جازموریان و ریزگردها

  سال‌‌‌ها پیش وقتی آلودگی هوا و وجود ریزگرد‌‌ها را از اهواز و استان‌های غربی کشور از رسانه‌ها می‌دیدیم، شاید لمس آن فضا و شرایط برای ما کار دشواری بود، اما حالا این شرایط را در کرمان تجربه می‌کنیم و نوید آن را به استان‌های مجاور کرمان می‌دهیم که آن‌‌ها نیز به‌زودی تجربه خواهند کرد. […]

 

سال‌‌‌ها پیش وقتی آلودگی هوا و وجود ریزگرد‌‌ها را از اهواز و استان‌های غربی کشور از رسانه‌ها می‌دیدیم، شاید لمس آن فضا و شرایط برای ما کار دشواری بود، اما حالا این شرایط را در کرمان تجربه می‌کنیم و نوید آن را به استان‌های مجاور کرمان می‌دهیم که آن‌‌ها نیز به‌زودی تجربه خواهند کرد.

ریزگرد‌‌ها اثرات و پیامدهای زیادی دارند که از جمله پیامدهای اجتماعی و اقتصادی آن می‌توان به تشدید روند مهاجرت از مناطق در معرض گرد و غبار به‌ویژه در اقشار نخبه و متخصص، بیکاری و یا کاهش درآمد در مشاغل مختلف شهری و روستایی، صنعت گردشگری، تعطیلی مراکز آموزشی و تفریح و کاهش کارایی فردی اشاره کرد.

به گزارش ایسنا، علیرضا شکیبایی، عضو هیأت علمی دانشگاه شهید باهنر کرمان، با بیان این‌که تالاب‌‌‌ها به عنوان یکی از مراکزی که به حفظ محیط‌زیست و منابع طبیعی کمک می‌کنند و از ارزش اقتصادی بالایی برخوردار هستند، افزود: متأسفانه در چند دهه گذشته برنامه‌های توسعه‌ای و اقتصادی بدون توجه به حفظ محیط‌زیست، منابع طبیعی و حفظ سهم منابع طبیعی بوده، بنابراین ذخایر منابع طبیعی از بین رفته که یکی از موارد تالاب‌‌‌ها بوده است.

وی با اشاره به این‌که ایران جزو کشورهایی است که بیش‌ترین تالاب‌‌‌ها را دارد، افزود: امروزه ارزش اقتصادی این تالاب‌‌ها بر همه واضح بوده و این موضوع که تالاب‌‌‌ها باید حفظ و یا احیا شوند، کاملاً روشن است.

این دانشیار دانشگاه شهید باهنر کرمان با تأکید بر این‌که باید توجه مسؤولین و مردم به حفظ تالاب‌های منطقه جنوب کشور به همان اندازه تالاب‌های شمال کشور باشد، تصریح کرد: تالاب جازموریانی که بین استان کرمان و سیستان بلوچستان واقع شده است، در گذشته خیلی نزدیک، یک تالاب زنده بود که ارزش اقتصادی بسیاری داشت، به گونه‌ای که گیاهان و جانوران با ارزش اقتصادی بالایی در این تالاب موجود بوده، اما به نظر می‌آید به دلیل خشکسالی‌‌‌ها و قطع آب از طرف افغانستان به ایران و استفاده بی‌رویه، این تالاب تبدیل به بیابان شده و اکوسیستم و تعادل منطقه را بر هم زده‌ است.

تهدید خشکیدگی تالاب جازموریان

این دکتری اقتصاد با بیان این‌که دیگر خسارت این خشکیدگی فقط به استان کرمان و سیستان‌وبلوچستان محدود نخواهد شد، عنوان کرد: وقتی تالاب، تبدیل به بیابان می‌شود، در واقع تبدیل به یک منبع تولید ریزگرد و ذرات معلق می‌شود، به گونه‌ای که تا حالا تصور این بود که خوزستان مشکل اصلی ریزگردهای جنوب کشور است، اما امروز متوجه شدیم که یکی از مراکز تولید ریزگرد در ایران و منطقه، هامون جازموریان است که تبدیل به بیابان شده است.

وی اظهار کرد: ۲۰ سال گذشته در این تالاب کشاورزان کار اقتصادی می‌کردند. قایقرانی و پرورش ماهی از جمله شغل‌های مردم منطقه بود. اما امروز همه این مشاغل و ارزش‌های اقتصادی از بین رفته و اگر فکر جدی نکنند، کل ایران را در بر خواهد گرفت.

این عضو هیأت علمی دانشگاه شهید باهنر کرمان با اشاره به خسارت توجه نکردن به این منطقه و تالاب، افزود: بعد‌‌ها باید هزاران هزار میلیارد هزینه کنیم تا بتوانیم این خسارت را کاهش دهیم. در نتیجه قطعاً اگر به این تالاب توجه شود و بتوانیم آن را احیا کنیم، در آینده افسوس نخواهیم خورد.

ریزگردها، تابلو ایست حیات

وی با اشاره به این‌که، ریزگرد‌‌ها باعث می‌شوند که حیات اقتصادی آن منطقه نابود گردد، ادامه داد: در منطقه‌ای که ذرات معلق زیاد و ریزگرد‌‌ها وجود داشته باشد، دیگر زندگی و حیاتی وجود نخواهد داشت، نیروی کار نیست، مهاجرت شکل می‌گیرد و در نهایت صنعتی شکل نخواهد گرفت.

رییس بخش اقتصاد دانشگاه شهید باهنر کرمان عنوان کرد: قبلاً هشدار داده‌ایم، کسی توجه نمی‌کرد، اکنون خوزستان درگیر این مسأله است و مردم حدود ۷۰ روز از خانه‌های خود نمی‌توانند خارج شوند، برخی بیمار شده‌اند و باید بستری شوند. وقتی اولین نشانه‌های حیات و زندگی را مختل می‌کنید دیگر اقتصاد، توسعه اقتصادی و سرمایه‌گذاری معنا ندارد.

وی با بیان این‌که مهم‌ترین رکن صنعت، نیروی انسانی است، تصریح کرد: در منطقه‌ای که ذرات معلق و ریزگرد‌‌ها زیاد باشند، حیاتی نیست و کسی در آنجا زندگی نخواهد کرد، در نتیجه سرمایه‌گذار تمایلی به سرمایه‌گذاری نخواهد داشت. این مسأله اثر مستقیم روی صنعت می‌گذارد، حتی اگر کارخانه‌هایی داشته باشیم (به این دلیل در جازموریان توسعه اقتصادی شکل نگرفته است) و اگر توسعه اقتصادی شکل بگیرد، طوفان‌های شن کارخانه‌ها را از بین خواهد برد، زیرا گرد و غبار باعث تعطیلی این صنایع می‌گردد. اگر فعالیت اقتصادی در این منطقه شکل گرفته است، این خشکیدگی تالاب، آن را تعطیل خواهد کرد.

وی با اشاره به خاطرات خود از تالاب جازموریان، گفت: در حدود ۲۰ سال پیش از این تالاب بازدید کرده‌ام. برایم تعجب‌آور بود که شغل مردم، سیستان و بلوچستان ماهیگیری بود. این تالاب در حدی پر آب بود که لنج‌‌‌ها و قایق‌‌‌ها در این تالاب، ماهیگیری و عده‌ای از این طریق امرار معاش می‌کردند، اما وضعیت کنونی تالاب به گونه‌ای است که به محل چرای شتر‌‌ها تبدیل شده و همچنین به راحتی می‌توان در آن مکان ماشین سواری کرد.

این دانشیار دانشگاه شهید باهنر کرمان با بیان این‌که، منطقه‌ای که روزی مانند شمال بود، امروز تبدیل به کویر شده است، اظهار کرد: این یک تهدید است، اگر این تهدید تا قبل فقط برای سیستان و بلوچستان و کرمان بود، امروز تهدید برای کل ایران است. زیرا دیگر بیابان شده، به‌طوری که این ذرات استان‌های دیگر را درگیر کرده است، مانند پدیده گردغبار خوزستان که تا تهران رسوخ کرده است.

ریزگرد‌‌ها تهدیدی برای کل کشور

وی ادامه داد: باد تحت فرمان نیست که به آن دستور داد که فقط در سیستان و بلوچستان و کرمان این ذرات را پخش کند. این پدیده که سال‌های گذشته سیستان و بلوچستان و کرمان را تهدید می‌کرد، امروز این تهدید به کل ایران رسیده است.

این استاد دانشگاه باهنر کرمان تصریح کرد: اگر به این مشکل توجه نشده، آب رودخانه هیرمند را نتوانند باز پس گرفته و سهم حقابه را به این تالاب اختصاص ندهند. همچنین در صورتی که برداشت‌های بی‌رویه از تالاب، کنترل و مدیریت نشود، قطعاً دچار مشکل خواهیم شد. شاید امروز آرزو باشد که تالاب به وضعیت ۳۰ سال قبل خود بازگردد، اما حداقل از طریق گیاهان، این بیابان را تثبیت کنیم.

وی با اشاره به این‌که غفلت گذشتگان باعث تولید بیابان وسیعی طی چند دهه شده و خشکیدگی تالاب حداقل ۳ استان کرمان، سیستان و بلوچستان و هرمزگان را به‌طور مستقیم درگیر کرده است، معتقد است: یکی از راهکار‌‌ها این است که با ابزارهایی که در اختیار داریم، مسؤولین افغانستان را مسؤولیت پذیر کنیم تا حقابه رود هیرمند را پس دهند.

شکیبایی با بیان این‌که، اگر تالاب احیا شود، فرصت‌‌‌ها و ارزش‌های اقتصادی آن دوباره احیا خواهند شد، تأکید کرد: اکنون این تالاب تبدیل به یک تهدید شده است. خشکیدگی جازموریان حاصل توسعه اقتصادی گذشته است و نگاه آن به حفظ منابع طبیعی نبوده است.

وی با بیان این‌که باید با انجام مطالعات، ارزش اقتصادی این تالاب بررسی و برآورد شود، تصریح کرد: هزینه‌های احیای آن نیز برآورد شود و این‌که چه پروژه‌ها و برنامه‌هایی برای احیا این تالاب داریم، باید مشخص گردد. می‌توانیم از تجربیات احیای دریاچه ارومیه و یا احیای تالاب انزلی استفاده کنیم.

این دکترای اقتصاد با اشاره به این‌که، بخشی از مشکل تالاب جازموریان، فرا ملی است، عنوان کرد: همان‌طور که بخشی از ریزگردهای خوزستان از عراق نشات می‌گیرد، بخشی از مشکل تالاب جازموریان به افغانستان باز می‌گردد، باید با یک دیپلماسی قوی، با کشور افغانستان رایزنی شود، تا حقابه رود هیرمند را آزاد کنند.

وی با بیان این‌که، قطعاً نجات تالاب ضروری است، افزود: سرمایه‌گذاری روی محیط‌زیست، نگاه اقتصادی نیست بلکه، نگاه اجتماعی و زیست‌محیطی است. هر اقدامی در راستای احیای تالاب واجب است؛ این کار می‌تواند به گونه‌ای مدیریت شود که ضمن احیای محیط‌زیست، برنامه‌های اقتصادی را در این منطقه اجرا کنیم.

شکیبایی گفت: تالاب، ارزش‌های اقتصادی فراوانی دارد و مهم‌ترین آن گردشگری و حفظ مناطق مجاور این تالاب است. اگر شن‌های روان و گردوغبار داشته باشیم، شهرهای دیگر که در محدوده این بیابان نیستند، نیز ادامه حیات نخواهند داشت. شاید در استان کرمان نیز ادامه حیات غیرممکن شود.

وی ادامه داد: وقتی که فاصله دید ۷۰ متر می‌شود، یعنی هیچ هواپیمایی نمی‌تواند در فرودگاه کرمان فرود ‌آید، با وجود این‌که فرودگاه کرمان هیچ ارتباطی با آن بیابان ندارد. به‌طور مثال امروز در فرودگاه خوزستان این مشکل وجود دارد و نیز مهاجرت مردم خوزستان را در پی داشته است، بنابراین باید نگاه به محیط‌زیست یک نگاه وسیعی بوده و تهدید تالاب جازموریان کاملاً جدی تلقی شود.

دستان پرسخاوت جازموریان را تهی کردیم

این دانشیار دانشگاه شهید باهنر کرمان اضافه کرد: شاید نسل جدید تصور نکند که اینجا یک دریاچه بوده است و همچنین نمی‌داند که کرمان ماهی مورد نیاز خود را از طریق این تالاب تأمین می‌کرده است، نه از بندرعباس.

وی با اشاره به این‌که سازمان محیط‌زیست فقط نباید به شمال یا به خوزستان توجه کند، بلکه باید به این قسمت کشور نیز توجه کند، عنوان کرد: در احیای تالاب جازموریان نباید این گونه نگاه کرد که احیای این تالاب سودآور است یا خیر؛ فرض کنیم احیای این تالاب بازگشت سرمایه نداشته باشد، اما باید توجه کرد که به بحث‌های زیست‌محیطی، نگاه اقتصادی نمی‌شود، بلکه باید با دید حیات و ضرورت‌‌‌ها نگاه کنیم.

 

این دکتری اقتصاد خاطرنشان کرد: متأسفانه برخی مسؤولین اطلاع نداشته‌اند که آن‌جا لنج‌های ماهیگیری و قایقرانی بوده است. آن‌جا گیاه بامبو بود و بخشی از نی‌های صنعت حصیربافی، از این تالاب تأمین می‌شد. باید مسؤولین را متقاعد کنیم که این منطقه باید مورد توجه و بودجه اختصاصی به آن تعلق گیرد. این بیابان باعث ایجاد ریزگرد‌‌ها شده است که به‌زودی به تهران نیز خواهد رسید.