چه می‌کنه این پوشاک!

  حرف‌های خودی و بی‌خودی چه می‌کنه این پوشاک!    ظاهراً این هم راه و روشی شده، برای خودش! که همه زور و همت و توان را بگذاریم برای ممنوع شدن واردات یک گروه کالایی و حساس کردن همه مسؤولین و ناظران و بازرسان برای کاهش و جلوگیری از قاچاق آن کالا‌ها و حتی اگر […]

  حرف‌های خودی و بی‌خودی

چه می‌کنه این پوشاک!

   ظاهراً این هم راه و روشی شده، برای خودش! که همه زور و همت و توان را بگذاریم برای ممنوع شدن واردات یک گروه کالایی و حساس کردن همه مسؤولین و ناظران و بازرسان برای کاهش و جلوگیری از قاچاق آن کالا‌ها و حتی اگر با مجوز کولبری و اتوبوسی (بار مسافر) وارد می‌شود، زمین و زمان را به هم گره بزنیم و وامصیبتا سر بدهیم و نامه‌نگاری کنیم تا جلو واردات از این مسیر‌ها هم گرفته شود و بازار تقریباً از جنس خارجی (باکیفیت و بی‌کیفیت‌‌اش بماند) خالی شود، بعد به همه نشان دهیم که چه شناگرهای قابل و اساتید زیرآبی رفتنی بودیم و رو نمی‌کردیم!

  یعنی مسؤولین و مردم و قوای نظارتی و انتظامی و حتی امنیتی و قوانین و مقررات، همه با هم تلاش کنند که جنس خارجی وارد کشور نشود تا تولیدکننده داخلی سرش چاق شود و از ورشکستگی نجات پیدا کند، اشتغال و تولید رونق بگیرد و با کاهش محسوس قیمت‌ها خلق‌ا… هم راضی شوند، ولی بچه‌زرنگ‌های بازار، وقتی میدان را خالی از رقیب می‌بینند، چنان گرد و خاکی کنند که چشم‌چشم را نبیند و این وسط هر آدم منفعت‌طلب و بی‌انصافی هر شِکری که می‌خواهد بخورد!

اینکه این زبل‌ها، تولید‌کننده‌اند یا واسطه و دلال و یا فروشنده، این را عزیزان بازرس و ناظر و مسؤول باید معلوم کنند که البته آنچه معلوم است که از همه گروه‌ها در این عملیات محیرالعقول به کم و بیش حضور دارند!

  آن از بازار لوازم‌خانگی که معلوم نشد ممنوع‌الورودی کالای خارجی، چه گُلی به سر ما مردم زد! قیمت‌ها که همچنان در اوج و حرف حساب هم در گوش هیچ بنی‌بشری فرو نمی‌رود و این وسط حضرات رانتی و باندی و حواس‌جمع بچه زرنگ و ایضاً خرده‌پاهای دلال و واسطه کف بازار، حالش را می‌برند و کلاه مردم است که بر باد رفته است!

همین سناریوی ناموزون غمبار، برای پوشاک هم در حال تکمیل است و کافی است سری به بازار پوشاک بزنی، خیلی زود دوریالی مبارک می‌افتد که ‌ای دل غافل، در همین یکی، دو ماهه قیمت پارچه و پوشاک که در عرض یکی، دو سال گذشته چندین برابر شده بود یک‌دفعه دچار جهش شده‌اند و یک‌جا به اندازه یکسال گذشته گران شده‌اند و عملاً از دسترس مردم در حال خارج شدن هستند!

البته ظاهراً این بار کلاهی از سر مردم برداشته نشده و چون زمستان است و بالاخره موضوع پوشاک است، عزیزان متولی شکر خوری (دلال و واسطه و تولیدکننده و فروشند و رانتی و باندی‌‌اش را جنابان ناظر و بازرس معلوم کنند) لطف کرده‌اند کلاهی گرم و گشاد که تا گردن می‌آید بر سر همه گذاشته‌اند و یک دل سیر به ریش مردم و مسؤولین ساده دل می‌خندند!

 مثلاً در یکی، دو ماه گذشته چه اتفاقی افتاده است که پارچه و پوشاک حداقل ۵۰ درصد افزایش قیمت داشته‌اند.

  تعارف که نداریم، این بساط این گرانی مضحک غمبار! هم زیر سر برخی وار کنندگان و تولیدکنندگان بی‌انصاف پارچه و نخ است، هم زیرسر دسته زرنگ‌های بی‌مرام تولیدکننده پوشاک، هم برخی فروشندگان طمع‌کار خوش‌جا و هم گروهی از مسؤولان و بازرسان و ناظران و متولیان که یا کار خود را نمی‌دانند و یا خیلی کاربلدند و ما بی‌اطلاعیم!

  ظاهراً آنقدر مدیریت بازار مواغذایی مسؤولان را گرفتار و زمین‌گیر کرده است که بازارهای دیگر را به امان خود، ر‌ها کرده‌اند، شاید هم ما اشتباه می‌کنیم و بازار لوازم‌خانگی و پوشاک و موادغذایی و دیگر بازار‌ها همه به خوبی در حال مدیریت شدن است و ما معنی مدیریت را نمی‌فهمیم!

به هرحال در این شرایط، اسپند دود کردن برای متولیان امر، توصیه شده است!

                                             هوشنگ‌خان       

 

ر