ایده جدید زمین زدن تولید!

                حرف‌های خودی و بی‌خودی ایده جدید زمین زدن تولید! البته این موضوع جدیدی نیست، ولی انصافاً راه‌حل و ایده غریبی است! درست است که تولیدکننده بینوا اگر گرفتار سنگ‌اندازی‌ها و لنگه پا انداختن‌ها و قوانین و مقررات مشکل‌ساز و عوارض و مالیات و دستورالعمل‌های راه و بیراه و بگیر و ببندها و نوسات بی‌حساب […]

                حرف‌های خودی و بی‌خودی

ایده جدید زمین زدن تولید!

البته این موضوع جدیدی نیست، ولی انصافاً راه‌حل و ایده غریبی است! درست است که تولیدکننده بینوا اگر گرفتار سنگ‌اندازی‌ها و لنگه پا انداختن‌ها و قوانین و مقررات مشکل‌ساز و عوارض و مالیات و دستورالعمل‌های راه و بیراه و بگیر و ببندها و نوسات بی‌حساب و کتاب اقتصاد و بازار و سیاست‌زدگی و نابلدی عزیزان دولتی و مجلسی و قضایی، نباشد، تولید با کیفیت و فروش در بازار و رشد و توسعه فنی و مالی آنقدرها برایش دور از دسترس نبود و اجالتاً متن، مقهور حاشیه شده است و غول مانع‌زایی به قدر کفایت بزرگ و قلدر است، اما اینکه تعدادی از عزیزان وکیله‌المله در راستای عمل به وظایف خود طرحی امضاء کرده که عنوانش «الزام بخش‌‌‌های خصوصی در به‌کارگیری نیرو از طریق ادارات تعاون، کار و رفــاه‌اجتماعی» است، در نوع خود یک پدیده است!!

اینکه چرا نمایندگان گرامی فکر می‌کنند تولیدکننده و صنعتگر به خاطر رفیق‌بازی و رانت و داماد و پسرخاله سالاری، اقوام را بر سرکار می‌گذارد و شایسته‌سالاری و استفاده از نیروهای کاربلد و متعهد برایش در اولویت نیست، احتمالاً بر می‌گردد به بساط جذب نیرو در دوایر و دستگاه‌های دولتی و نهادی که معرف حضور همگان هست و جنابان نماینده هم اگر خود دستی در آتش آن نداشته باشند، اشراف و وثوق کامل به جذب داماد و پسرخانه و مادرزن و برادر دوست و رفیق و دیگر آشنایان و اقوام سببی و نسبی و نان قرض دادن‌های متواتر، دارند و این احتمال را می‌دهند که تولید‌کننده بینوا هم بر سر چاه نفت و بیت‌المال نشسته و هیچ عرق و تعهدی به حوزه کار و مسؤولیت خود نداشته و حقوق و مزایای سرماه و به‌کارگیری اطرافیان، اولویت اول و وسط و آخر ایشان است و چیزی به نام بهره‌وری و رشد و عدم زیان انباشته و حیف و میل شدن حقوق مردم و یک عمر خون دل و زحمت‌کشی برای کسب و کار و صنعت، برایش معنا و مفهمومی ندارد!

خب برادر من راه‌حل و ایده برای اشتغال مولد و کاهش بیکاری نداری، چرا شهر را شلوغ می‌کنی، فرضاً در نهایت کار هم این طرح شما به کرسی بنشیند و واحدهای تولیدی مجبور شوند چند درصد از نیروهای خود را سفارشی جذب نمایند، چه اثری بر کاهش بیکاری و اشتغالزایی می‌گذرد، این یکی برود و دیگری بی‌شغل می‌ماند!

در ضمن بزرگواران نماینده توجه نفرموده‌اند که با این طرح مشعشع از یک‌طرف بساط رانت و گسیل نیروهای سفارشی و از مابهتران و سونامی توصیه و معرفی دوستان و اقوام مسؤول و مدیران به ادارات کار راه می‌افتد و هرکسی که زور و ضرب و جایگاه و اختیار گلوگاه و امضاء و مجوزی را در دست دارد، با دست خط همایونی و یک تماس ناقابل و لبخند ملیح و شاید هم اخم ملایم! هرآن کسی را که میل مبارک می‌کشد سرکار بفرستد و از طرف دیگر صاحبان بنگاه‌های تولیدی با یک عده نیروی کم‌توان و سفارشی، وصل به اتصال، احتمالاً لوس و پُرتوقع روبه‌رو هستند که کسی جرأت نمی‌کند به ایشان بگوید بالای چشمتان ابروست وگرنه فردا روز، صدای مسؤولی از گوشه‌ای بلند می‌شود و نوازش و لطف و خط و نشان‌ها شروع می‌شود!

توصیه موکد هوشنگ‌خانی ما این است آن جنابان امضاکننده طرح، هر کدام به اتاق‌های بازرگانی و یا خانه‌های صنعت و معدن و بهتر از آن، به شرکت‌های تولیدی و صنعتی حوزه انتخاباتی خود بروند، پای درددل کارآفرین و تولیدکننده بنشینند، به یکی، دو تا شرکت هم اکتفا نکنند، وضعیت و کم و کسری و خون‌دل خوردن‌های ایشان را ببینند. بعد بروند چراغ خاموش و بی‌سر و صدا امضای خود را پس بگیرند و با آنچه دستگیرشان شد و با یاری صاحب‌نظران طرحی نو در اندازند!

 

   

                                            هوشنگ‌خان