کفتارها در بیشه شیر جایی ندارند فیفا و AFC تاریخ دهه ٦٠ را بخوانند، بعد نامه نگرانی بنویسند نامه فیفا بیشتر از آنکه جنبه امنیتی داشته باشد، بازگوکننده وابستگیهای دو مرجع فوتبال به جریانات سیاسی است. به گزارش فارس، حملات تروریستی تهران اتفاق تلخی بود که ایران را بدل به کانون اخبار کرد تا تمامی […]
کفتارها در بیشه شیر جایی ندارند
فیفا و AFC تاریخ دهه ٦٠ را بخوانند، بعد نامه نگرانی بنویسند
نامه فیفا بیشتر از آنکه جنبه امنیتی داشته باشد، بازگوکننده وابستگیهای دو مرجع فوتبال به جریانات سیاسی است.
به گزارش فارس، حملات تروریستی تهران اتفاق تلخی بود که ایران را بدل به کانون اخبار کرد تا تمامی نگاهها به تهران دوخته شود. سایه شوم تروریسم و داعش پس از این حمله نافرجام حالا همه رویدادهای جاری از جمله ورزش را تحتالشعاع قرارداده.
تهران طی یکی دو هفته اخیر میزبان دو رویداد مهم ورزشی خواهد بود. نخست هفته دوم رقابتهای لیگ جهانی تهران در سالن ۱۲هزار نفری آزادی برگزار میشود و استادیوم آزادی میزبانی بازی ایران و ازبکستان در مقدماتی جامجهانی خواهد بود. دو رویدادی که برای ورزش ایران اهمیت فراوانی دارد و حالا پس از اتفاقات اخیر، ارزشی ورای ورزش یافته و به نوعی مانوری کامل از اقتدار و امنیت در پایتخت ایران خواهد بود.
در این میان در حالی که فدراسیون جهانی والیبال نسبت به برگزاری امن و میزبانی شایسته ایران در لیگ جهانی تردیدی ندارد و حملات تروریستی اخیر را هیچ تهدیدی برای این رقابتها نمیداند، فیفا و AFC دو نهاد متولی فوتبال در یک تصمیم عجیب و مشکوک با ارسال نامهای به فدراسیون فوتبال خواستار تأمین امنیت بازی ایران و ازبکستان در هفته آینده شدهاند. نامهای که بیشتر از آنکه جنبه امنیتی داشته باشد، بازگوکننده وابستگیهای دو مرجع فوتبال به جریانات سیاسی است. آنها که پشت تریبونها شعار جدایی سیاست از فوتبال را سر میدهند اما پشت پرده عمله سیاست و سیاستبازیهای کشورهایی هستند که بزرگترین حامی تروریسم و داعش به شمار میروند. آنها که مدام بر طبل تفرقه و جنگ میکوبند و خاورمیانه را بدل به کانون بحران کردهاند اما دلارهای بادآورده نفتی سبب شده این جنگ افروزی و بحرانسازی به هیچ انگاشته شده و حتی نهادهای تصمیم گیرنده مطیع دستورات آنها باشند.
تکلیف AFC به عنوان متحجرترین و عقب ماندهترین نهاد تشکیلاتی فوتبال البته روشن است. نهادی که از دیرباز تاکنون تنها یک عروسک خیمهشببازی در دست کشورهای ثروتمند و دلارهای نفتی بوده و کوس رسوایی فسادش جهانی شده. کشوری که مطیع زر و زور است و قانون را بر پایه این دو مؤلفه مینویسد. اما فیفا نیز در این ماجرای عجیب با AFC همصدایی میکند. غافل از اینکه ایران سرزمینی است که با تمامی کشورهای منطقه تفاوتهای آشکار و اساسی دارد. کشوری که در کانون بحران، جنگ و تخاصم پابرجا ایستاده و امنیت و آرامش آن حتی در قلب غرب نیز یافت نمیشود. کشوری که دور از همه بحرانها، اقتدار و صلابت حرف اول آن است.
فیفا در این نامه سخیف به بیراهه زده. همدستی با AFC برای خوش خدمتی به بحرانسازان منطقه برای به کف آوردن چند دلار سیاه نفتی، خبط بزرگی است که به آبرو و حیثیت فیفا چوب حراج میزند و آنها را بدل به عمله ظلم میکند.
اینفانتینو و شرکای بیمایهاش، بهتر است کمی تاریخ ایران را ورق بزنند و سوابق این سرزمین را مرور کنند. سرزمینی که در همه بحرانها هیچگاه امنیت و اقتدارش را از دست نداده.
۸ سال جنگ تحمیلی بحران بزرگی بود که بیتردید میتوانست هر کشوری را نابود کند اما ایران با دستهای خالی ۸ سال با همه دنیا جنگید و حیرتانگیز اینکه در دل این جنگ، هرگز امنیت و اقتدارش زیر سؤال نرفت.
در طول این ۸ سال حملات تروریستی بزرگتر و شدیدتر از حملات چهارشنبه سیاه را شاهد بودیم.
۶ تیر ۶۰ ترور رهبر انقلاب، ۷ تیر ۶۰ انفجار در دفتر حزب جمهوری اسلامی و کشتهشدن ۷۵ نفر از اعضای این حزب و ۸ شهریور انفجار در دفتر نخستوزیری در جلسه شورای امنیت ملی که به شهادت رجایی و باهنر رییسجمهور و نخستوزیر وقت ایران منجر شد، شاید مهمترین عملیات تروریستی تاریخ انقلاب به شمار میروند که ابعاد آن به هیچ وجه با حوادث تروریستی دیروز قابل قیاس نیستند اما این حملات تروریستی خونبار هم سبب نشد تا امنیت و آرامش جامعه به هم بریزد.
در تمام آن سالهای جنگ و در دل حملات تروریستی زندگی عادی مردم زیر پوست شهر جاری بود و هیچ اتفاقی کنسل نشد و زیر سؤال نرفت. ورزش ایران نیز در آن سالها جریان عادی خود را داشت به گونهای که در دل جنگ، ۵ دربی بزرگ در تهران برگزار شد بدون اینکه آب از آب تکان بخورد و خون از دماغ کسی بیاید. دربی ۲۴ در شانزدهم مهر ۶۰ (پرسپولیس صفر – استقلال صفر)، دربی ۲۵، هفدهم دی ۶۱ (پرسپولیس یک–استقلال یک)، دربی ۲۶، پانزدهم مهر ۶۲ (استقلال یک–پرسپولیس صفر)، دربی ۲۷، بیستوپنجم خرداد ۶۵ (پرسپولیس ۳ – استقلال صفر) و دربی ۲۸، هفتم فروردین ۶۶ (پرسپولیس صفر – استقلال صفر).
نکته جالب اینکه مهمترین و پرتماشاگرترین دربی تاریخ نیز در همین ایام برگزار شده؛ دربی ۲۶ در ۱۵ مهر ۶۲ که تماشاگران حتی پیستهایهای تارتان و دکلهای پروژکتور را هم اشغال کرده و تا لب خط طولی نشسته بودند اما بازی بدون هیچ مشکل خاصی پایان یافت و ۱۲۰ هزار نفر در امنیت و آرامش کامل به خانههای خود بازگشتند.
در همان ایام تیم ملی ایران نیز در اوج جنگ، چند بازی ملی و رسمی را میزبانی کرده؛ ۱۵ اسفند ۶۰ بازی با کرهشمالی در مشهد، ۱۶ بهمن ۶۳ بازی با کرهشمالی در تهران، ۲۷ بهمن ۶۴ بازی با پاکستان در تهران و اول اسفند ۶۴ بازی با غنا در تهران.
سابقه ایران در برگزاری رویدادهای بزرگ و با اهمیت کاملاً روشن و عاری از هرگونه شبهه و تردید است. آنچه نشاندهنده امنیت و اقتدار ایران در برهههای مختلف حتی در اوج بحرانها میباشد.
فیفا و اربابان زر و زورش، هنوز ایران و ایرانی را نشناختهاند. این سرو تنومند ۲۵۰۰ ساله بیدی نیست که با این بادها بلرزد. داعش و اربابان داعش و بزرگتر از داعش نیز در قبال اقتدار و شکوه ایران، به چشم نخواهند آمد. این بیشه جولانگاه شیر و پلنگ است و کفتارها نمیتوانند به آن خدشهای وارد کنند. فیفا و AFC تاریخ دهه ٦٠ را بخوانند بعد نامه نگرانی بنویسند. در این سرزمین جایی برای نگرانی نیست.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.