گزارش عین واقع!

                حرف‌های خودی و بی خودی گزارش عین واقع!      در تأیید‌، تعمیق و تعریض بیانات برخی مسؤولین محترم دولت جوانبخت (انا اسیرالتوفیقاته) مبنی بر کامیابی‌ها و دستاوردهای زیاد دولتیان، آن هم در شش ماهه اولی که ردای خدمت بر تن، بر اریکه قدرت تکیه زده‌اند، مواردی را هرچند ناقص و اَلکَن، معروض می‌داریم…     […]

                حرف‌های خودی و بی خودی

گزارش عین واقع!

     در تأیید‌، تعمیق و تعریض بیانات برخی مسؤولین محترم دولت جوانبخت (انا اسیرالتوفیقاته) مبنی بر کامیابی‌ها و دستاوردهای زیاد دولتیان، آن هم در شش ماهه اولی که ردای خدمت بر تن، بر اریکه قدرت تکیه زده‌اند، مواردی را هرچند ناقص و اَلکَن، معروض می‌داریم…

    به کوری چشم دشمنان، بازارها برقرار، وفور کالاها بی‌شمار، انبارها مملو و حال دلال و رانتی و مافیا، خوش و هرآن که غیر از ایشان است، ناخوش!

زیر و سایه تدابیر تصامیم متولیان، گرانی حاضر، تورم ناظر، نظارت مفقود و گران‌فروش و بی‌انصافی سر ریز و دل خلق‌ا… ریش.

    به همت قول و قرارهای باد هوایی و ا… بختکی، قیمت خودرو در صعود، کیفیت در سقوط‌، ایربگ‌ها خفته‌، واسطه‌ها فربه، خودروساز زیان‌ده‌، حال دل‌ها ناخوش و اوضاع زار، نزار!

    در سایه مقررات خلق‌الساعه و قواعد نانوشته‌، مسکن سرفراز، اجاره خانه از دسترس خارج‌، خرید محال‌، ملاحظه و رواداری موجر، کمرنگ، انصاف و میان‌داری بنگاهی، ناپیدا‌، یله و رهاشدگی چون آفتاب نیمروز و رنگ رخسار مستأجر، همچو مهتاب!

    در ذیل الطاف وکلا‌، طرح‌ها پرتکرار‌، حذف ارز ترجیحی برقرار‌، شفافیت در فرود‌، صیانت پُرزور‌، نظر مردم، مردود، چشم تیزبین مجازی، مسدود، وکیل‌المله‌ها از خلق دور و خلق‌ا… مات و مبهوت!

    همراه با ایده‌های نو و حمایت‌های بی‌دریغ،  شغل یک میلیونی که شوخی است، چندین و چند میلیونی هم، نافرجام، در فقره تولید عده‌ای بر خر مراد سوار و در سایه انحصار همچنان برقرار، گروهی دیگر زمین‌گیر و در قعر چاه، بهای مواد اولیه پرنوسان، کِیف دلال و واسطه کوک، کشت و کشاورزی ناکوک‌، سیب خاکی و شلغم و هویج‌، برج‌نشین، خلق از میوه بی‌نصیب‌، گوشت بی‌رقیب و سامانه‌های فروش نابه‌سامان!

    از همت مردان اقتصاد، ریال رو به افول‌، پول خارجی پُرغرور‌، همه بازارها در فراز و فرود، تکلیف برجام معیار صعود و نزول‌، بورس در کشاکش غروب‌، حرف و ادعا نو به نو و هر روزه به طلوع!

    بگذریم….

    از محضر عزیزان مسؤول، عذر تقصیر که انگار به جای تأکید، تردید شد و در مسیر تعریض‌، معارض، پدیدار آمد، به هر حال هر‌هایی را هویی است و وقتی از موفقیت‌های شگرفت و دستاوردهای چشمگیر سخن رانده می‌شود، زبان از بیان آنچه نمی‌بیند قاصر است و هرچه دیده بیند، دل کند یاد، که ز دست دیده و دل هر دو فریاد!

    البته پُربیراه هم نیست که عزیزان مسؤول به کرور کرور مردم ناراضی و شاکی، فرمایش کنند آی منتقدین پر مدعای صبح تا شب در حال انتقاد، گر تو بهتر می‌زنی، بستان بزن!‌، البته احیاناً بلافاصله بزرگواران یاد خاطرات ایام دوری از میز و کرسی می‌افتند که نسخه پیچی درد بی‌درمان می‌کردند به چه حاذقی، گویی حل‌المسائل اظهر من الشمس است و همه جز ایشان چشم دیدار ندارند!                    

 

                                  هوشنگ‌خان