داستان یک اخطاریه تهدید‌آمیز!

داستان یک اخطاریه تهدید‌آمیز!      در خبر‌ها آمده بود که قطعه‌سازان محترم با نامه‌ای سرگشاده برای بازار و خودروساز و اداره کار و کلی جای دیگر اخطاریه صادر کرده و گفته‌اند که اگر اوضاع بر همین سیاق جلو برود از یک ماه دیگر نه قطعه‌ای می‌سازیم و نه می‌توانیم بسازیم، نیروهای کار را هم یک […]

داستان یک اخطاریه تهدید‌آمیز!

     در خبر‌ها آمده بود که قطعه‌سازان محترم با نامه‌ای سرگشاده برای بازار و خودروساز و اداره کار و کلی جای دیگر اخطاریه صادر کرده و گفته‌اند که اگر اوضاع بر همین سیاق جلو برود از یک ماه دیگر نه قطعه‌ای می‌سازیم و نه می‌توانیم بسازیم، نیروهای کار را هم یک در میان می‌فرستیم برای گرفتن حقوق بیکاری و قس علی‌هذا.

     باید به استحضار عزیزان قطعه‌ساز محترم عرض کنم اگر فی‌المثل آب در هاون می‌کوبیدید بهتر از این اخطاریه بالابلند جواب می‌داد، از هوشنگ‌خان یک لا‌قبا به شما نصیحت که فکری درست درمان به حال خود و صنعت قطعه‌سازی بکنید و اینجور اخطار‌ها و تهدید‌ها آنقدر‌ها هم که شما امید دارید جواب نمی‌دهد و اساساً شما اشتباهی برای برخی‌ها اخطاریه صادر کرده‌اید!

    خودروساز معزز و گرانمایه که گوش شیطان کر، روزشماری می‌کند تا این ۴ تا قطعه نیم‌بند را هم از صنعتگر داخلی خرید نکند و زحمتش را مثل صد‌ها قطعه دیگر به‌ کارگران و زحمت‌کشان چینی و کره‌ای و هندی بدهد. تا آنها تولیداتشان یکدست شود و به جز باد تایر‌ها مابقی را بسته‌بندی شده تقدیم جنابشان کند. هنوز جوهر این اخطاریه خشک نشده، به فوریت مراتب را خدمت چشم‌بادامی‌ها و دیگر دوستان منعکس کرده‌اند تا ایشان آمادگی لازم را برای ساخت و تحویل قطعات داشته باشند و خدای ناخواسته کم و کسری در تولید خودروهای ملی، پیش نیاید!

    یک چند میلیونی بیکار و شبه‌بیکار هم در موجودی صندوق بیکاران کشور وجود دارند که هر روز به آنها اضافه می‌شود و ذخیره نیروهای بیکار کشور خدا را شکر پر و پیمان است. حالا یک ۴۰۰یا ۵۰۰ هزار نفری هم به این جمع خوبان اضافه شود. اداره محترم کار و دولت محترم را از چه چیزی می‌ترسانید. آنها که از قبل همه چیز را پیش‌بینی کرده و در آمار خود همواره یکی دو میلیونی را کم و زیاد می‌کنند. این نیم میلیون که جای خود دارد.

    بانک مرکزی و وزارت اقتصاد و گمرکات هم که گوششان بدهکار اخطار و تهدید نیست و همیشه و همواره به مر قانون عمل می‌کنند و اجازه نمی‌دهند یک قلم کالا و متریال و مواداولیه بدون حساب و کتاب و قاعده و قانون وارد کشور شود. البته این به غیر از مواردی است که این سایت و سامانه و سیستم‌های غربی بازی در آورده و دچار هک‌شدگی آنی می‌شوند!

    به نظر این حقیر که از قضای روزگار دستی در آتش قطعه‌سازی دارم، اصلح آن است که عزیزان قطعه‌ساز محترم به‌جای وقت‌کشی و نامه‌نگاری بی‌ثمر، یکراست بروند سراغ همان تأمین‌کننده آن‌ور آبی و هر جور که می‌دانند توافقی، تفاهمی، چیزی با آنها داشته و زین پس متریال و مواداولیه را از آنها گرفته و قطعه آماده، تحویل ایشان دهند تا آنها هم برای خودروساز محترم ارسال کرده و قائله ختم بخیر شود و نگران گمرک و بانک مرکزی هم نباشند که اگر آن تفاهمنامه را به ایشان نشان دهند. بدون معطلی و اتلاف زمان، مجوز ورود صادر می‌شود تا مبادا طرف خارجی مکدر شود. این وسط نیاز به دلار و یوآن و ارز هم نیست که گیر دولتی و ثانویه و ثالثیه باشید!

    البته دوستان مراقبت نمایند که مبادا وزارت صنایع و خودروساز محترم بویی از این توافق ببرند وگرنه از این‌که کارگر و صنعتگر ایرانی بخواهد برای اجنبی کار کند و یا خدای ناخواسته قطعه غیرساخت ایران روی خودرو‌ها نصب شود، غمگین و یحتمل افسرده می‌شوند و برای حفظشان قطعه‌ساز و خودروساز ایرانی، به فوریت دست به‌کار شده و رشته‌ها را پنبه می‌کنند !

         هوشنگ خان