چرا ترمز بورس کشیده شد؟ ریزش یا به گفته مسؤولان اصلاحهای بازارسرمایه، حالا به دوماه رسیده و این بازار طی این دو ماه برای سه روز متوالی چراغ سبز به خود ندیده است؛ اتفاقی که هرچند دلایل کلانتری پشت آن است. اما تصمیمات گاه و بیگاه به آن دامن میزند. به گزارش ایسنا، اختلافنظر وزرای […]
چرا ترمز بورس کشیده شد؟
ریزش یا به گفته مسؤولان اصلاحهای بازارسرمایه، حالا به دوماه رسیده و این بازار طی این دو ماه برای سه روز متوالی چراغ سبز به خود ندیده است؛ اتفاقی که هرچند دلایل کلانتری پشت آن است. اما تصمیمات گاه و بیگاه به آن دامن میزند. به گزارش ایسنا، اختلافنظر وزرای نفت و اقتصاد در مورد عرضه دارادوم شاید تنها بهانهای بود تا ترمز صعود بیحدومرز شاخص بورس که مرزهای دو میلیون واحد را نیز درنوردیده بود، کشیده شود. به طوریکه رشد پیاپی شاخص ناگهان برعکس شد و طی یک تا دو هفته شاخص کل تا یک میلیون و ۵۰۰ هزار واحد نیز کاهش یافت. البته این اتفاق از سوی کارشناسان و اقتصاددانان پیشبینی میشد. اما کمتر کسی انتظار داشت عمر آن به دو ماه برسد. حتی شاخصسازیها نیز جواب نداد و شاخص کل که وارد کانال یک میلیون و ۷۰۰ هزار واحد نیز شد، باز هم به کانال یک میلیون و ۵۰۰ هزار واحد عقب گرد کرد. حال همانطور که رشد شاخص کل در ماههای خرداد و تیر بیمنطق بود، اکنون پشت روند کاهشی آن از نظر پارامترهای اقتصادی هیچ منطقی وجود ندارد. نرخ دلار روبه افزایش است؛ بنابراین سهام شرکتهای بورسی که درآمد دلاری دارند، ارزشمند شده است اما در این میان خشک و تَر باهم میسوزند و نهتنها سهمهای کوچک که پشتوانهای نداشته و ندارند صف فروش هستند، بلکه سهمهای بنیادی نیز اصلاحهای قابلتوجهی داشتند که به نظر تمامی ندارد!
دعوت دولت از مردم برای حضور در بورس
شاید ماجرا از آنجایی آغاز شد که دولت گاهوبیگاه از مردم دعوت میکرد تا سرمایه خود را وارد بازارسرمایه کنند و بر حمایت تمامقد خود از این بازار تأکید میکرد. اتفاقی که پای نیمی از مردم کشور را (با احتساب مشمولان سهامعدالت) به بورس باز کرد تا این بازار میزبان تعداد زیادی سهامداری باشد که سرمایههای کلان خود را بدون هیچ دانشی وارد بازار کردند. در واقع هرچه ترازوی تعداد سهامداران سنگینتر میشد، ترازوی دانش و آگاهی آنها از بازارسرمایه سبک میشد و همین موضوع در کنار ادامه حمایت دولت از بورس، نخستین آجر دیوار کج روند شاخص را گذاشت! مردمیکه ناامید از بازارهای موازی سرمایه خود را وارد بازارسرمایه کرده بودند و زمانی که اختلافنظر وزراء در مورد دارادوم وضعیت بازار را بهم ریخت، ترسیدند و هراسان بهدنبال خارج کردن سرمایه خود از این بازار بودند.
تصمیماتی که بازار را منفی کرد!
البته این فقط یک روی سکه است، روی دیگر سکه تصمیماتی بود که با هدف بهبود بازار گرفته میشود. اما تقریباً همه آنها به منفی شدن بازار کمک کرد! از دو قسمتی کردن ساعت معاملات بازار بگیر تا کاهش و افزایش حد نصاب صندوقها با درآمد ثابت، کاهش نرخ خوراک پتروشیمیها، فصل جدید بازارگردانی، کاهش اعتبار کارگزاریها، جلسات بینتیجه با حقوقیها و… تصمیماتی که برخی از آنها سیگنال گران بودن بازار را به سهامداران میداد و حتی بعد از اینکه ۲۴ ساعت بعد لغو میشد، تأثیر منفی خود را روی بازار میگذاشت! حال، سازمان بورس در جدیدترین تصمیم خود در روز شنبه گذشته اعلام کرد امکان فروش سهم در همان روز که خریداری شده وجود ندارد! احتمالاً هدف این تصمیم جلوگیری از سوءاستفاده برخی نوسانگیرانی بوده که سهم را با قیمت پایین میخرند و با قیمت بالا میفروشند اما جالب است که بازار که روز شنبه حرکتی نسبتاً صعودی داشت، پس از اخذ این تصمیم نهتنها در روز شنبه بلکه در روزهای یکشنبه و دوشنبه گذشته نیز روندی نزولی به خود گرفت!
دولت بورس را رها کند
شاید این خواسته کمی نباشد که اجازه دهند بازارسرمایه برای مدتی و بدون اخذ هیچ تصمیمی راه خود را برود تا شاید از این طریق راه تعادل خود را پیدا کند. البته برخی صاحبنظران بر این باورند که اتفاقاتی که برای بازارسرمایه افتاد به سوزاندن نقدینگی موجود در جامعه کمک کرد. مردم سرمایههای خود را وارد این بازار کردند تا بازارهای موازی کنترل شود و اکنون با اصلاح چشمگیر بسیاری از سهمها، دیگر سرمایه آنچنانی در دست مردم نیست.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.