حرفهای خودی و بیخودی متن را به حاشیه نبرید! قبل از هرچیز اجازه بفرمایید، از اینکه از صفحه دوم روزنامه به صفحه اول، نقل مکان کردیم و در جایی خوش آب و هواتر و البته روبه جامعه و در معرض دیده شدن بیشتر و ایضاً نقد و سؤال بیشترتر قرار گرفتهایم، ذوق و […]
حرفهای خودی و بیخودی
متن را به حاشیه نبرید!
قبل از هرچیز اجازه بفرمایید، از اینکه از صفحه دوم روزنامه به صفحه اول، نقل مکان کردیم و در جایی خوش آب و هواتر و البته روبه جامعه و در معرض دیده شدن بیشتر و ایضاً نقد و سؤال بیشترتر قرار گرفتهایم، ذوق و کیفوری خود را اعلام نماییم.
باید عرض کنیم که خودمان بهتر از هر کسی میدانیم که صفحه اول و وسط و آخر بودن حاشیه است و اصل در متن است و یا بهتر بگویم، متن، اصل است! بنابراین سعی میکنیم منبعد به توصیه بزرگوارانه ریاست شورای شهر تمکین کنیم و از حاشیهها عبور کرده و به متن و اصل بپردازیم!
طرح مسائلی مانند صفحه اول و یا دوم بودن، اتوبوسخوابی و گورخوابی، زبالهگردی و قامت خمیده پدر در مقابل سر و همسر، چشمان بیفروغ و امیدهای ناپدید شده خلقا… و این قسم مسائل حاشیهای، همگی باعث میشوند که تمرکز مسؤولین گرانقدر از موضوعات مهم و حیاتی جامعه به یک مشت حرف و حدیث و هیاهو و شلوغکاری بر سر هیچ و پوچ، معطوف شود، که متأسفانه باعث و بانی انتشار اکثر این حواشی، ما رسانهایهای حاشیهباز هستیم! بماند که اسمش را گذاشتهایم مطالبهگری و پیگیری و اطلاعرسانی و دانستن حق مردم است و عبارات دهن پرکنی مثل اینها!
درست است که باید اول عیب خودمان را ببینیم و بعد یک جوالدوز به دیگران بزنیم! ولی عزیزان و بزرگواران مسؤول و متولی هم کم تقصیر ندارند، زیرا که لیستی سرراست و تکلیف معلومکن، از حاشیههای به دردنخور و متن و اصلهای از نان شب واجبتر، برای ما خلقا… عوام رسانهای، تهیه نکردهاند تا جلو سوءاستفاده معلومالحالها و شاید مغرضانی چون هوشنگخان، از این عدم شفافیت و نبود مستندات، گرفته شود تا از در و دیوار و پنجره و دودکش و کولر، حواشی را نچپانند وسط صحن شورای شهر و مجلس شورا و انظار عمومی و دفتر و دستک مسؤولان و متولیان شهر، اف بر ایشان!
پیشنهاد میگردد، عزیزان متندوست، دست بجنبانند و قانون و مقرراتی با یک بغل پیوست اجتماعی و فرهنگی (البته از همان اصلها) تدوین و تصویب و ابلاغ فرمایند و ستاد «احصاء متن و منزهسازی اصل از حاشیه» را بنیان بگذارند و طومار حاشیه و حاشیهساز و شِبه دلسوزان هوچیگر را برای همیشه بپیچانند و خیری ماندگار از خود برجا بگذارند!
شخصاً و البته یهویی، متنبه شدیم و شک نکنید که از فردا روز، هوشنگخان در کوی و برزن و روزنامه و پیج و کف خیابانهای دنیای واقعی و مجازی و گروه و کانال و هرجا که دستش برسد و گوشی برای شنیدن پیدا کند، مردم را هشدار میدهد که مبادا لحظهای به خاطر بازار یله و رهای خودرو و مواد غذایی و دارو و مسکن، گرانی دلار و طلا و تورم دَم به ساعتی و حجم روبه افزایش قول و وعدههای مسؤولین و البته آلودگی هوا و فرونشست زمین و خشکی زایندهرود و این حواشی لوث و لوس و دمدستی، خاطر مسؤولی را مکدر و شیشه نازک احساس مدیری را تَرَک بیندازند! و اصلح آن است که اگر کم و کسری و گله و شکایت و ناله و احیاناً دعای سختی دارند، دور از چشم اغیار و در کنج خانه، با صدای بیصدا، با خود نجوا کنند.
هوشنگخان
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.