رویکرد نظام مالیاتی!

رویکرد نظام مالیاتی!      رییس کل محترم مربوطه فرمایش کرده‌اند که رویکرد نظام مالیاتی حمایت از تولید و اشتغال است. البته که این حرف بسیار خوب و سخن جذابی است، اما‌ ای کاش ایشان واضح‌تر صحبت می‌کردند و ما متوجه می‌شدیم که این رویکرد فرهیخته مربوط به کدام کشور است و چرا دوستان، علی‌رغم موفقیت‌های […]

رویکرد نظام مالیاتی!

     رییس کل محترم مربوطه فرمایش کرده‌اند که رویکرد نظام مالیاتی حمایت از تولید و اشتغال است. البته که این حرف بسیار خوب و سخن جذابی است، اما‌ ای کاش ایشان واضح‌تر صحبت می‌کردند و ما متوجه می‌شدیم که این رویکرد فرهیخته مربوط به کدام کشور است و چرا دوستان، علی‌رغم موفقیت‌های چشمگیری که در عرصه مبارزه با تولید و اشتغال در کشور عزیزمان در جریان است و در حالی‌که یکی از معارضین اصلی سرپا بودن و روشن بودن چراغ صنعت و تولید همان نظام مالیاتی مبارک است، تجارب ارزشمند خود را در اختیار اینگونه کشورهای عقب افتاده با این افکار قدیمی نمی‌گذارند؟!

    باز جای شکرش باقی است که حضرات همچنان در بیان و سخن با عزم راسخ و با قدرت در سنگر حمایت و همراهی و همگامی با تولید و اشتغال حضور فعال دارند و رویکرد نظام مالیاتی ایشان اینقدر شیک و مجلسی است! اگر این یک فقره هم نبود و ملاحظه نمی‌فرمودند، شمشیر را از رو بسته و گردن هر چه مولد و مخترع و اشتغال و مشتغل را تقدیم آستان بودجه و یا خواهران و برادران زحمت‌کش چینی می‌کردند!

البته اینجانب (خودمان را می‌گوییم! ) حدس ثاقب می‌زنم که این وسط یک خبط و خطای املایی و نقل قولی بروز کرده باشد و این جناب رویکرد اساساً رویگرد بوده است و طی مرور زمان و سنوات مختلف و به‌لحاظ غفلت و یا ساده‌نویسی و تندنویسی سرکش آن که از اتفاق، همه آتش‌ها زیر سر همان سرکشی است، افتاده است و همه ما را و حتی خود حضرات را به اشتباه انداخته است!

اگر اینگونه باشد که حکماً همینطور است، بنابراین بنده و بسیاری دیگر که همواره طی سالیان دراز، از بدو اختراع عبارت موهومه رویکرد، سنگ و پاره آجر روانه ساق پای بودجه‌نویس و مالیات‌بگیر و متولی محیط کسب و کار و تسهیل‌کننده و تسهیلات بده و مسؤول و غیرمسؤول کردیم، باید یک عذرخواهی مبسوط چندین و چند ساله انجام داده و از عزیزان گذشته و حال و آینده حلالیت بطلبیم!

    خب خدا را شکر این یکی هم به خیر و خوشی در حال حل شدن است، فقط مانده است تکلیف این خیل عظیم تولید‌کننده و صنعتگر و شاغل و مشتاق شغل که در این سال‌ها حرف‌های صد من یک غاز همچو مایی و البته خوش خیالی و علاقه به خدمت و نان حلال خوردن خودشان، کار دستشان داده است و حالا مانده‌اند روی دست اقتصاد قبراق و سرحال کشورمان و برای خودشان شده‌اند مدعی و طلبکار!

     البته اگر کار با همین دست فرمانی که متولیان محترم اقدام به گره‌گشایی و اعطای تسهیلات و ساده‌سازی مقررات و کاهش و حذف هزار و یک نوع عوارض و مالیات و بیمه و سختگیری در واردات کالای مشابه و کاهش قیمت آب و برق و گاز و معافیت‌های دائمی و یارانه و کلی چیز دیگر، به انجام می‌رسانند، پیش برود، قریب به یقین این بازماندگان عصر «هرکه نان از عمل خویش خورد» و «برو کار می‌کن مگو چیست کار»، نیز منقرض شده و همگی نفسی به راحتی می‌کشیم!!

                                                           هوشنگ خان