حرفهای خودی و بیخودی پیدا کنید پرتقال فروش را ! در خبر است که آموزگاری سؤالی طرح کرد به این مضمون: میوهفروشی ۱۵۰ عدد پرتقال خرید به قیمت هر عدد ۲۰ریال و فروخت دانهای ۳۰ ریال و ۱۵۰۰ ریال سود برد . لطفاً معلوم کنید… در اینجا آموزگار متوجه شد، خودش جواب را گفته و […]
حرفهای خودی و بیخودی
پیدا کنید پرتقال فروش را !
در خبر است که آموزگاری سؤالی طرح کرد به این مضمون: میوهفروشی ۱۵۰ عدد پرتقال خرید به قیمت هر عدد ۲۰ریال و فروخت دانهای ۳۰ ریال و ۱۵۰۰ ریال سود برد . لطفاً معلوم کنید… در اینجا آموزگار متوجه شد، خودش جواب را گفته و مجهولی باقی نمانده است که دانشآموزان پیدا کنند. بنابراین به جهت حفظ حرمتها! بدون آن که به روی مبارک بیاورد، گفت: حال پیدا کنید پرتقال فروش را! البته باز در خبر است جناب معلم در ادامه فرمودند، پرتقال فروش چند سال سن دارد!
وقتی این شرایط تصمیمسازی و تصمیمگیری در رابطه با وضعیت محدودیتها و قرنطینه و تعطیلی و بازگشایی و رنگبندی و دیگر زلم زیمبوهای کرونا را میبینیم، ناخودآگاه به یاد پیدا کردن پرتقال فروش میافتیم!
البته جنابان مسؤول هیچگاه چنین فرمایشی نکرده و نخواهند کرد و همیشه چنان حق به جانب از تصمیمات و اختیارات و اقدامات خود سخن میگویند که محل اختفای همدستان پرتقال فروش را هم میتوان پیدا کرد، چه رسد به سن و سال و زاویه نگاه سیاسی فرهنگی اجتماعی آقای پرتقال فروش را!
وقتی کرونا اندکی فروکش میکند، بزرگواران به فکر بازگشایی میافتند و هر مسؤول و مدیری بنا بر حوزه کاری خود، سنگ رفع محدودیتهای مرتبط با سازمان و مجموعه و وزارتخانه خود را به سینه میزند، اما وقتی کوویدخان نوزدهم طغیان میکند و رنگبندیها روبه تغییر و برافروختگی میگذارند، انگار به طور کل مسؤولیت از همه عزیزان ساقط میشود و نه وزیران علوم و آموزش و پرورش و صمت میلی به اظهارنظر در مورد خطرات باز بودن مدارس و دانشگاه و اصناف و کسب و کارها دارند نه وزرای محترم ورزش و جوانان و فرهنگ و ارشاد و شهرداری و دیگر مقامات عالی وزارتخانهها تهدید کرونا را جدی میگیرند و با انداختن توپ در زمین ستاد ملی کرونا، تابعیت بلاشک و محض خود را از نظر کارشناسان اعلام میکنند، البته برخی حضرات زیرمیزی و خیلی رسمی دستورالعمل سفت و سخت ادامه بازگشایی را ابلاغ ، اصرار و تأکید میکنند!
وزارت بهداشت هم که قربانش بروم، همیشه هشدار میدهد، همیشه ابراز نگرانی میکند، همیشه بر اهمیت رعایت شیوهنامهها تأکید میکند و در مقام یک پیر دنیا دیده حاذق که کاری جز پند و اندرز و توصیه ندارد، انجام وظیفه میکند! و البته وقتی هم که پای گله و شکایت و ابراز ناخرسندی به میان میآید، خلقا… بینوا در سیبل قرار میگیرند و کاسهکوزهها آماده میشود که در لحظه بحران و صعودی شدن آمار، بر سر مردم همیشه مقصر، شکسته شود!
از ستاد ملی و وزارت کشور و زیرمجموعههای آنها که ظاهراً مرجع اصلی هستند، آنقدر نظرات کارشناسی و متعدد و بعضاً متناقض و متضاد شنیده میشود و برای برگزاری جلسات مهم و تصمیمهای حیاتی، امروز ، فردا و این هفته آن هفته میکنند که دیده شده است که حوصله خودشان هم سر میرود، (بماند که در فقره بازگشاییها تعللی در کار نیست و دستور اکید و شفاف از جانب عزیزان صادر میشود)، بعد هم که جلسه برگزار و تصمیمات اعلام میگردد، آنچنان غامض و مبهم است که تکلیفها معلوم نمیشود و یا اختیارات به ستادهای استانی و استاندار محول میشود ولی آنقدر پیش شرط گذاشته میشود که همان اختیار هم از حیزانتفاع ساقط شده و دستها بسته میشود!
یعنی این جور برایتان بگویم که پیدا کردن شجرهنامه پرتقال فروش، از فهمیدن اینکه بالاخره در این کشور چه کسی و یا چه مجموعهای تصمیمگیرنده نهایی است، آسانتر است، بماند که این ظاهر کار است و به کم و بیش همگان میدانند که چون پرده بیفتد نه تو مانی و نه من!
هوشنگخان
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.