بودجه نماینده‌سوز!

بودجه نماینده‌سوز!      خدا به‌ خیر کند، قبل‌تر‌ها بودجه را دولتیان محترم به مجلسیان گرانقدر پیشکش می‌کردند و ایشان هم جرح و تعدیل می‌کردند و مصوب شده آن را می‌فرستادند برای ابلاغ و اجرا و در وسط‌های سال بعد تازه معلوم می‌گشت که یک من ماست چقدر کره دارد و چه خواب‌هایی بودجه برای اقتصاد […]

بودجه نماینده‌سوز!

     خدا به‌ خیر کند، قبل‌تر‌ها بودجه را دولتیان محترم به مجلسیان گرانقدر پیشکش می‌کردند و ایشان هم جرح و تعدیل می‌کردند و مصوب شده آن را می‌فرستادند برای ابلاغ و اجرا و در وسط‌های سال بعد تازه معلوم می‌گشت که یک من ماست چقدر کره دارد و چه خواب‌هایی بودجه برای اقتصاد و فرهنگ و جامعه دیده است و تعریف و نقد و تخریب بود که روانه گوش مسؤولان می‌شد و البته کار از کار گذشته بود و برنامه‌نویسان محترم مژده سال بعد را می‌دادند که گل است و بلبل و هر آنچه شما بخواهید در آن هست و بیا و ببین که چه می‌کند این بودجه سال آتی!

    اما اینبار هنوز پای بودجه درست درمان به مجلس باز نشده و کمیسیون‌های پرتعداد و آن تلفیق گرانقدر از بودجه رونمایی نکرده‌اند، سر و صدا‌ها بلند شده است و وکلای ملت وااسفا سر داده و گریبان چاک می‌کنند که گل بود، به سبزه هم آراسته شد و باز خدا به همان بودجه سال پسین عمر دهد که این یکی آب آورده و تیمم باطل کرده است!

    در خبر‌ها آمده بود وکلای استانی کلهم‌اجمعین استعفانامه پرسوز و گداز امضا کرده‌اند و برای مجلس و دولت و ایضاً خودشان و آن زاینده‌رود خشکیده در بستر و ردیف‌های خاک خورده در بودجه و کلی چیز دیگر تسلیت و تهنیت و ابراز تأسف کرده‌اند!

    هوشنگ‌خان که سواد درست درمانی در مورد بودجه و ردیف و اعتبار و این چیز‌ها ندارد، همینقدر می‌داند که سالی که نکوست از بهارش پیداست و حال این‌که وکلای محترم یاد موکل‌های خود افتاده و به صرافت افتاده‌اند که در بین حاشیه‌ها و سیاست‌بازی و سیاست‌ورزی و استیضاح و عملیات جناحی و باندی لااقل برای خالی نبودن عریضه و یا زبانمان لال برای گرفتن رأی حداکثری در زمانه انتخابات و یا گوش شیطان کر به واسطه حس مسؤولیت و وظیفه‌شناسی در مقابل مردم امید بسته، این بار به خودزنی و استعفا و فراغ از پست و کرسی رضایت داده‌اند، کار ظاهراً آنقدر شور شده است که صدای آشپز محترم هم در آمده است.

    البته آن‌که از ظواهر امر بر می‌آید دوستان محترم رسانه ملی آنقدر‌ها میلی به دیدن و شنیدن آنچه پیش آمد، ندارند و همچنین دیگر وکلای محترم هم حواسشان نیست، درب همواره بر یک پاشنه نمی‌چرخد و اگر جلوی خبط و خطای بودجه‌ای گرفته نشود، روزی هم نوبت استان و شهر و دیار آنها می‌شود که آن‌ موقع است که باید یا بسازند و بسوزند و یا قید خدمت و صندلی را زده و نامه استعفا توشیح کرده و تقدیم مقام عالی مجلس کنند.

به هر حال این‌که بالاخره یک سر و صدایی در مجلس برای دفاع از موکلین به راه افتاد اگر صواب باشد و یا نباشد، باید به فال نیک گرفت که لااقل دعوای حیدری، نعمتی و کش و قوس باند و گروه و دسته نیست که غالب شده است و نمایندگان یک استان علی‌رغم چند جناحی، اینبار یکدست شده‌اند تا بالاخره مفهوم همکاری و تعامل و فراجناحی عمل کردن و این جور چیزهای لوکس و کم‌تر استفاده شده را مردم بفهمند و دو ریالی‌شان بیفتد که آنقدر‌ها که می‌گویند بی‌خیالی و حواس پرتی در جامعه مجلسیان و وکلا رخنه نکرده است و هنوز امیدی می‌توان داشت!

                                                 هوشنگ خان