مسؤولان و لحظه شماری فاجعه!

                حرف‌های خودی و بی‌خودی مسؤولان و لحظه شماری فاجعه! با همت و تلاش مدیران و کروناز انگاری مردم و مسؤولین، موج ششم که البته خیلی وقت است تشریف آورده‌اند بالاخره  در آمار تعداد مبتلایان، رسماً به خلق‌ا… ، معارفه شدند! آنقدر از درس گرفتن از تجربه‌های پنج موج قبلی و هوشیاری و مراقبت و […]

                حرف‌های خودی و بی‌خودی

مسؤولان و لحظه شماری فاجعه!

با همت و تلاش مدیران و کروناز انگاری مردم و مسؤولین، موج ششم که البته خیلی وقت است تشریف آورده‌اند بالاخره  در آمار تعداد مبتلایان، رسماً به خلق‌ا… ، معارفه شدند!

آنقدر از درس گرفتن از تجربه‌های پنج موج قبلی و هوشیاری و مراقبت و عدم اصرار و لجبازی بر برخی بازگشایی‌ها و کلی چیز دیگر، حرف زدیم که هم خسته شدیم و هم گفتنش دیگر سودی ندارد و آقایان به اهداف خود رسیده و احیاناً منتظر قدوم نامبارک فاجعه بوده و تا حصول نتیجه نهایی، آرام نمی‌گیرند!

چند وقتی است که برخی کارشناسان می‌گویند باید رنگ‌بندی براساس میزان مبتلایان جدید باشد و نه بستری‌ها و وقتی می‌گوییم کرونا رنگی به چه رنگی، جواب بر همین اساس باشد تا با توجه به فاصله دو، سه هفته‌ای بین افزایش ابتلا‌های روزانه تا بستری‌های روزانه، بتوانیم پیش‌دستی کنیم و جلو آن را بگیریم!

به هرحال ستاد کرونا همچنان در حال تصمیم‌گیری درخصوص رنگ و طرح و چرایی محدودیت‌ها و سلیقه مخاطب و اصرار بر رعایت پروتکل‌هاست که البته همیشه نیم بند رعایت می‌شود و کسی حرف گوش نداده و نخواهد داد، بازگشایی مدارس و عدم تعطیلی هم که شده است خط قرمز همه مسؤولین مربوطه! کار که به نهایت رسید، بدون اینکه این همه تأخیر و تعلل را به روی مبارک بیاورند، اولاً همه چیز را به گردن مردم می‌اندازند و ثانیاً تصمیماتی که باید خیلی وقت پیش می‌گرفتند را می‌گیرند، یعنی عین همان چیزی که در پنج موج قبلی انجام شده است!

در عرض کمتر از سه، چهار روز یک دفعه تعداد بستری‌ها و شهرهای قرمز چند برابر شده است، میزان ابتلای روزانه قله پیک‌های اول تا چهارم را خیلی شیک و مجلسی پشت سر گذاشته است، آمار و تجربه دیگر کشورها هم گواه از خیزهای بلند اُمیکرون نسبت به بقیه دارد، دستورالعمل‌ها هم که توسط بزرگسالان رعایت نمی‌شود، بعد در مدرسه از بچه‌ها و نوجوانان انتظار داریم آنها رعایت کنند، فاصله‌گذاری و تعداد حاضر در کلاس و تهویه مناسب و این قسم موارد هم که کشک است، بازرسان  را هم که می‌پیچانیم، در کوچه و خیابان و پاساژ هم که ماسک زدن، سوسول بازی است، در دورهمی و سمینار و جلسات و میهمانی هم که با حداکثر ظرفیت، می‌ترکانیم، بعد شوخی‌مان گرفته و دلمان می‌خواهد که اُمیکرون زمین‌گیرمان نکند و تلفات نگیرد! یک همچین مسؤولین و متولیان و مردمی هستیم…!

در خبر است که اختیار به ستادهای استانی داده شده که براساس شرایط و به صلاحدید، تصمیم بگیرند، یعنی اجالتاً ستاد ملی، توپ را در زمین ستادهای استانی انداخته تا اگر شرایط حاد و وخیم شد، راه دررویی باشد، معلوم نیست که چرا عزیزان تصمیم‌گیرنده فکرکرده‌اند که ستادهای محلی تافته جدا بافته از ‌هاب خود هستند و فی‌المثل به جای تصمیم علمی و تخصصی، نگاه به امر و نظر و دهان مقامات ارشد نمی کنند.

حضرات وزارت بهداشت هم که ظاهراً یا زورشان نمی‌رسد یا زوری نمی‌زنند، چهار روز دیگر که بیمارستان‌ها تکمیل ظرفیت شد و بیمارستان‌ها یکی‌یکی از چرخه خدمات عادی خارج و به کرونا تخصیص داده شد، دوباره این مردم هستند که باید تاوان همه گوش ندادن‌ها، به موقع تصمیم نگرفتن‌ها، بی‌خیالی و باری به هر جهت‌ها، اصرار و لجبازی‌ها و عدم درس گرفتن از تجربه‌های قبلی مسؤولین معزز و مکرم را باز پس دهند.

عقل هوشنگ‌خانی ما که به جایی قد نمی‌دهد، اما احساس حساس ما می‌گوید که کمبود عنصر جرأت و جسارت تصمیم و اقدام علمی و به موقع ، بیش از پیش در بین مسؤولان چشمگیر است. ا…‌اعلم!

   

                                            هوشنگ‌خان