مصائب تبلیغات با چاشنی دروغ!

                 حرف‌های خودی و بی‌خودی مصائب تبلیغات با چاشنی دروغ!    خاطر مبارک هوشنگ‌خانی ما می‌رسد که در ایام نه‌چندان دور، اگر یک تولیدکننده یا فروشنده و یا فی‌المثل شرکت تجاری و خدماتی، کمی در تبلیغات خود اغراق کرده و برای جذابیت آن چاشنی فیک اضافه می‌کرد و خلق‌ا… متوجه آن می‌شدند، حساسیت‌ها بالا می‌گرفت […]

                 حرف‌های خودی و بی‌خودی

مصائب تبلیغات با چاشنی دروغ!

   خاطر مبارک هوشنگ‌خانی ما می‌رسد که در ایام نه‌چندان دور، اگر یک تولیدکننده یا فروشنده و یا فی‌المثل شرکت تجاری و خدماتی، کمی در تبلیغات خود اغراق کرده و برای جذابیت آن چاشنی فیک اضافه می‌کرد و خلق‌ا… متوجه آن می‌شدند، حساسیت‌ها بالا می‌گرفت و کار تا عذرخواهی و بعضاً پیگرد قضایی جلو می‌رفت. اما ظاهراً با اصرار برخی عزیزان شبه‌کاسب و البته زیرسبیلی رد کردن برخی متولیان و مسؤولان و البته چرب و شیرینی درآمد تبلیغات و چند دلیل باربط و بی‌ربط دیگر! آرام‌آرام شرایط جوری شده است که به ضرس‌قاطع تبلیغات محیطی و تلویزیونی و کاغذی و خصوصاً دیجیتالی یک‌درمیانش پُر است از بزرگنمایی و چاخان و دروغ و پیچاندن، و این‌جور که به‌نظر می‌رسد جامعه هم در برابر این حجم از ناراستی، لمس شده و از کنار آن می‌گذرد.

  خیلی نمی‌خواهیم سخت بگیریم و کاسه و کوزه‌های یک دوجین از مشکلات کشور را بر سر این مدل از تبلیغات بشکنیم، اما واقعیت این است وقتی برای سال‌ها، در عرصه سیمای فراگیر ملی و پهنه گسترده دیجیتال و بیلبورد و تلویزیون‌های شهری، بسیاری از آگهی‌های تبلیغاتی همراه با چاشنی‌های جذاب غیرواقعی و فیک است، چه قبول کنیم و چه قبول نکنیم، در حال پمپاژ کردن دروغ و دروغگویی و از بین بردن قبح و زشتی آن در جامعه هستیم!

  وقتی هرکسی هرگونه که دلش بخواهد درصدد جلب‌توجه و دیده شدن و فروش بیشتر است و به‌واسطه ندانم‌کاری یا ساده‌انگاری مسؤولین و همچنین درآمدهایی که نمی‌توان از آن‌ها به سادگی گذشت، ممیزی و سره و ناسره کردن معنا و مفهومی ندارد، مردم جامعه هم دروغ‌ها را می‌بینند و هم در سطح جامعه با گوشت و پوست خود احساس می‌کنند، حتی گاهی ضرر و زیان آن را هم می‌دهند دچار نگرانی می‌شوند، سؤال برایشان پیش می‌‌آید، مضطرب می‌شوند و از اینکه کسی به کسی نیست، عصبانی می‌شوند و در نهایت یا سعی در نادیده گرفتن تبلیغات و آگهی‌ها می‌کنند و یا درصدی هم خود را همراه و همگام این کار و رفتار کرده تا از قافله درآمدزایی و پول‌سازی عقب نمانند، و دیگر مهم نیست به چه قیمتی!

 پیشنهاد هوشنگ‌خانی ما این است که صاحب‌نظران و دغدغه‌مندان خود را کنار نکشیده و پای، پیش بگذارند، مسؤولین و مدیران از این وضعیت افسارگسیخته، احساس خطر کنند و بیش از این یکه‌تازی تبلیغات و آگهی‌های غیرصادقانه و جعلی را برنتابند و اجازه ندهند این تلقی که پول داشته باش و بر سبیل شاه نقاره بزن در جامعه تثبیت شود.

  عدم پخش و انتشار تبلیغات ناراست و پُر غلط پُر است از منفعت و سود برای جامعه و تنها ایرادی که ممکن است بر آن وارد شود، ترس از کاهش درآمدهای میلیاردی در سیماهای ملی و خصوصی و مجازی و مکتوب و… است که از اتفاق، نتیجه بر عکس این موضوع خواهد بود و شخصاً سبیل گرو می‌گذاریم که اگر در یک دوره کوتاه‌مدت هیچ تبلیغ غیرواقعی و غلو آمیز و ناراستی منتشر نشود و آرام‌آرام اعتماد کامل مردم به تبلیغات و آگهی‌ها، برگردد و خلق‌ا… مطمئن باشند آنچه گفته می‌شود با واقعیت مطابقت دارد آنگاه هزاران تولیدکننده و کاسب حبیب‌ا… و شرکت‌های فنی و تجاری واقعی با تبلیغات سالم و دقیق پا جلو می‌گذارند تا بیشتر دیده شوند، درآمد کسب کنند و میلیارد‌ها پول به جیب رسانه‌ها سرازیر کنند.

البته جانم برایتان بگوید که جمله به جمله و تصویر به تصویر هر تبلیغی باید بر مر واقعیت باشد، تولیدکننده جای خود و واردکننده و تأمین‌کننده هم جای خود، کیفیت و طول عمر و گارانتی و وارانتی، محیط و لوکیشن و میزانسن و آدم‌ها و پوشش و گویش و هرچیزی که تصورش را بکنید، همانی باید باشد که هست، مصاحبه ساختگی و تعریف کتره‌ای و مایه گذاشتن بی‌ربط از فرهنگ و آداب و رسوم و کلی چیز دیگر که شما می‌دانید و من نمی‌دانم، کف بر تعطیل!

   

                                             هوشنگ‌خان     

 ا