نقدینگی‌های سرگردان بلای جان اقتصاد ایران

نقدینگی‌های سرگردان بلای جان اقتصاد ایران   گروه اقتصاد کلان- نقدینگی و مقدار و اندازه وجود آن در بازار‌های اقتصادی به نوبه خود یکی از ابزار سیاست‌های پولی و مالی دولت‌ها برای مهار تورم و یا ایجاد رونق اقتصادی است که براساس اهداف دولت‌ها به عنوان سیاست‌های پولی و مالی و به صورت انبساطی یا […]

نقدینگی‌های سرگردان بلای جان اقتصاد ایران  

گروه اقتصاد کلان- نقدینگی و مقدار و اندازه وجود آن در بازار‌های اقتصادی به نوبه خود یکی از ابزار سیاست‌های پولی و مالی دولت‌ها برای مهار تورم و یا ایجاد رونق اقتصادی است که براساس اهداف دولت‌ها به عنوان سیاست‌های پولی و مالی و به صورت انبساطی یا انقباضی اعمال می‌شود. عموماً در ایران همواره ما شاهد رشد میزان نقدینگی و چاپ انواع پول و شبه پول بوده‌ایم؛ در شرایطی که ترامپ و آمریکا از برجام خارج شده‌اند، باید در میزان افزایش نقدینگی دقت و وسواس کافی خرج شود تا کشور دچار مشکلات تورمی سنگین مانند گذشته نشود. از سوی دیگر لازم است نقدینگی‌های سرگردان به سمت تولید هدایت شوند تا دچار سونامی تورمی در شرایط تحریم‌های احتمالی نشویم.

مخالف چاپ بی‌رویه اسکناس هستیم

عبدالحسین ساسان

مخالف چاپ بی‌رویه اسکناس هستیم و باید دست سرمایه‌گذاران را ببوسیم، چرا که آینده را تغییر می‌دهند. از سوی دیگر اطلاعات و داده‌ها بدون تئوری هیچ ارزشی ندارند و عدالت به این معنا نیست که از کارخانه‌دار بگیریم و به محرومان بدهیم، زیرا کارخانه می‌خوابد و محرومان آسیب می‌بینند. بنابراین باید تجدیدنظر کنیم، چرا که واژه عدالت نیاز به تکامل دارد. در فرایند تکامل جامعه گفته شد که پول آهنی، سکه و طلا سنگین به دولت بدهیم و بهتر است یک کاغذ بگیریم، بنابراین یک برگه کاغذ معادل یک سکه نقره شد. در نتیجه دولت‌ها شروع کردند و در نوع جدید در ضرب سکه‌ای که گوشه آن را سابیدند و به طلا، مس اضافه کردند و آلیاژ آن را پایین آوردند، همچنین باید گفت غارتگری نرم یا چاپخانه‌ای، خطرناک‌‌ترین نوع غارتگری است و دولت‌ها آلیاژ سکه را تغییر نمی‌دهند و همین‌طور پول چاپ می‌کنند و با این روش ارزش کاغذهایی را که دست مردم است، نابود می‌کنند. دولت هشتم و نهم، ۸ برابر پول چاپ کرد و دولت یازدهم و دوازدهم نیز که قرار بود پول چاپ نکند، حدود ۳ برابر پول چاپ کرده است. باید گفت پول عیار اسکناس است و با چاپ زیاد، عیار پول کاهش می‌یابد و ارزش اسکناس‌ها از بین می‌رود. وی پیش‌بینی کرد: دلار می‌تواند در مدت یک دهه بین ۱۰۰۰ تا ۲۰۰۰ تومان شود و اگر کار ضرابخانه‌ای و چاپگری ادامه یابد، دلار ۲۰ هزار تومان می‌شود.

افزایش تورم با رشد نقدینگی

مجید گودرزی، مدرس دانشگاه در رشته مدیریت مالی

طبق گفته‌های یک مدرس دانشگاه در رشته مدیریت مالی براساس آمار‌ها نقدینگی کشور به ‌شدت در حال افزایش است و برخی از صاحبنظران این‌ چنین تحلیل می‌کنند که میانگین افزایش نقدینگی در ۴ دهه گذشته و تا سال ۹۰ حدود ۱۸درصد بوده، اما جهش یکباره نقدینگی از ۵۷۴تریلیون تومان در سال۹۲ به بیش از ۱۳۰۰تریلیون تومان در پایان سال۹۵ رسیده که نشان از نابسامانی پولی در کشور دارد. هر سال حدود ۵٫۳۱ درصد به نقدینگی کشور در این بازه زمانی نسبتاً کوتاه افزوده شده که این امر دارای تبعات گسترده است. وی افزود: کاهش ارزش پول ملی و افزایش نرخ انواع ارز‌ها اولین پیامد تصمیمات پولی اشتباه بوده است. از سوی دیگر با کاهش و افزایش‌های متعدد نرخ بهره میزان سپرده‌های بانکی هم دارای نوسانات گسترده‌ای بوده است.

 

نقدینگی سریع‌تر به سمت تولید هدایت شود

هادی حق‌شناس، کارشناس اقتصادی

در مورد تبعات افزایش نقدینگی می‌گوید: «اگر سریع‌تر افزایش نقدینگی به سمت تولید هدایت نشود، تبعات ناشی از آن افزایش نرخ تورم خواهد بود. لذا حجم نقدینگی یکی از متغیرهای اقتصادی است که نمی‌تواند همه پیچیدگی‌های اقتصادی را به‌تنهایی نشان دهد، بلکه اظهارنظر درباره بزرگی آن بدون توجه به حجم اقتصاد ثمری ندارد. طبیعتاً اگر سریع‌تر افزایش نقدینگی به سمت تولید هدایت نشود، تبعات ناشی از آن افزایش نرخ تورم خواهد بود. به ‌نظر می‌رسد نقدینگی در اقتصاد ایران طی سنوات گذشته بیش از ۲۰‌درصد افزایش پیدا کرده و اگر این افزایش نقدینگی توسط بانک‌ها و سیاست‌های پولی و مالی مهار نشود، قطعاً می‌تواند منجر به افزایش قیمت کالا و خدمات یا نرخ تورم شود. اما نقدینگی ترکیبی است از پول پرقدرت یا همان چاپ پول و پول ناشی از تبدیل ارزهای حاصل از صادرات نفتی و غیرنفتی. البته از طرفی هم تفسیر و تحلیل نقدینگی می‌تواند بدهی دولت به بانک‌ها یا شرکت‌های دولتی به بانک‌ها باشد. افزایش نقدینگی اگر ناشی از چاپ پول پرقدرت باشد اثر آن بر نرخ تورم شدیدتر و سریع‌تر خواهد بود. اگر ترکیب نقدینگی ناشی از بدهی دولت و شرکت‌های دولتی به بانک‌ها باشد، با تأخیر می‌تواند روی نرخ تورم اثرگذار باشد. در هر صورت اگر دولت هر چه سریع‌تر سیاست‌های مناسب پولی و مالی را اتخاذ نکند، نقدینگی به بیش از ۲۰‌درصد یا بیش از رشد اقتصادی افزایش خواهد یافت و در میان‌مدت می‌تواند اثر مخربی بر نرخ تورم داشته باشد. آنچه عامل جذب نقدینگی است، کالاست. اگر تعداد کالا و خدمات در جامعه زیاد شود، یعنی رشد اقتصادی ایجاد شده است و نقدینگی جذب خواهد شد. به‌طور مثال وقتی می‌گوییم رشد اقتصادی سال ۹۶ نسبت به سال ۹۵، ۱۰‌درصد بوده، به این معنی است که در سال ۹۶ نسبت به سال قبل، ۱۰درصد کالا و خدمات بیش‌تر در کشور تولید شده است. وقتی در سالی بیش از سال قبل از آن، کالا و خدمات تولید شود، نقدینگی جذب کالای موجود خواهد شد، در نتیجه نقدینگی بر نرخ تورم تأثیری نخواهد گذاشت.