کرونا، جاده و خودروها!

                حرف‌های خودی و بی‌خودی  کرونا، جاده و خودروها!      معلوم نیست برخی مردم و تعداد انگشت‌شماری از مسؤولین چه خصومتی با خودروساز وطنی تولید ملی‌ساز! دارند که سعی می‌کنند هر اتفاق بدی که در این کشور رخ می‌دهد را به‌نحوی به خودروهای تمام ساخت ایران، ربط دهند و همت والا و تلاش شگفت‌آور دوقلوهای […]

                حرف‌های خودی و بی‌خودی

 کرونا، جاده و خودروها!

     معلوم نیست برخی مردم و تعداد انگشت‌شماری از مسؤولین چه خصومتی با خودروساز وطنی تولید ملی‌ساز! دارند که سعی می‌کنند هر اتفاق بدی که در این کشور رخ می‌دهد را به‌نحوی به خودروهای تمام ساخت ایران، ربط دهند و همت والا و تلاش شگفت‌آور دوقلوهای افسانه‌ای خستگی‌ناپذیر را زیر سؤال ببرند.

    در همین فقره تصادفات جاده‌ای ایام نوروز‌، ناشی بودن و عجله و حواس‌پرتی و خواب‌آلودگی راننده و خرابی آسفالت و نبود روشنایی مناسب جاده‌ها را رها کرده‌اند، چسبیده‌اند به خودروی مظلوم بی‌زبان، آخه این خودرو که دارد ماست خودش را می‌خورد، مردم درست رانندگی کنند، جاده‌ها هم درست شود، این وسیله که کاری به کار کسی ندارد، نهایتش اگر قسمت باشد و پیمانه عمر کسی سر آمده باشد، فقط با کیفیت منحصربه‌فرد بدنه و ایمنی بالا و ایربگ فوق حساس خود، عزیمت از جهان خاکی به جهان باقی را تسهیل می‌کند!

    برخی فرمایش می‌کنند میزان کشته‌های کرونا در این ۱۰، ۱۵ روز تعطیلی کمتر از تلفات جاده‌ای بوده و مقصر صفر تا صدش خودروهای وطنی هستند، اولاً اینکه کرونا کمی تا قسمتی فروکش کرده است ربطی به خودروها ندارد! ثانیاً مرگ و میر ناشی از  فست‌فود و نوشابه و سیگار و حتی شوک‌های قیمتی کالاها و ریزش بورس که کلی کشته روی دست مردم گذاشته است، چرا آنها را با کرونا مقایسه نمی‌کنید، ثالثاً عمر دست خداست، نهایتاً این ماشین‌ها به وظیفه ذاتی خود عمل کرده‌اند!

    حوادث جاده‌ای در همه کشورها، مخصوصاً در روزهای شلوغ و مواقعی که افرادی که مهارت رانندگی جاده‌ای ندارند به سفر می‌روند، وجود دارد، غرب و شرق و شمال و جنوب هم ندارد، در هیچ جای دنیا هم نمی‌آیند چماق نقد و تخریب را برداشته و بیفتند به جان سازنده دلسوز و توانمند وطنی! البته اینکه خودروها کاغذی هستند و میل شدیدی به مچاله شدن تا صندوق عقب دارند و ایمنی درست و درمان و ایربگ بازشونده بدون خطا و ترمز‌های خوب و درجه یک در این آلات قتاله، قصه است، بحث دیگری است، حتی اینکه هیچ راننده‌ای در ایران پیدا نمی‌شود که مهارت تصادف کردن با زاویه و شتاب مناسب که منجر به باز شدن ایربگ‌ها بشود را ندارد هم دلیل نمی‌شود که هرکسی از راه برسد‌، ماست‌ها را داخل قیمه‌ها ریخته و مشت و فحش و دعای سخت، حواله خودروسازان غیور بکند.

    می‌دانید مشکل کجاست؟ وقتی که مسؤولان به استدعای عاجزانه جنابان خودروساز توجه نمی‌کنند و اجازه واردات بی‌قید و شرط خودرو خارجی را به این عزیزان نمی‌دهند، ما مردم ساده‌دل بی‌اطلاع، نمی‌توانیم مقایسه‌ای بین ماشین خارجی و داخلی داشته باشیم، بازار شایعات و فیلم‌های فیک که از کیفیت و استحکام و امنیت بالای خودروهای خارجی حرف می‌زنند هم که داغ است، تَه‌تَهش می‌شود قدرنشناسی و ایرادگیری از خودروساز وطنی.

    ما که می‌گوییم بهتر است مسؤولان محترم فی‌الفور اجازه دهند خودرو‌های بی‌کیفیت خارجی وارد شود تا بیش از این ماه پشت ابر نماند، البته تا آنجا که فهم هوشنگ‌خانی ما قد می‌دهد، فی‌الحال و سال‌هاست که حضرات خودروساز در حال وارد کردن خودرو خارجی هستند (البته اگر کشور دوست و برادر چین، خارج محسوب شود) فقط تفاوت در این است که صفر تا صد سر هم کردن چند تکه از بدنه و بستن چهار تا پیچ و تنظیم باد خودروها در خاک کشور عزیزمان در زیر سایه سوله‌های بی‌سروته خودروساز به انجام می‌رسد (آن هم با افتخار) و به سه برابر قیمت درب کمپانی مادر به خلق‌ا… انداخته ( ببخشید، فروخته) می‌شود.

    به هرحال بالا برویم، پایین بیاییم، سفره چرب و شیرین خودرو باید پهن باشد و از دوقلوهای افسانه‌ای گرفته تا عزیزان رانتی و باندی و دلال و مافیاهای ریز و درشت متصل و منفصل باید بر سر آن خیمه زده و حالش را ببرند، البته آدمی به امید زنده است، شاید تهدید و تَشَرهای معاون اول واقعی و کارساز شود و محول‌الحالی صورت پذیرد!

   

     

     

                                  هوشنگ‌خان