حرفهای خودی و بیخودی نهضت مسکن و صادرات بنزی! کار آشوب تماشای تو کارستان کرد آنچه خوبان همه دارند تو یکجا داری! اینجور برایتان بگویم که یک طرحی شده است این نهضت ملی مسکن که نگو! همه خوبی و محاسن طرحهای اجراء شده در ایران و کشورهای مختلف را همزمان با خودش دارد و […]
حرفهای خودی و بیخودی
نهضت مسکن و صادرات بنزی!
کار آشوب تماشای تو کارستان کرد آنچه خوبان همه دارند تو یکجا داری!
اینجور برایتان بگویم که یک طرحی شده است این نهضت ملی مسکن که نگو! همه خوبی و محاسن طرحهای اجراء شده در ایران و کشورهای مختلف را همزمان با خودش دارد و گوش شیطان کَر، طرحهای بعدی هم به گَرد پای جنابشان نخواهد رسید!
در تعداد بینظیر، در پوشش اقشار و ردههای سنی و زن و مرد و متأهل و مجرد، بیهمتا، در سرعت و زمانبندی، بیانتها و در دقت و کیفیت کار، بیداد! یک چیزی میگویم یک چیزی میشنوید، یعنی مسؤولین مربوطه بهگونهای همه چیز را در حد ایدهآل ترسیم کردهاند که محال است هیچ اجرایی به گَرد پایش برسد!
کاش عزیزان، گوشه چشمی به رهرو آن است که آهسته ولی پیوسته رود هم داشتند و قصد نمیکردند که سنگ به این بزرگی را یک تنه بردارند و اجالتاً از کم و سبک شروع میکردند و آرامآرام جلو میرفتند، موتور که حسابی دور برمیداشت، گازش را میگرفتند و حتی سالی دو میلیون مسکن تولید و تحویل میدادند تا چشم حسود و بخیل و شور چشم در میآمد، آن مسکن مهر با آن همه دادار دودور که داشت سه دولت را زمینگیر کرد تا توانست دو میلیون و خردهای مسکن تحویل خلقا… بدهد (که هنوز هم واحدهای نیمهساز زیادی روی دست همین دولت گذاشته است)، اقدام ملی مسکن هم که کسی سر در نیاورد تا کجا پیش رفت، چند آپارتمان در حال ساخت است و چند واحد تحویل مردم دادهاند و اساساً پشمی به کلاهش بود یا نه و خدای ناخواسته چند وقت دیگر سر از نهضت ملی مسکن در میآورد یا خیر، حالا بعد از این تجربیات موفق بیبدیل، یکهو برای ساخت دو میلیون مسکن در دو سال، خیز برداشتهایم؟!
شنیدهها حاکی از آن است که قرار است برای آنکه اهداف عالیه محقق شود، از شرکتهای خارجی (یحتمل چشم بادامی) تکنولوژیهای نوین ساختمان و صنعتیسازیها و احیاناً برخی مصالح و ابزار و تجهیزات را وارد کنیم تا دستمان برای تحقق سالی یک میلیون مسکن، باز و پر باشد و همچین بیگدار هم به آب نزده باشیم.
حکماً این کار معقول و منطقی است، هرچه باشد دنیا؛ دنیای پیشرفت و نوآوری و سرعت در ساخت و تولید است و حرفی نیست که سراغ تکنولوژیهای نوین برویم، اما انصافاً وقتی کشوری توان و تکنولوژی تولید قطعات باکیفیت خودرویی دارد که شرکتها بنز و بیامو جزء مشتریانش هستند، اینکه بگوییم ما به دنبال وارد کردن تکنولوژی ساختمانسازی هستیم، کمی دور از ذهن نیست، اصلاً به شیکی، جذابیت و کلاس ما لطمه نمیخورد؟ دیگر چند قطعه آجر و بلوک و دیوار و سقف و خانه پُرش سازه سبک و پیشساخته، گفتن داشت که هیمنه و هیبت صادرکننده نامبروان قطعات خودرویی را اینگونه سنگ روی یخ بکنیم؟!
اخیراً هم که فرمایش شده است، منبعد دیگر واکسن وارد نمیکنیم و تولیدات وطنی ما را کفایت میکند، هرچند این حرف ظاهراً با واقعیت قرابت و کیلومترها با آن هاب تولید واکسن منطقه شدن فاصله دارد، اما گفتنش آنقدرها هم لزومی نداشت، حالا صبر میکردیم، چند ماهی واکسن وطنی تحویل و تزریق میشد، آنگاه خیالمان که جمع میشد واردات را چراغ خاموش کنسل میکردیم و بعدها آن را رسانهای میکردیم که خدای ناخواسته دچار داستان هاب و ۵۰ میلیون دُز و امروز، فردا کردنها نشویم و باز دنبال مقصر قول و وعدههای آبکی را نگردیم!
علیایحال هوشنگخان دلش دریایی است! هم آن دو میلیون مسکن دوسالانه را شدنی و دستیافتنی میداند، هم تأمین نیاز واکسنی کشور توسط کمپانیهای وطنی را و حتی در افق چندساله صادرات قطعه خودرو به آلمان و ایتالیا و ژاپن و کره را در ذیل هنر و کفایت توانمندی و دانش ایرانی میداند. اما آرامآرام و ریزهریزه و قدم به قدم و همراه با ریاضت و برنامه سخت و کارعلمی و تدبیر و خردمندی…
هوشنگخان
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.