ریشه‌یابی مناقشات آبی در ایران

بیش از هر زمان دیگری، مناقشات آبی در ایران به عنوان یکی از مهم‌‌ترین مسائل مدیریت منابع آب کشور را سربلند کرده است و این پرسش جدی را در ذهن‌ بیدار کرده است که آیا با توجه به شدت گرفتن مناقشات آبی به آستانه برگشت‌ناپذیری رسیده‌ایم و جنگ آب، یک آینده محتمل و حتی محتوم […]

بیش از هر زمان دیگری، مناقشات آبی در ایران به عنوان یکی از مهم‌‌ترین مسائل مدیریت منابع آب کشور را سربلند کرده است و این پرسش جدی را در ذهن‌ بیدار کرده است که آیا با توجه به شدت گرفتن مناقشات آبی به آستانه برگشت‌ناپذیری رسیده‌ایم و جنگ آب، یک آینده محتمل و حتی محتوم در ایران خواهد بود و یا راهی برای پشت سر گذاشتن و خروج از بحران فعلی وجود دارد؟ پاسخ به این پرسش به هیچ عنوان کار ساده‌ای نیست و برای پاسخ به آن نیاز است که بر جنبه‌های متفاوتی که هم‌اکنون به مناقشات آبی ایران دامن زده است، اشراف داشته‌ باشم. برخی از جنبه‌ها نظیر شاخص‌های ارزیابی تنش آبی تاکنون بیشتر مورد توجه بوده است، اما به نظر می‌رسد جنبه‌های زیادی درخصوص تجزیه و تحلیل مناقشات آبی در ایران تاکنون مغفول مانده است. ما نیاز داریم به این واقعیت آگاه باشیم که آنچه امروزه در مناقشات آبی در کشور بر سرمان می‌آید نه تنها نتیجه شکسته ‌ایمان در پیشبرد پروژه‌ها و طرح‌های آبی نبوده است، بلکه اصولاً توفیق ما در اجراء و تصویب پروژه‌ها و طر‌ح‌های آبی در سال‌های گذشته بستر شکل‌گیری کنونی مناقشات کنونی آبی بوده است. اصولاً اجرای هر پروژه‌ و طرح‌ تأمین و توزیع آب، مناسبات بهره‌برداری پیشین آب را که بعضاً طی چندین دهه و سده قوام پیدا کرده و منشأ توافق جمعی گروه‌های اجتماعی با یکدیگر بوده است، بر هم زده و خود به کانون بروز مناقشات جدی آبی دهه‌های اخیر در کشور تبدیل شده است. (کدام مناقشه آبی بین استانی و منطقه‌ای را می‌توان نام برد که نام آن با منافع ناشی از بهره‌برداری از یک سازه آبی جدید احداث شده و یا در حال اجراء گره نخورده باشد؟) مناقشات آبی صرفاً به دلیل کمبودهای منابع آبی در کشور هم نیست، زیرا هم تجارب جهانی گواهی از امکان به‌کارگیری راه‌حل‌های خلاقانه و پاسخ‌های متفاوت برای تعدیل مشکلات مرتبط با کم‌آبی در کشورهایی نظیر استرالیا، آمریکا و نامبیا می‌باشد و هم تجربه کشور خودمان ایران در بهره‌برداری از قنواتی که بعضاً بیش از ۱۰۰۰ سال از بهره‌برداری از آن‌‌ها می‌گذرد، امکان شکل‌گیری الگوی همزیستی پایدار با شرایط کم‌آبی در اقلیمی به اسم ایران را آشکار می‌کند. از این‌رو، شاید بتوان دلایل دیگری را برای شکل‌گیری و تعمیق مناقشات آبی در ایران، ریشه‌یابی کرد و در یک جهتگیری معکوس، موفقیت‌ها، کمال‌یابی و بلندپروازی‌های به حقمان در حوزه‌های مختلف توسعه را در بروز مناقشات آبی اخیر مؤثر دانست. آشنایی با روش‌های «توسعه فناورانه» در بهره‌برداری از منابع آب طی سده اخیر، ایده ضرورت استفاده حداکثری از تکنولوژی‌های بهره‌برداری از منابع آب‌ای سطحی و زیرزمینی (احداث سد‌ها و حفر چاه‌ای عمیق و نیمه‌میق) در ایران را شکل داد و برای دهه‌ها و سالیان متمادی، توسعه منابع آب به عنوان رسالت اصلی دستگاه بوروکراتیک بخش آب در سطح ملی، استانی و منطقه‌ای تعریف می‌شده است. اینکه تا چه میزان سرمایه‌گذاری و یا مجوزهای دولت برای بهر‌ه‌برداری‌های جدید و متأخر از منابع آب، به زیان بهره‌برداران متقدم آب منجر شد و به مرور به مناقشات آبی دامن زد، در آسیب‌شناسی طرح‌های توسعه منابع آب کشور باید به شدت مورد توجه قرار گیرد. در یک دید کلان‌تر، امکان به‌کارگیری تکنولوژی‌های فناورانه در زمینه توزیع و انتقال آب، درک موانع و محدودیت‌های ذاتی مرتبط با آب در توسعه صنعت، کشاورزی و مراکز جمعیتی در ایران و به ویژه مناطق مرکزی کشور را به تأخیر انداخته بود و تا هنگامی که اثرات مخرب زیست‌محیطی نظیر خشک شدن تالاب‌‌ها و رودخانه‌ها، فرسایش خاک و فرونشست زمین اتفاق نیفتاد و یا احساس محرومیت برخی جوامع و گروه‌های اجتماعی در بهرهمند شدن از منافع مرتبط طرح‌‌ها و پروژه‌های آبی و حتی احساس زیان آن‌ها، به مناقشات آبی نینجامید، درکی از سوءتدبیرهایمان در نادیده گرفتن محدودیت‌های توسعه، برایمان آشکار نشد. ما حتی شاهد آن هستیم که ایده‌آل‌های به‌حقمان درخصوص توسعه روستایی و کاهش نابرابری اجتماعی بین روستاییان و شهرنشینان، ما را به سمت راه به ظاهر کم‌هزینه پیوند دادن همیشگی ایده توسعه و عمران روستایی و سیاست‌های کشاورزی سوق داد و حتی به ادغام دو وزارتخانه جهاد سازندگی و کشاورزی در قالب وزارت جهادکشاورزی، انجامید. همین امر، در دهه‌های اخیر به مطالبه همیشگی از ظرفیت محدود منابع آب کشور، برای تأمین نیازهای معیشتی و حداقلی بخش بزرگی از جامعه روستاییان انجامیده است و بدیهی است؛ زمانی‌که این مطالبه حتی به بهای گزاف استفاده از منابع آب تجدیدناپذیر، نیز پاسخ جدی داده نمی‌شود، شکل‌گیری نارضایتی زیاد در بخش بزرگی از جامعه کشاورزان و تعمیق مناقشات آبی دور از انتظار نیست. مواردی که ذکر شد، فقط نمونه‌های محدودی از نقش ایده‌آل‌‌ها و بلندپروازیمان در حاکمیت کلان کشور، در شکل‌گیری و یا تداوم مناقشات آبی است. اصولاً شاید زمان آن باشد که درک کنیم حداقل بخشی از مشکلات مرتبط با مناقشات آبی به جهان‌بینی و ایده‌آل‌های توسعه ما در حوزه‌های مختلف مرتبط است و بدون بازنگری تدریجی در ایده‌آل‌‌ها و ادراک بیش از پیش محدودیت‌هایی که با آن روبه‌رو هستیم، نمی‌توانیم گام مهمی در جهت تعدیل مناقشات آبی‌برداریم.

زهرا سلطانی؛ دکتری علوم اجتماعی و کارشناس اجتماعی شرکت مدیریت منابع آبش