برنامه ششم باید انسان محور باشد نه توسعه محور

برنامه ششم باید انسان محور باشد نه توسعه محور کارشناس سازمان امور اداری و استخدامی بودجه‌محور بودن و تمرکز بیش از اندازه بر مسایل مالی را مهم‌ترین علل ناکامی برنامه‌های توسعه در کشور دانست و گفت: در تهیه سیاست‌ها و اهداف برنامه ششم باید نگاه بودجه‌محور به نگاه انسان‌محور تغییر یابد. به گزارش تسنیم، بعد […]

برنامه ششم باید انسان محور باشد نه توسعه محور

کارشناس سازمان امور اداری و استخدامی بودجه‌محور بودن و تمرکز بیش از اندازه بر مسایل مالی را مهم‌ترین علل ناکامی برنامه‌های توسعه در کشور دانست و گفت: در تهیه سیاست‌ها و اهداف برنامه ششم باید نگاه بودجه‌محور به نگاه انسان‌محور تغییر یابد.

به گزارش تسنیم، بعد از دو پاره شدن سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی و ایجاد دو سازمان جدید برنامه و بودجه و امور اداری و استخدامی موضوع نیروی انسانی در ساختار اداری و تشکیلاتی کشور بار دیگر مورد توجه قرار گرفت. در این باره با یکی از کارشناسان سازمان امور اداری و استخدامی به گفت‌و‌گو نشستیم، تا از نگاه مجموعه‌ای که وظیفه برنامه‌ریزی برای ساختار اداری و نیروی انسانی کشور را به‌عهده دارد، نکات مغفول درباره سرگردانی نیروی انسانی در ساختار اداری کشور مورد بازبینی قرار گیرد.

قادرمیرزایی در پاسخ به سؤالی درباره چگونگی بالا بردن و افزایش بهره‌وری نیروی انسانی در اداره‌ها و سازمان‌های کشور می‌گوید، تنها راه، دست کشیدن افراد متنفذ سیاسی از ساختار برنامه‌ریزی و مدیریتی کشور است.

وی با اشاره به بودجه‌محور بودن تدوین برنامه ششم توسعه، تأکید دارد به‌جای این رویکرد از نگاه انسان‌محور در تدوین برنامه‌های توسعه کشور استفاده شود، چراکه ناکارآمدی تدوین برنامه‌های توسعه از طریق تدوین با الگوهای صرفاً کمی موضوعی مورد وثوق است.

**نقش منابع انسانی در سازمان‌ها در پیشبرد اهداف اقتصادی کشور را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

مجموعه دستاوردهای علمی نشان می‌دهد از ساده‌‌ترین لوازم گرفته تا پیشرفته‌‌ترین فن‌آوری‌های پیچیده، محصول خلاقیت و نوآوری اندیشمندانی بوده که طی سال‌های متمادی براساس دانش و ارتقای فکری انسان خلق شده است. بنابراین پایه اصلی ثروت هر کشور را منابع انسانی تشکیل می‌دهد که از آن به‌عنوان عامل اصلی فعال یاد می‌شود و منابع طبیعی و مادی به‌عنوان عوامل تبعی نامیده می‌شوند. با این شرایط، نقش منابع انسانی نه‌تنها در سطح سازمانی بلکه به‌صورت کلی از سطح یک واحد کوچک اقتصادی تا سطح ملی ارتقا و گسترش پیدا کرده است.

عناصر متعددی نظیر بهره‌وری، برابری، توانمندسازی و… در الگوی توسعه نقش انسان لحاظ می‌شود که هر یک از این عوامل به‌سهم خود در ارتقای شغلی، اشتغال، مشارکت فعال، دسترسی متوازن به فرصت‌ها، توسعه و رشد براساس دانش‌محوری مردم و ذخیره‌سازی منابع برای نسل‌های بعدی مؤثر است.

**برخی کارشناسان معتقدند مدیریت نیروی انسانی در ساختار اداری کشور با چالشهای جدی روبه‌رو است، به‌نظر شما برای عبور از چالش ناکارآمدی مدیریت چه باید کرد؟

در هر سازمانی، مدیر سازمان متولی فرهنگ و الگویی است که رفتار دیگر کارکنان از آن نشأت می‌گیرد و کارکنان، همان‌طور با مشتری رفتار می‌کنند که مدیر با آن‌ها رفتار می‌کند. در اصل ثمره خشنودی کارکنان، خشنودی مشتریان است و نقش مدیران در ایجاد و بسط شادی بهره‌ور در کارکنان یا به‌عبارت دیگر مشتریان درون‌سازمانی، مهم و تأثیرگذار است. از طرفی کنار رفتن مدیران سیاسی که عنایتی به نگاه کارشناسی در بدنه سازمان‌ها ندارند خود مشکل بزرگی است که در اولویت قراردادن برطرف کردن آن نقش مؤثری در بهبود روابط و ارتقای فرهنگ سازمانی کارکنان ایفا می‌نماید. اگرچه رفتار نامناسب و ناهنجاری‌های رفتاری نشان از سهل‌انگاری کارکنان دارد، لیکن بازتابی از نوع برخورد مدیریت سازمان با مشتریان درون‌سازمانی است، ضمن این‌که مهارت‌های ارتباط با مشتریان شاکی، کم‌هزینه‌‌ترین و البته سودمند‌ترین تدبیری برای نیل به موفقیت است.

بی‌شک مدیران و برنامه‌ریزان سازمان‌هایی که به آینده‌نگری و برنامه‌ریزی درازمدت شهره‌اند از نقش مهم منابع انسانی در رشد و توسعه مطلع می‌باشند. مدیران ژرف‌اندیش به‌خوبی می‌دانند که سازمان یعنی جمعی از کارکنان با روحیات، علایق، افکار، دانش و شرایط فیزیکی متفاوت که بدون آن‌ها سازمان هرگز وجود خارجی پیدا نمی‌کند. این تداوم حیات سازمانی و بالندگی آن وابسته به زمینه‌هایی چون خلاقیت، نوآوری و توسعه است که می‌تواند منجر به نفوذ روزافزون سازمان در جامعه شود. تحقق چنین شرایطی به علل و عوامل گوناگونی بستگی دارد که از جمله مهم‌ترین این عوامل جایگاه و نقش انکارناپذیر و ویژه نیروی انسانی می‌باشد بنابراین اگر بهترین راهبردهای مدیریتی و فن‌آوری نوین در سازمان به‌کار رود، اما سازمان فاقد راهبرد صحیح منابع انسانی باشد هرگز محصول و فرایند مطلوبی در خروجی آن به دست نخواهد آمد.

**برای در اختیار داشتن نیروی انسانی مطلوب که بتواند برای خروج از وضعیت رخوت‌زده سازمانی در اقتصاد کشور ایفای نقش کند، شما چه پیشنهادی دارید؟

آنچه موجب حضور نیروی انسانی موفق و کارآمد می‌شود مستلزم پیش‌شرط‌هایی نظیر: جذب، تربیت و آموزش و حفظ و نگهداری آن‌هاست. برای انتخاب و استخدام نیروی انسانی جلب توجه برترین‌ها امری ضروری است. بنابراین در یک زمان سالم علاوه بر موضوعاتی همانند منابع مالی، تجهیزات و غیره به نقش نیروی انسانی براساس دانش‌محوری اهمیت فوق‌العاده‌ای داده می‌شود. در جذب نیرو شرایط را باید به‌گونه‌ای فراهم کرد که افراد با علاقه و افتخار در محل کار خود حضور یابند. در حقیقت سلامت، تعالی، رشد و توسعه سازمان رابطه مستقیمی با شرایط فیزیکی، روانی، تعلق خاطر، امنیت شغلی و تأمین مالی نیروی انسانی دارد.

در نگرش سازمان‌های پیشرفته، آموزش و تربیت نیروی انسانی نه‌تنها هزینه محسوب نمی‌شود بلکه نوعی سرمایه‌گذاری برای آینده تلقی می‌شود. آموزش و تربیت به‌عنوان یک ضرورت سازمان را از حالت ایستایی خارج خواهد کرد و به‌سمت پویایی پیش خواهد برد. تلاش برای تربیت افراد با قابلیت‌های قابل قبول در تمام سطوح سازمانی امری انکارناپذیر است که این مهم سازمان را در رسیدن به اهدافش بسیار یاری و کمک خواهد نمود.

**امروز در حوزه کلان یکی از چالشهای اقتصادی ناکارآمدی نیروی انسانی در پیشبرد اهداف مشخص شده است، برای حل معضلات سازمانی پیشنهاد شما چیست؟

در تئوری و راهبرد منافع ملی، سازمانی و حتی فردی، اصل حفظ و نگهداری به‌عنوان نقطه‌ای استراتژیک محسوب می‌شود. این مهم در محاوره‌ها و گفت‌وگوهای اجتماعی نیز بیان می‌شود که نگهداری چیزی مهم‌تر از به دست آوردن آن است. حال اگر با این بینش به حفظ و نگهداری نیروی انسانی کارآمد توجه شود بسیاری از مشکلات سازمان حل خواهد شد. معمولاً سازمان‌ها و شرکت‌ها پس از طی یک فرایند دشوار و طولانی موفق به جذب و آموزش نیروی انسانی ماهر و کارآمد می‌شوند اما متأسفانه در برخی شرایط قادر به حفظ این سرمایه نیستند و آن را به‌راحتی از دست می‌دهند.

 

از طرفی، نگاه جامع به نیروی انسانی شاغل در بخش دولتی و جذب و به‌کارگیری نیروهای زبده و باانگیزه یکی از راهکارهای مؤثر در برون‌رفت از مشکلات موجود نظام اداری است، ضمن این‌که استفاده از توان کارشناسی و مشارکت دادن کارکنان در انجام امور، علاوه بر این‌که نشان از درایت مدیریتی در سطوح مختلف دارد، شیوه‌ای پسندیده در اداره امور و تحقق اهداف و آمال بخش‌های مختلف است. این مهم در منشور اخلاقی دولت یازدهم مورد توجه قرار گرفته و در بند ۱۰ این منشور به استفاده از نظرات کارمندان و مدیران اشاره دارد.