شیر تو شیریِ بین‌الملل!

                  حرف‌های خودی و بی‌خودی   شیر تو شیریِ بین‌الملل!   یک ماه پیش چه کسی فکرش را می‌کرد که اوضاع و احوال بین‌الملل و ارتباط کشورها و وضعیت نفت و گاز و اقتصاد و صلح جهانی به این وضعیت غم‌انگیز هولناک بی‌ربط در بیاید‌، از ترکیه و روسیه گرفته تا اسرائیل و ونزوئلا […]

 

                حرف‌های خودی و بی‌خودی

 

شیر تو شیریِ بین‌الملل!

 

یک ماه پیش چه کسی فکرش را می‌کرد که اوضاع و احوال بین‌الملل و ارتباط کشورها و وضعیت نفت و گاز و اقتصاد و صلح جهانی به این وضعیت غم‌انگیز هولناک بی‌ربط در بیاید‌، از ترکیه و روسیه گرفته تا اسرائیل و ونزوئلا و آمریکا، چین و ماچین و خیلی دیگر از کشورها، همگی انگار یک چیزی‌شان شده است، هرکسی کار خودش، بار خودش، آتیش به انبار خودش!

 

آن از روسیه که یکهو خواب‌نما شد و زد به دل دریا و سودای فتح و ظفر، آن هم کشور دوست و همسایه و هم‌زبان و هم‌نژاد اسلاو، آتش جنگی تمام‌عیار و همه‌جانبه به پا شد که پایانش معلوم نیست دست چه کسی باشد و اساساً اینکه چطور و چگونه قرار است این بساط جمع شود و آیا برگشت به تنظیمات کارخانه امکان‌پذیر است و یا دنیا و خصوصاً غرب و شرق در راهی بی‌بازگشت افتادند! هنوز معلوم نیست.

 

این‌طرف غربی‌ها هم حسابی آستین‌ها را بالا زده و هرچه تحریم ریز و درشت است را قطار کردند که هم روسیه را در بحران انداخته و هم خودشان را درگیر چالش کرده است و ظاهراً هیچ طرفی هم قصد کوتاه آمدن ندارد، اگرچه بالاخره آتش جنگ فروکش می‌کند ولی خاکستر آن عجالتاً همیشه بر سر روی کشورهای درگیر در میدان جنگ و تحریم خواهد ماند.

 

معلوم نیست در این شیر تو شیری چطور شد که اسرائیل و ترکیه یک‌دفعه نرد عشق باختند و همدیگر را رفیق و برادر خطاب کردند و هدیه و پیشکشی تقدیم کردند و از آب گل‌آلود، ماهی درشت ارتباطات رسمی و جدی را در پوشش میانجی‌گران صلح، صید کردند و حظ‌وافر بردند.

 

محول الحول و الاحوال شدن ونزوئلا و آن جناب مادورو هم هنوز به طور دقیق معلوم نیست سر به کدام بالین دارد، ولی علی‌الحساب برای خودش شده نسخه شفابخش چالش نفتی آمریکا و برگ برنده اقتصادی در جنگ تحریم‌ها، ولی این‌جور که معلوم است، ارتباط این دو کشور همزمان با جنگ روسیه و اکراین، رنگ عوض کرده و در حال گل و بلبل شدن است و یحتمل برای هر دو‌، دو سر سود است.

 

تهدیدهای نیم‌بند و گاه و بیگاه چین بر علیه تحریم‌های روسیه و ایضاً تایوان، گوشه دیگر این پازل معرکه به پا شده است که احتمالاً دیر یا زود خبرهای پُررنگ‌تری از آن به گوش خواهد رسید و شاید برای خودش داستانی نو شود.

 

اما آنچه برای ما مهم است، تغییر صندلی حضرات روسی در برجام است که باعث شده تیم ۱+۵ قدیم که چند وقتی ۱+۴ شده بود، باز دچار ریزش شود و عجالتاً یک‌طرف میز ۱+۳ شود و این‌طرف ۱+۱، حالا معلوم نیست، وضعیت جنگی روس‌ها را دچار سردرگمی کرده که یک‌دفعه از آن‌طرف میز به این طرف پریده‌اند و فیل‌شان یاد منافع خاص برجامی برای کشورشان کرده و قصد فرموده‌اند که یا نسخه برجام را بپیچند و یا در این بحران جنگ و تحریمی که راه افتاده است، مفری پیدا کرده و راه نفس خوری ایجاد کنند، البته هم‌داستانی برادران چینی هم اگرچه خیلی جدی نبود ولی همین که بر زبان آوردند خالی از لطف نبود!

 

داستان‌های این چند روز تمامی هم ندارد، این وسط نمی‌دانیم بیانیه کشورهای گوگولی جنوب خلیج‌فارس را کجای دلمان بگذاریم که سفر یک مقام ایرانی به جزایر سه‌گانه را نقض تمامیت ارزی امارات اعلام کرده‌اند، یاللعجب، انگار واقعاً در آب لوله‌کشی دنیا، چیزی ریخته‌اند که برخی را متوهم، برخی را پرخاشگر، برخی را خواب‌نما، عده‌ای را عاشق و معشوق و دیگری را میز به میز کرده و خیل عظیمی از مردم را طعمه جنگ خانمان‌سوز!

 

در خبر است که عربستان و امارات تلفن بایدن را جواب نداده و حاضر نشده‌اند برای کاهش قیمت نفت اقدامی انجام بدهند، این یعنی حکایت گاو نُه‌مَن شیرده که عمری تیماری و مهتری کنی، عاقبت با لگدی همه چیز را وارونه کند، البته جنابمان اصل قضیه و عدم پاسخ به تلفن را باور نکردیم، شاید قضیه با دست پس زدن و با پا پیش کشیدن است که یکهو رفیق پوتین شاکی نشود و هوس نکند موشکی هم برای این‌طرف دَر کند!

 

     

 

                                  هوشنگ‌خان