حرفهای خودی و بیخودی قانون یا اجراء، مسأله این است… ظاهراً تولید قانون و مقررات جزء علاقهمندیهای ویژه برخی از مسؤولین و مدیران و وکلا و وزراست، دَمبهساعت در حال تولید و انباشت قانونهای رنگارنگ و جدید هستیم، وقتی هم میپرسی که چرا فلان کار جلو نمیرود و کمیتش لنگ میزند و سامان […]
حرفهای خودی و بیخودی
قانون یا اجراء، مسأله این است…
ظاهراً تولید قانون و مقررات جزء علاقهمندیهای ویژه برخی از مسؤولین و مدیران و وکلا و وزراست، دَمبهساعت در حال تولید و انباشت قانونهای رنگارنگ و جدید هستیم، وقتی هم میپرسی که چرا فلان کار جلو نمیرود و کمیتش لنگ میزند و سامان امور، نابهسامان شده است، میگویند بَهبَه چه سؤال دقیق و مهمی! ریشه همه مشکلات از نبود قانون و مقررات است که وضع به این حال و روز درآمده است و فیالفور دست به کار میشویم و طرحی، لایحهای تنظیم و با قید فوریت میفرستیم برای تقنین!
آرزو بر جوانان عیب نیست چه رسد به میانسالهای خوشباوری مثل جناب هوشنگخان (خودمان را میگوییم)، ما امیدواریم روزی فرا برسد که عزیزان متولی، بالاخره دو ریالی مبارکشان بیفتد که اشکال از کموکسری و ناقصی قانون نیست که اگر هم هست آنقدری که ضعف اجراء و باری به هرجهتی و عدم کنترل و نظارت، تیشه به ریشه مملکت زده است، نبود قوانین، عمراً چنین نکرده است.
وقتی قراری بر اجرای درست و درمان قوانین و مقررات و دستورالعملها نیست و هرگوشهاش را میگیری، ولنگاری و بیسروسامانی از گوشه دیگرش بیرون میزند و اساساً برخیها، عنایتی به قوانین ندارند و اگر هم دارند عِده و عُده اجراء و یا هنر و جسارت، یا کفایت نظارت و اعمال آن را ندارند!
همین میشود که با علم کردن ضعف و نبود قانون، عدم توان خود را مخفی میکنند و با دستانداز و مانعی به نام طرح و تصویب و ابلاغ قانون و مقررات و حتی دستورالعمل جدید، چند ماهی همه چیز را مسکوت و معطل و روند امور و شرایط کشور را معتل میکند!
تا آنجایی که اطلاعات ما قد میدهد، تکالیف همه دستگاهها و ریز به ریز امورات مرتبط به مدیریت و نظارت و کنترل و بندبند چگونگی اجرای وظایف و جزء به جزء کارها و اقدامات هم قانون دارد، هم مقرراتش مفصل است و هم دستورالعملهایش دقیق و حساب شده، اگر هم مشکل و ضعف و نارسایی و ابهامی هست، عزیزان مسؤول، دست بر روی آن گذاشته و کوتاهترین راه ممکن را برای اصلاح و بهینه کردن و روز آمد کردن آن پیدا کنند و ملک و مملکت را گرفتار بلاتکلیفی و معلقی امورات نکنند.
خیلی از این عاطل و باطلیها، با یک استفساریه و دو تا چکشکاری و جستجوی بیشتر در قوانین مربوطه، حل و فصل میشود و مجریان به کار و مردم به زندگی خودشان میرسند، اینکه یک تغییر و تحول را آنقدر بزرگ و سترگش میکنیم که به کمتر از یک قانون مفصل و سنگین، رضایت نمیدهیم، در صورتی که با دو خط مقررات و کمی تعامل و اخذ نظر قانونگذار و تغییر چند دستورالعمل میشود از بنبست بیرون آمد و وقت دولت و مجلس و شوراینگهبان و افکار عمومی و رسانهها را نگرفت و ایضاً نتیجهای جز بر زمین ماندن وظایف جاریه، حاصل نشود!
هوشنگخان
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.