نایبرییس اتاق ایران مشکل اصلی محیط کسبوکار ابهام، بلاتکلیفی و تناقض است مناقصهمزایدهـ نایب رییس اتاق ایران معتقد است: اقتصاد ایران، اقتصاد سؤالهای بیجواب است؛ یک موضوع مهم در اقتصاد ما وجود ندارد که در طول حداقل یکدهه و نه بیشتر، پاسخ مشخص و واحدی از سوی دولتها و ارکان کشور به آن داده شده […]
نایبرییس اتاق ایران
مشکل اصلی محیط کسبوکار ابهام، بلاتکلیفی و تناقض است
مناقصهمزایدهـ نایب رییس اتاق ایران معتقد است: اقتصاد ایران، اقتصاد سؤالهای بیجواب است؛ یک موضوع مهم در اقتصاد ما وجود ندارد که در طول حداقل یکدهه و نه بیشتر، پاسخ مشخص و واحدی از سوی دولتها و ارکان کشور به آن داده شده باشد.
به گزارش مناقصهمزایده، پدرامسلطانی با اشاره به برگزاری همایش بهبود محیط کسبوکار در مشهد و حضورش در آن همایش گفت: همزمان با برگزاری همایش خبر استعفای رسولخادم از ریاست فدراسیون کشتی منتشر شد. این خبر و دلیل آن در تمام همایش فکر من را به خود مشغول کرده بود. در حالیکه به این موضوع فکر میکردم و به سخنرانی سخنرانان همایش گوش میکردم، به این میاندیشیدم که ما چه باید بکنیم. رسولخادم برای سؤالی که کمتر از یک ماه پیش پرسیده بود و پاسخی نشنیده بود تصمیم به استعفا گرفت. ما که سالهاست پاسخ سؤالهایمان را نگرفتهایم چه باید بکنیم؟
به گفته وی تازه رسولخادم یک سؤال کرد و ما صدها سؤال. پرسیدیم: چرا عدالت مالیاتی برقرار نیست؟ چرا بنگاههای عمومی شفاف نیستند؟ چرا بخش خصوصی و کارگران از مدیریت تأمین اجتماعی حذف شدند؟ چرا قانون تجارت اصلاح نمیشود؟ چرا قانون بهبود مستمر محیط کسبوکار اجرا نمیشود؟ چرا با مؤسسات پولی غیرمجاز برخورد قانونی نمیشود؟ چرا با بنگاهداری بانکها برخورد نمیشود؟ چرا دولت به تکلیف خود در مقرراتزدایی عمل نمیکند؟ چرا تکلیف سیاستهای ارزی کشور مشخص نمیشود؟ چرا و چرا و چرا؟
این فعال اقتصادی ادامهداد: در حالیکه در سخنانم در بخش افتتاحی همایش گفته بودم «در کشور روش و مسیر مشخص و قابل اجماعی بین دولت، قوا و بخش خصوصی برای اصلاح محیط کسبوکار وجود ندارد.»
سلطانی یادآورشد: در بازاندیشی به ریشههای نابهبودی محیط کسبوکار و ارتباط آن به سؤالات بیپاسخ، به این فکر میکردم که وقتی یک کشتیگیر روی تشک بلاتکلیف میشود، چطور یک اقتصاد به این بزرگی با این همه پرسش بیپاسخ میتواند روی تشک جهانی برود و در بازارهای پررقابت با رقبایش کشتی بگیرد؟
نایبرییس اتاق ایران تأکیدکرد: اقتصاد ما اقتصاد سؤالهای بیجواب است. هرچه فکر کردم که یک موضوع مهم در اقتصاد کشورمان بیابم که در طول حداقل یک دهه و نه بیشتر، پاسخ مشخص و واحدی از سوی دولتها و ارکان کشور به آن داده شده باشد، موضوعی نیفتم.
وی یادآورشد: گاهی که در جلسات با مسؤولان دولتی، واقعیتهای اقتصاد کشور و نقدهای وارد بر آن را میگفتم، پس از جلسه، در گفتوگوی خودمانی با مسؤولان، مکرر از ایشان میشنیدم که «ما این حرفهایی که شما میزنید را نمیتوانیم بزنیم.» باز با خودم گفتم «چطور یک مسؤول دولتی با سانسور نظراتش میتواند درست کار کند و در تصمیمسازی کمک کند؟ اگر تفکر با تصمیم، منطبق نباشد، آیا عمل میتواند با تصمیم منطبق باشد؟» و بعد به این نتیجه رسیدم که بیدلیل نیست که بسیاری از قوانین و مقررات کشور توسط خود مجریان عمل نمیشود و این همه تناقض در بخشنامهها و مصوبات دولتی به چشم میخورد.
سلطانی با اشاره به سخنرانی یکی از کارافرینان خوشنام و باسابقه مشهد در این همایش که از مشکلات صنعت میگفت حرف از مهاجرت جوانان زد و بغض گلویش را گرفته بود، گفت: یادم آمد که چند روز پیش خبری منتشر شده بود که یک و نیم میلیون نفر ایرانی در صف مهاجرت به کانادا و استرالیا هستند. باز با خود فکر کردم که، جوانان هم سالهاست پاسخ سؤالهایشان را نگرفتهاند. لابد برای همین از ماندن و تلاش کردن خسته شدهاند.
وی با بیان اینکه در تمام آن دو روز احساس کردم که ما قهرمانان بازندهایم، افزود: مشکل اصلی محیط کسبوکار ما ضعف آن نیست، ابهام است، بلاتکلیفی است، تناقض است، خرواری سؤال بیپاسخ و پاسخ پر اماواگر است.
نایبرییس اتاق ایران یادآورشد: در جمع این یکونیم میلیون نفر درخواستکننده مهاجرت، بخش قابلتوجهی هم فعالان اقتصادی هستند که دارند تشک را ترک میکنند، بخشی هم در داخل همین کار را کردهاند، آردها را بیختهاند و الک را آویخته و اموالشان را یکبهیک میفروشند و روزگار میگذرانند. اما باید قدر کارآفرین را بیشتر دانست. زیرا هنوز بسیارند کارآفرینانی که خستگی در چهرهشان موج میزند و بیم شکست دارند اما دلاورانه میجنگند. آنها مرتب با خود تکرار میکنند که: «نباید ببازی! تو اگر ببازی کارگرانت از نان خوردن میافتند. بجنگ، بجنگ!»…..
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.