمل قلب بچه‌اش می‌گوید. شاید به این وسیله کسی دلش درد بیاید و جوراب‌هایش را بخرد. فروشنده‌ها سن‌وسال‌های مختلفی دارند. از پیرزن و پیرمرد گرفته تا دختربچه‌ها و پسربچه‌های ۶یا ۷ ساله. کم‌کم مترو شلوغ‌تر می‌شود و جا برای نفس‌کشیدن نمی‌ماند. مأمورهای قطار جلو در ایستاده‌اند و اجناس فروشندگان را جمع می‌کنند. یکی‌یکی خودشان را لای جمعیت گم می‌کنند و جنس‌هایشان را میان جمعیت پخش می‌کنند. مسافران مترو کمک می‌کنند تا مأمور‌ها نتوانند پیدایشان کنند.

به تازگی کم توجهی مسؤولین موجب گسترش این پدیده به داخل محوطه ورودی قطار‌ها و راهروهای ایستگاه‌ها شده است. معلوم نیست ادامه این وضعیت چگونه خواهد بود، آن‌چه مشخص است این است که حل بحران بیکاری با دست‌فروشی امکان ندارد. هر امری که با مختصات نظم اجتماعی سازگار نباشد در نهایت نتیجه بدی به جای خواهد گذاشت.

منابع:

بهار

افق

شهروند

پایگاه تحلیلی خبری خانواده و زنان

www.farhangnews.ir

 

www.qudsonline.ir