در این سالها درباره ورود استارتآپها به بورس بحثهای مختلفی از سوی نهاد ناظر مطرح شد و حرکتهای روبه جلو و مثبتی نیز اتفاق افتاد. با وجود پذیرش نخستین استارتآپ در تالار شیشهای کشور، این بحثها در فضای بازارسرمایه کماکان تازه است. به گزارش تسنیم، مسأله ورود استارتآپها به بازارسرمایه، از آن دست موضوعات مورد […]
در این سالها درباره ورود استارتآپها به بورس بحثهای مختلفی از سوی نهاد ناظر مطرح شد و حرکتهای روبه جلو و مثبتی نیز اتفاق افتاد. با وجود پذیرش نخستین استارتآپ در تالار شیشهای کشور، این بحثها در فضای بازارسرمایه کماکان تازه است. به گزارش تسنیم، مسأله ورود استارتآپها به بازارسرمایه، از آن دست موضوعات مورد تعامل بین بخشخصوصی و بخش دولتی کشور است که زمان و مسیر بسیار زیادی برای به نتیجه رسیدن طی کرده است تا هر دو طرف به زبان مشترک برسند. اکنون که مشخص شده بهترین راه بالغ شدن اکوسیستم استارتآپی کشور، راه یافتن استارتآپها به بازارسرمایه است، با آغاز رویکردی حمایتی از سوی چند وزارتخانه در دولت جدید، خبرها حاکی از رخ دادن اتفاقات مثبت است. یکی از نکاتی قابلتوجهی که در رابطه با پذیرش کلی شرکتها و در حالحاضر بهخصوص شرکتهای استارتآپی در بورس عنوان میشود بحث میزان سوددهی این شرکتها است. بسیاری از فعالان بازارسرمایه اینطور میپندارند که یک شرکت برای پذیرفته شدن در بازار بورس باید سودده باشد. اما مسألهای که قابلتوجه و تا حدودی جالب به نظر میرسد این است که در زمان عرضه اولیه یک استارتآپ در کشورهای پیشرفته دنیا همچون ایالات متحده و اروپا، سودآوری شرکت موردنظر برای عرضه در بازارسرمایهگذاری مسأله اصلی سرمایهگذاران نیست و غالب این دست شرکتها در زمان عرضه تا حدودی زیانده هستند. برای مثال در همین خصوص میتوان از شرکتهای مطرح و شاخصی همچون اسپاتیفای، توئیتر و اوبر نام برد که در زمان عرضه شدن و برخی حتی پس از آن نیز سودآور نبودهاند. ذکر آماری در این رابطه قابلتوجه است که در سال ۲۰۱۹ بیش از ۸۰ درصد شرکتهای فناوریمحور در زمان عرضه اولیه ضررده بودهاند. ماهیت استارتآپها را میتوان اینگونه عنوان کرد که بیشتر این شرکتها بهدنبال رشد هستند، بدین ترتیب قاعدتاً میتوان پیشبینی کرد که در این زمینه سودآوری را فدای رشد کنند؛ بر این اساس زیانده بودن استارتآپها اساساً پدیده عجیب و نامتعارفی نیست و کاملاً امکانپذیر است. البته این به هیچ عنوان به این معنی نیست که قدرت سودآوری ندارند و یا جریان نقد برای سهامدارانشان تولید نمیکنند. از نظر بسیاری از کارشناسان حوزه استارتآپ و همچنین درکنار آنها کارشناسان بازارسرمایه برخی شرکتهای استارتآپی ایرانی که در حالحاضر به حجم بازار گسترده و تعداد کاربران بالایی دست یافتهاند، با اینکه در بازارسرمایه کشور حضور ندارند، اما عملکرد مشابه و حتی بهتر از همتایان خود در بورس دارند. پذیرفته شدن یک استارتآپ در بورس در کنار تمامی مزیتهایی که نصیب آن شرکت میکند، این امتیاز اقتصادی را برای ذینفعان شرکت در پی دارد که باعث میشود سرمایهگذاران بیشتری ترغیب به سرمایهگذاری در این حوزه شوند. اتفاقی که اکوسیستم استارتآپی ایران این روزها به شدت به آن نیاز دارد؛ زیرا منابع مالی وسیع برای استارتآپها در مرحله رشد در کشور موجود است، اما سرمایهگذار بخشخصوصی حاضر به قبول ریسک و سرمایهگذاری چند صد میلیاردی در این حوزه نیست، بنابراین بازارسرمایه کشور بهترین مکان برای دستیابی به این هدف است. در حالحاضر اکوسیستم استارتآپی ایران که بیشتر در شرایط متقاعدسازی صاحبان سرمایه و حضور در عرضههای اولیه بازارسرمایه است، کشورهای همسایه جمهوری اسلامی ایران هر کدام حداقل یک یا چندین یونیکورن در این حوزه را دارا هستند و سودای فتح بازار کشورهای دیگر را در سر میپرورانند. یونیکورن به شرکتهای استارتآپی با ارزش بیش از یک میلیارد دلار گفته میشود. بدین ترتیب شاید بزرگترین امید این روزهای اکوسیستم استارتآپی ایران برای فتح موقعیتهای بهتر و رشد بیشتر، ورود به فرابورس و در پی آن وارد شدن به بازارسرمایه کشور و هر چه زودتر عرضه عمومی باشد.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.