بورس‌های کالا و ابزارهای مالی مشتقه

بورس‌های کالا و ابزارهای مالی مشتقه پیش از آن‌که به ابزارهای مبتنی بر بازار و نقش بورس‌های کالایی در مدیریت ریسک ناشی از نوسان قیمت کالا‌ها بپردازیم، لازم است تا با ابزارهای نوین معاملاتی بورس‌ها، یعنی ابزارهای مالی مشتق کالایی به‌طور خلاصه آشنا شویم.  (بورس‌های کالا و نحوه انجام معاملات در آن‌ها بورس‌ها نهادهای قانونمند […]

بورس‌های کالا و ابزارهای مالی مشتقه

پیش از آن‌که به ابزارهای مبتنی بر بازار و نقش بورس‌های کالایی در مدیریت ریسک ناشی از نوسان قیمت کالا‌ها بپردازیم، لازم است تا با ابزارهای نوین معاملاتی بورس‌ها، یعنی ابزارهای مالی مشتق کالایی به‌طور خلاصه آشنا شویم.

 (بورس‌های کالا و نحوه انجام معاملات در آن‌ها بورس‌ها نهادهای قانونمند و رسمی ‌هستند که خریداران و فروشندگان با انگیزه‌های مختلف) از قبیل پوشش ریسک، سفته‌بازی و واسطه‌گری (در محدوده بازارهای ایجاد شده در آن بورس‌ها به انجام معامله می‌پردازند. برای انجام معاملات در بورس‌ها، لازم است خریداران و فروشندگان به‌کارگزاری‌های فعال در بورس مراجعه نمایند. کارگزار یک شخص حقوقی است که اوراق بهادار را برای دیگران و به حساب آن‌ها معامله می‌کند. اوراق بهادار هر نوع ورقه یا مستندی است که متضمن حقوق مالی قابل نقل و انتقال برای مالک عین یا منفعت آن باشد. معامله در بورس‌های کالا در قالب اوراق بهادار انجام می‌شود. کارگزاران به نمایندگی از خریداران و فروشندگان درخواست‌های خرید و فروش را پس از تأیید بورس، در تالار معاملات بورس ارایه می‌کنند. قیمت مورد توافق خریداران و فروشندگان با تقابل عرضه و تقاضا در تالار و تحت نظارت بورس )به منظور جلوگیری از هر نوع دستکاری در قیمت‌ها (کشف می‌شود. پس از تحقق معاملات و بر مبنای قیمت‌های کشف شده، تمامی نقل و انتقالات مترتب بر معاملات، توسط اتاق پایاپای بین خریداران

و فروشندگان انجام می‌شود. اتاق پایاپای  از مهم‌ترین بخش‌های هر بورس محسوب می‌شود که دو وظیفه اصلی بر عهده دارد:

وظیفه اول: ایفای نقش طرف مرکزی  معاملات: اتاق پایاپای به نمایندگی از بورس، مسؤول ایفای کلیه تعهدات یک طرف معامله در قبال طرف دیگر می‌باشد. مثلاً بدون توجه به این‌که آیا فروشنده به تعهدات خود عمل می‌کند یا خیر، اتاق پایاپای ضمن نظارت بر حسن اجرای مفاد قراردادهای منعقده، تمامی تعهدات فروشنده در قبال خریدار شامل کیفیت، زمان و مکان تحویل کالا و… را پذیرفته و آن‌ها را ایفا می‌نماید و به همین ترتیب درمورد خریدار. نتیجه مهم این کار ایجاد اطمینان نسبت به معاملات در بورس می‌باشد.

وظیفه دوم: تضمین صحت انجام معاملات از طریق اخذ وثایق لازم: اتاق پایاپای به منظور کنترل ریسک ناشی از نکول )عدم ایفای تعهدات( هر یک از طرفین معامله، اقدام به دریافت وثیقه از کارگزاری‌ها کرده و آن‌ها نیز به نوبه خویش با توجه به

میزان اعتبار مشتریان خود، وثایق لازم را از آن‌ها اخذ می‌نمایند. بدین ترتیب، با توجه به جمع شدن میزان زیادی عرضه و تقاضا و تقابل مستقیم خریداران و فروشندگان در بورس و عملکرد اتاق پایاپای، کلیه معاملات در بورس‌ها با قیمت‌های شفاف و منصفانه و با حداکثر اطمینان نسبت به ایفای تعهدات انجام می‌شود. به علاوه، بورس‌ها از طریق فراهم ساختن امکان استفاده از ابزارهای معاملاتی از قبیل قراردادهای آتی و اختیار این امکان را برای عوامل اقتصادی فراهم می‌کنند، که ریسک ناشی از نوسانات قیمت را در معاملات خود پوشش دهند. با توجه به این‌که در این قرارداد‌ها بر روی قیمت مورد معامله در زمان آینده توافق می‌شود، با استفاده از این معاملات امکان پوشش ریسک ناشی از نوسان قیمت‌ها به وجود می‌آید.

ابزارهای مالی مشتق کالایی

ابزارهای مالی مشتقه، قراردادهایی هستند که ارزش آن‌ها از ارزش دارایی پایه مورد معامله با این ابزار‌ها مشتق می‌شود. این قرارداد‌ها به دو گروه اصلی شامل قراردادهایی که در بورس‌ها معامله می‌شوند و قراردادهایی که در بازارهای خارج از بورس۱ مورد معامله قرار می‌گیرند، تفکیک می‌شوند. متداول‌‌ترین این ابزار‌ها عبارتند از:

الف) قراردادهای آتی: قرارداد آتی قراردادی است که دارنده آن متعهد می‌شود تا دارایی موضوع قرارداد را به قیمت معین که در زمان معامله روی آن توافق می‌شود، در آینده خریداری کرده و یا بفروشد. ویژگی اصلی قرارداد آتی استاندارد بودن آن است، بدین معنی که کمیت، کیفیت و خصوصیات فنی دارایی پایه و تاریخ و محل تحویل آن باید معین و استاندارد باشد. این قرارداد‌ها صرفاً در بورس‌های کالا قاب ل مبادله هستند و قیمت دارایی موضوع آن‌ها با رقابت بین خریداران و فروشندگان کشف می‌شود.

ب) قراردادهای اختیار: قراردادهای اختیار به دو دسته تقسیم می‌شوند:

دسته اول: اختیار خرید که به خریدار این حق را می‌دهد که دارایی پایه را با قیمت معین و در تاریخ مشخص (سررسید قرارداد) یا قبل از آن خریداری کند.

دسته دوم: اختیار فروش که به خریدار این حق را می‌دهد که دارایی پایه را با قیمت معین و در تاریخ مشخص (سررسید قرارداد) یا قبل از آن به فروشنده اختیار بفروشد.

تعریف بالا برای قراردادهای اختیار به قرارداد اختیار آمریکایی معروف است. در قرارداد اختیار اروپایی دارنده آن فقط در زمان سررسید می‌تواند آن را اعمال کند نه قبل از آن. برخی دیگر از انواع قراردادهای اختیار بر حسب زمان اعمال اختیار عبارتند از: اختیار برمودایی که دارنده آن صرفاً در تاریخ‌های معینی قبل از سررسید حق اعمال آن را دارد و قرارداد اختیار مرزی که اگر قبل از سررسید قیمت به سطح مشخصی برسد، این اختیار می‌تواند اعمال شود. قیمت اختیار مبلغی است که خریدار حاضر است برای به‌دست آوردن اختیار پرداخت کند. این معاملات نیز همچون معاملات آتی در بورس‌های کالا انجام می‌شوند.

ج) قراردادهای پیش فروش: قرارداد پیش فروش قراردادی است که به موجب آن فروشنده متعهد می‌شود تا کالای با کیفیت و کمیت مشخصی را در قبال دریافت مبلغی معین در تاریخ مشخصی در آینده تحویل دهد. لازم به ذکر است که تا تاریخ تحویل کالا هیچ‌گونه وجهی رد و بدل نمی‌شود. مبنای این قرارداد‌ها مشابه قراردادهای آتی است، اما از برخی جنبه‌ها (نظیر استاندارد بودن، نحوه تعیین قیمت و…) با آن‌ها متفاوتند. همچنین بر خلاف قراردادهای آتی و اختیار، قراردادهای پیش فروش در بازارهای فرا بورس (OTC) معامله می‌شوند و ریسک عدم ایفای تعهدات در این معاملات وجود دارد.

د) قرارداد سوآپ  : قرارداد سوآپ توافقی است بین دو طرف معامله برای معاوضه جریان آتی وجوه مربوط به بدهی‌ها یا دارایی‌ها. در این قرارداد باید تاریخ پرداخت و چگونگی محاسبه جریان وجوه مشخص شود. مثلاً دو شرکت الف و ب را درنظر بگیرید. شرکت الف می‌تواند برای توسعه فعالیت‌های خود وامی را با نرخ بهره متغیر (مثلاً نرخ بهره وام‌های کوتاه مدت بانکی) دریافت نماید. از طرف دیگر شرکت ب به دلیل دسترسی به بازار اعتبارات می‌تواند همان وام را با نرخ بهره ثابت ۵ درصد در سال دریافت نماید. حال اگر مدیر شرکت الف ریسک‌گریز بوده و نگران تغییرات نرخ بهره باشد و مدیر شرکت ب ریسک‌پذیر باشد، این دو شرکت می‌توانند با یکدیگر یک قرارداد سوآپ نرخ بهره منعقد نمایند. به موجب این قرارداد، شرکت الف متعهد به پرداخت نرخ بهره ثابت ۵ درصد در سال شده و در مقابل شرکت ب نیز پرداخت نرخ بهره متغیر را تعهد می‌کند و بدین ترتیب پرداخت‌های مربوط، در زمان‌های مشخص و در طول دوره قرارداد انجام می‌شود.

قرارداد پیش فروش را می‌توان یک نمونه ساده سوآپ دانست با این تفاوت که قرارداد پیش فروش منجر به معاوضه جریانات نقدی فقط در یک تاریخ می‌شود، در حالی که قراردادهای سوآپ به معاوضه جریانات نقدی در چندین زمان مختلف در آینده می‌انجامد.