زلاتان ابراهیموویچ؛ سوپراستار خسته‌کننده!

زلاتان ابراهیموویچ؛ سوپراستار خسته‌کننده! دنیل استوری، نویسنده وب‌سایت Football365 در مقاله‌ای به بررسی شخصیت زلاتان پرداخته است. به گزارش ورزش سه، در حالی که بیش‌تر رسانه‌های دنیا دائماً در حال تعریف و تمجید از نابغه سوئدی هستند، این نویسنده جهت خلاف آب شنا کرده است. متن نوشته شده توسط او را در زیر می‌خوانیم: «شاید […]

زلاتان ابراهیموویچ؛ سوپراستار خسته‌کننده!

دنیل استوری، نویسنده وب‌سایت Football365 در مقاله‌ای به بررسی شخصیت زلاتان پرداخته است.

به گزارش ورزش سه، در حالی که بیش‌تر رسانه‌های دنیا دائماً در حال تعریف و تمجید از نابغه سوئدی هستند، این نویسنده جهت خلاف آب شنا کرده است. متن نوشته شده توسط او را در زیر می‌خوانیم:

«شاید من را بتوان بیش‌تر ضدسبک زلاتان دانست. برای بسیاری کارهای او بسیار جذاب است ولی حوصله من از تماشای او سر می‌رود. زلاتان در کتاب اتوبیوگرافی‌‌اش اینطور شروع کرده است: «هر موقع زندگی می‌ایستد، من نیاز به حرکت دارم. همیشه مثل دیوانه‌ها رانندگی می‌کنم. من ۳۲۵ کیلومتر در ساعت را با خودرو پورشه‌ام به ثبت رسانده‌ام و پلیس‌ها فقط توانستند به گردم برسند. خیلی کارهای دیوانه‌وار انجام دادم که حتی نمی‌خواهم راجع به آنها فکر کنم.»

نمی‌خواهد راجع به این موضوعات فکر کند ولی واقعاً دوست دارد راجع به آن با دیگران صحبت کند. داستان این است که پلیس متوجه می‌شود خودرویی با ۱۶۰ مایل بر ساعت در حال حرکت است و به دنبال او می‌افتد. زلاتان به جای این‌که به فرمان پلیس توجه کند، سریعتر می‌رود و پلیس‌ها او را گم می‌کنند، در یک تونل پنهان می‌شود تا نتوانند او را پیدا کنند. این داستان در کتاب او تکرار شده است و با یک جستجوی سریع می‌توانید متوجه شوید که در ۳مصاحبه نیز بیان شده است.

این رفتار بیش‌تر به نظر رفتار یک احمق شبیه است، یا شاید کسی که فکر می‌کند آنقدری باحال است که می‌تواند هر آنچه برایش لذت‌بخش است را انجام دهد، بدون توجه به عواقب. ولی البته که این رفتار اشتباه است. چون زلاتان بزرگ و مشهور است، می‌تواند قانون را بشکند، زندگی دیگر افراد را به خطر بیندازد و این را در کتابش بنویسد. همه اینها به این خاطر که او زلاتان است.

یک موضوع تصادفی دیگر نیز در این میان مطرح می‌شود. کسی که می‌گوید من آنقدر کارهای دیوانه‌وار کرده‌ام که نمی‌خواهم به آن فکر کنم، مثل کسی است که می‌گوید خوشگذرانی‌هایی که شما در آن شرکت نداشته‌اید و از دست داده‌اید، فوق‌العااده بوده است. این موضوع شبیه به شبکه اجتماعی مثل فیس‌بوک است، جایی که شما بیش‌تر سعی دارید زندگی خود را به دیگران نشان دهید. در چنین فضایی، این‌که دیگران راجع به شما چگونه فکر می‌کنند، مهم‌تر است تا این‌که شما چطور لحظاتتان را تجربه کرده‌اید.

ابراهیموویچ بازیکنی فوق‌العاده بوده و هست، شاید بهترین مهاجم یک نسل از فوتبال که در کنار رونالدو رو به بازنشستگی می‌رود. چیزی که بدون شک در این رابطه درست است این است که در ۲۰ سال اخیر، هیچ مهاجمی از لحاظ توانایی فنی، فیزیکی، سرعت، قدرت تمام‌کنندگی و… مثل او نبوده و فقط کریستیانورونالدو توانسته موفقیت‌هایی مثل زلاتان را پس از ۳۰ سالگی تکرار کند. ابراهیموویچ پس از ۳۰ سالگی بیش از تمام دوران فوتبالش گلزنی کرده است.

این موضوع احتمالاً تنها میراث زلاتان خواهد بود. یک گلزن قهار. برنده‌ای که می‌تواند در بین سال‌های ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۶، از بین ۱۰ جام قهرمانی لیگ که در آن شرکت داشته، ۹ جام را کسب کند. یک هیولا در زمین که می‌تواند گل‌های آکروباتیک فوق‌العاده بزند.

 اما این میراث توسط رسانه‌ها به کلی از اتفاقات داخل زمین خارج شده است. شاید بار‌ها شنیده باشیم که از نام کوچک زلاتان به عنوان فعل استفاده می‌کنند. شاید بار‌ها خوانده باشید که «زلاتان بار دیگر خود را با شیر مقایسه کرد» و این به ذهنتان برسد که این شخص در ماورا زندگی می‌کند، همان‌طور که موضوع صحبت کردن به عنوان سوم شخص مطرح است.

غرور برای شخصیت‌های ورزشی در این سطح یک موضوع حیاتی است که البته می‌تواند شرایط شکست را نیز رقم بزند. موفقیت فقط با تلاش به دست نمی‌آید بلکه باید هر بار که شکست خوردید، باز هم بجنگید. این خود ورزش است که بزرگ بودن را به یک بازیکن منتقل می‌کند. به سختی می‌توان رویکرد زلاتان را با محمد علی مقایسه کرد.

همچنین سؤالاتی در این رابطه به وجود می‌آید که آیا چنین رویکردی روی تیم نیز تأثیر می‌گذارد یا نه. سوئد پس از بازنشستگی زلاتان توانست بهترین عملکرد خود را در جام جهانی پس از ۲۴ سال به ثبت برساند و به جمع ۸ تیم برتر برسد. حضور زلاتان در این تیم مهم بود ولی اتحاد بازیکنان در زمین در غیاب او، نکته کلیدی‌تری بود.

مثل پل گاسکویین و گازا ۲۵ سال پیش، تفاوتی بین زلاتان ابراهیموویچ و زلاتان وجود دارد. مخفف اسم گاسکویین برای تبلیغات طراحی شده است. در مورد زلاتان چنین نیست بلکه انگار استخری است که او اولین نفری است که در آن شیرجه زده است.

خاطرات فوق‌العاده زلاتان هیچگاه از ذهن هواداران پاک نمی‌شود ولی با موضوع تبلیغاتی که او در آن شرکت می‌کند، شاید همه چیز تحت تأثیر قرار بگیرد. کلید اصلی موفقیت اینجاست که بدانید موضوع تعریف از خود تا چه محدوده‌ای خط‌کشی شده و پا را از آن فراتر نگذارید.