روایت «کاوه و ضحاک» در کنسرت ناظری‌ها

روایت «کاوه و ضحاک» در کنسرت ناظری‌ها شهرام ناظری و حافظ ناظری اولین اجرا از پروژه شاهنامه‌خوانی خود را با نام «آواز پارسی» در تهران روی صحنه بردند. به گزارش ایسنا، اولین کنسرت «آواز پارسی، افسانه و مهر» شهرام ناظری، خواننده و حافظ ناظری، آهنگساز، نوازنده و فرزند شهرام ناظری در تالار وزارت کشور اجرا […]

روایت «کاوه و ضحاک» در کنسرت ناظری‌ها

شهرام ناظری و حافظ ناظری اولین اجرا از پروژه شاهنامه‌خوانی خود را با نام «آواز پارسی» در تهران روی صحنه بردند.

به گزارش ایسنا، اولین کنسرت «آواز پارسی، افسانه و مهر» شهرام ناظری، خواننده و حافظ ناظری، آهنگساز، نوازنده و فرزند شهرام ناظری در تالار وزارت کشور اجرا شد.

تعداد زیاد مخاطبان این اجرا باعث تأخیر ۴۰ دقیقه‌ای در آغاز آن شد. روی صحنه اجرا نیز تعداد زیادی شمع روشن بود، پشت سر نوازندگان هم دو پرده در سمت راست و دو پرده در سمت چپ وجود داشت که هنگام اجرای هر کدام از قطعات، تصویری متناسب با آن، روی پرده به ‌نمایش درمی‌آمد.

در ابتدای اجرا، حافظ ناظری و ارکستر روی صحنه حاضر شدند. پس از تشویق حاضران، فرزند شهرام‌ناظری در سخنانی گفت: اولین کنسرت از سری کنسرت‌های «آواز پارسی» را اجرا می‌کنیم. این برنامه قرار بود اولین اجرای خود را در استان خراسان داشته باشد، اما به‌دلیل برخی مشکلات، این کار انجام نشد و طبیعتاً فشار سنگینی را به گروه وارد کرد. البته به اندازه کافی درباره این موضوع صحبت شده است.

با خارج شدن حافظ ناظری و ارکستر از صحنه، شهرام‌ناظری و یک نوازنده ضرب زورخانه‌ای برای اجرای قطعه بعدی روی صحنه آمدند.

سپس با نوای ضرب و زنگ زورخانه‌ای و سه‌تار ناظری، خوانده شد: «ایران به خدا مملکت ناموران است». ناظری در ادامه شروع به روایت داستان ضحاک ماردوش و فریدون کرد و گفت: داستان فریدون و ضحاک نبرد نیکی و بدی و حق و ناحق است.

بخش بعدی این اجرا با حضور ارکستر، شهرام ناظری و پسرش روی صحنه آغاز شد که آواز این بخش بیش‌تر برعهده پدر و گاهی هم پسر بود. ناظری‌ها بین روایت‌شان از داستان ضحاک، اجرای قطعه‌ «بازگشت جاودانگی» از پروژه «ناگفته» را در نظر گرفته بودند. بعد از اتمام این قطعه‌ به نسبت طولانی «آواز ضحاک» آغاز شد.

 

شهرام ناظری پیش از آغاز اجرای بخش‌هایی از داستان ضحاک روبه مخاطبان گفت: تنها عامل حمایت از ما، تشویق شما است. برای ما ارزشمند است که حداقل احساس کنیم خود جامعه و هنردوستان این توجه را نسبت به ما دارند، همین عشق باعث شده در این ٣٨ سال، در ایران بمانم، با وجود امکاناتی که در خارج از کشور برایم فراهم بوده است. اکنون بسیار خوشحالم که توانستم این سال‌های سخت را در کنار هموطنانم بمانم.