آموزش حضوری، کرونا و بروبچ!

                حرف‌های خودی و بی‌خودی آموزش حضوری، کرونا و بروبچ!      آنقدر در این دو ساله از کرونازدگی برخی مسؤولین صحبت کردیم و برای عدم محدودیت‌های به‌موقع و ایضاً بازگشایی‌های بدموقع، هشدار دادیم، غُر زدیم و حرص خوردیم که کم‌کم تدبیرات خارق‌العاده حضرات برایمان علی‌السویه شده است و همچین بگی‌نگی یک لمسی مزمنی حادث شده […]

                حرف‌های خودی و بی‌خودی

آموزش حضوری، کرونا و بروبچ!

     آنقدر در این دو ساله از کرونازدگی برخی مسؤولین صحبت کردیم و برای عدم محدودیت‌های به‌موقع و ایضاً بازگشایی‌های بدموقع، هشدار دادیم، غُر زدیم و حرص خوردیم که کم‌کم تدبیرات خارق‌العاده حضرات برایمان علی‌السویه شده است و همچین بگی‌نگی یک لمسی مزمنی حادث شده است که بعید می‌دانم به این زودی‌ها مرتفع شود!

    شاعر می‌فرماید گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من‌، البته آنچه به جایی نرسد، فریاد است! به هرحال خواستیم عرض کنیم که اگر از متخصصان امر و عزیزان دست‌اندرکار دلسوز می‌خواستند که با توجه به شرایط این چند وقت کرونا و جناب اُمیکرون و ایام عید و مسافرت‌ها و شلوغی خرید شب عید، بدترین زمان برای حضوری شدن مدارس و دانشگاه‌ها را مشخص نمایند، قطع به یقین همین هفته سوم فروردین ماه را به عنوان بدترین زمان اعلام می‌کردند.

    اما از آنجا که سطح اطلاعات و همه‌چیزدانی بزرگان ستاد کرونا و ایضاً عزیزان آموزش آنقدر بالاست که اساساً برای متخصصان امر، محلی از اعراب متصور نیستند، در میان بهت و حیرت و ناباوری، عدل اعلام می‌کنند از فردای سیزده بدر آموزش در کل کشور حضوری است، مهد و پیش‌دبستانی و دبستان و متوسطه و دانشگاه هم ندارد، حتی عدم واکسینه کامل اکثریت کودکان و نوجوانان زیر ۱۲ سال هم آنقدر به چشم آقایان نیامد که لااقل تبصره و نرمشی از خود نشان دهند، بحث آماده نبودن و یا کافی نبودن خوابگاه‌های دانشجویی و رعایت یا عدم رعایت پروتکل‌ها در این اماکن هم که جای خود دارد!

    به‌ضرس قاطع تقریباً تمام مردم کشور در ایام پایان سال به بازار و خرید و اماکن شلوغ رفتند، در طول عید و تعطیلات اول سال به دید و بازدید یا مسافرت رفتند، در دید و بازدید هم که زدن ماسک بیشتر شبیه شوخی و نشانه غیرطبیعی بودن بود تا رعایت ضوابط بهداشتی، مسافرت و هتل و خانه فامیل و اقامتگاه‌ها و دستشویی‌های بین راهی و پارک‌ها هم که آنچه عیان است چه حاجت به بیان است! یعنی همه شرایط و لوازم گسترش بی‌حد و حصر کرونا آماده و مهیا بود و فقط یک شرط دیگر که همان گرد هم آمدن فرزندان این خانواده‌ها در جایی بنام مدرسه و دانشگاه کنار هم و بده بستان ویروس کم بود، که به لطف تدابیر بی‌بدیل حضرات، آن هم تسهیل و بر اجرای آن تأکید شد و البته به نحو شایسته‌ای به اجرا درآمد!

    از قدیم گفته‌اند سال را ساخته‌اید، ماه را هم می‌ساختید، عزیزان و دلبندان تصمیم‌گیرنده و خصوصاً آن جنابان تصمیم‌ساز، حالا نمی‌شد بعد از دو سال و خُرده‌ای‌، این یکی، دو ماه را هم بی‌خیال می‌شدید؟! اگر هم هزار و یک دلیل علمی و دقیق داشتید که الا و لابد باید مدرسه‌ها آخر سال تحصیلی باز شود که جبران عقب ماندگی‌ها شود، لااقل می‌گذاشتید هفته سوم هم می‌گذشت و اثرات انتقال ویروس در ایام عید خودش را نشان می‌داد ناقل و بیماران تکلیفشان معلوم می‌شد، بعد همه ابناء بشر را جمع می‌کردید و اسباب خشنودی کوویدخان نوزدهم را فراهم می‌کردید!   

    شخص شخیص‌مان قبول دارد که این اُمیکرون خیلی گوگولی‌تر از دلتا و آلفاست و نباید آنقدرها سخت گرفت، اما مگر از این ویروس ناشناخته و پیچیده، شعبده‌های عجیب و غریب در این دو ساله کم دیده‌ایم؟ چند بار غافلگیرمان کرد، چند بار افسوس اقدامات عجولانه و یا تأخیرهای بیش از حد را خوردیم، چند بار…. بگذریم!

    پس، براساس قانون احتمالات هم که بود، شایسته و درست آن بود که دست‌کم این هفته را صبر می‌کردید، حضوری شدن هفته بعد را هم می‌گذاشتید به نتیجه جمع‌بندی آخر هفته‌، خانه پُرش، سال تحصیلی یکی، دو هفته طولانی‌تر می‌شد، به جایی برنمی‌خورد، این همه عجله و تأکید و هشدار و اخطار را هم در جایی دیگر خرج می‌کردید!

     

                                  هوشنگ‌خان