مکانیسم مغزی اعتیاد

مکانیسم مغزی اعتیاد مکانیسم بیولوژیکی مشخص شده است که رفتار تحریک شده توسط وقایع مرتبط با لذت را واسطه می‌شود این مکانیسم را پاداش می‌نامند. پاداش رفتار طبیعی را از طریق تجربیات لذت بخش سرپرستی می‌کند. لذت وضعیت رضایت ناشی از تجربه خوشایند توصیف می‌شود. لذت پدیده‌ای شخصی است بنابراین ارتباط نزدیکی بین پاداش و […]

مکانیسم مغزی اعتیاد

مکانیسم بیولوژیکی مشخص شده است که رفتار تحریک شده توسط وقایع مرتبط با لذت را واسطه می‌شود این مکانیسم را پاداش می‌نامند. پاداش رفتار طبیعی را از طریق تجربیات لذت بخش سرپرستی می‌کند.

لذت وضعیت رضایت ناشی از تجربه خوشایند توصیف می‌شود. لذت پدیده‌ای شخصی است بنابراین ارتباط نزدیکی بین پاداش و لذت وجود دارد.

تمام آنچه که در نوروبیولوژی لذت و پاداش رخ می‌دهد در بخش خاصی از مغز قرار دارد. این مجموعه مسیر پاداش را می‌سازد.

پاداش و انگیزه می‌تواند جزء رفتار طبیعی باشند. مسیر پاداش رفتار را به سمت اهدافی هدایت می‌کند که به‌طور طبیعی مفید باشد و نیاز ارگانیک را تشویق می‌کند (مصرف غذا و تولید مثل)

مسیر پاداش به بخش‌های مهم دیگر مغز مرتبط است. این ارتباط به مسیر پاداش اجازه می‌دهد تا اطلاعات را راجع به آنچه خارج از بدن رخ می‌دهد جمع‌آوری کند و جریان مغزی را تقویت کند تا رفتارهای لذت بخش را کنترل کند. برای مثال وقتی فردی با یک غذای خوشمزه روبه‌رو می‌شود حواس پنجگانه اطلاعاتی را از محیط جمع‌آوری می‌کند و سیگنال‌هایی را به مغز می‌فرستد و در نتیجه مغز تشخیص می‌دهد که با یک غذای خوشمزه روبه‌رو است. در بخش دیگری از مغز این خاطره وجود دارد که وقتی شما آن غذا را می‌خورید دیگر گرسنه نخواهید بود و احساس خوب خواهید داشت. نتیجه آن‌که شما آن غذا را می‌خورید. پس از خوردن غذا تارهای عصبی خاصی در مسیر پاداش دوپامین ترشح می‌کنند. آزاد شدن دوپامین به فرد احساس لذت می‌دهد.

وقتی فرد درگیر رفتار سودمند می‌شود علاوه بر این که احساس خوب دارد مسیر پاداش مسؤول تلاش برای اطمینان از تکرار آن رفتار است.

پاداشی که منجر به فعال شدن مسیر پاداش می‌شود روندی تدریجی و گام‌به‌گام است که هر ۵ حس را درگیر می‌کند و به آرامی موجب آزاد شدن دوپامین شده و احساس خوب می‌شود.

مغز انسان با شبکه وسیعی از مسیر پاداش پر شده است. این مسیر‌ها باید به حد کافی توسط دوپامین، سروتونین و سایر واسطه‌های شیمیایی تحریک شوند تا ارگانیسم احساس و عملکرد ایده‌آل داشته باشد. به عبارت بهتر باید مقدار خاصی از لذت و تحریک یا پاداش از فعالیت‌های روزمره به دست آوریم. اگر این کار را نکنیم دچار کمبود لذت و کارایی ضعیف می‌شویم. برای عملکرد خوب عاطفی، روانی و فیزیکی باید هر روز به حد کافی مسیر پاداش را تحریک کنیم.